معبود زیبا ی جهان

معبود من قلبم به عشق تو زنده است

معبود زیبا ی جهان

معبود من قلبم به عشق تو زنده است

تخلیه امواج مضر مغناطیسی با سجده ( معجزه نماز )

سلام به روی ماه خدای عزیز دلم 

سلام به روی ماه امام حسین ع و یاران باوفایش 

سلام به روی ماه خاندان پاک و مطهر امام حسین ع

در جهان امروز انسان ها به طور خواسته یا نا خواسته در معرض انواع جریانات الکترو مغناطیس قرار دارند وبدن روزانه مقدار زیادی از این گونه امواج را دریافت می کند ، دستگاههای برقی و تجهیزات الکترونیکی ‌مخابراتی وارد بدن می شوند 

اتومبیل ، رایانه ،کنترل از راه دور تلویزیون و در پارکینگ ،

تلفن همراه همگی بدن انسان را احاطه کرده اند 

یک دانشمند غیر مسلمان اروپایی ،تحقیقاتی را مبنی بر یافتن راهکاری برای خارج کردن امواج الکترومغناطیسی که به  بدن آسیب می رساند ،انجام داده است ، بدن شما به طور روزانه مقدار زیادی امواج الکترومغناطیس دریافت می کند ،شما امواج الکترومغناطیس راز طریق تجهیزات الکتریکی که استفاده می کنید ،ونمی توانید کنار هم بگذارید و ناخواسته این امواج را دریافت می کنید ،حتی از طریق لامپ های روشن که حتی برای یک ساعت هم خاموش نمی شوند 

شما منبعی هستید که مقدار زیادی امواج الکترومغناطیس دریافت می کنید ،وبه عبارت دیگر شما با امواج الکترومغناطیس شارژ می شوید ،بدون اینکه بفهمید ، سردرد دارید ‌احساس ناراحتی می کنید وتنبلی در کار و درد در مکان های مختلف ،این را فراموش نکنید که وقتی بعضی از این علائم را احساس کردید ، راه حل  همه اینها چیست ؟

با گذاشتن پیشانیتان بیشتر از یک بار بر زمین ، زمین امواج الکترو مغناطیس مضر را تخلیه خواهد کرد ،آنچه این تحقیق را بیشتر شگفت انگیزتر می کند ،این است که بهتر است پیشانیتان را بر خاک بگذارید ، ‌حالتی است که رو به مرکز زمین باشید ،چرا که در این حالت امواج الکترومغناطیس بهتر تخلیه خواهند شد ،وبیشتر تعجب خواهید کرد ، وقتی بدانید که بر اثر اصول علمی ثابت شده است که مکه مرکز زمین است ،‌کعبه درست مرکز زمین است ،بنابراین سجده در نمازتان بهترین راه برای تخلیه ، سیگنال های منفی از بدنتان است ،این همچنان کمال مطلوب برای نزدیکی به قادر مطلق  است ،او که جهان را اینگونه خلاق آفرید ، ما به خاک نمی افتیم که امواج الکترو مغناطیس  تخلیه شود ،بلکه برای اطاعت از خدای قادر متعال سجده می کنیم ، ما به فرمان خدا اعتقاد داریم که همیشه در آن معرفتی است ،ایمان ما بخاطر افریننده است ، او همه چیز را می داند ،اما از آنجا که دلیل علمی وجود دارد ،بازهم بهتر است به مردم نشان داده شود تا هر آنچه مسلمانان انجام می دهند را ببینند ، این برای همه خوب است ،این یافته ها ثابت می کند ،که جزءجزءبرنامه هاودستورات دین ما هدفمند هستند

قربون عظمت و مهربونیت و   ‌حکمتت بشم مهربان خدایم ، بیاییم خدای مهربان را به طور شایسته بندگی کنیم و به معنای واقعی کلمه در دسته ی بندگان صالح خدای قادر و متعال قرار بگیریم به برکت صلوات برمحمد ص و ال محمد ص :

اللهم صلی علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم 

یا لطیف 

ارحم عبدک الضعیف الذلیل 

سفارشات ارزشمند شهید ابراهیم هادی

سلام به روی ماه خدای عزیز دلم 

سلام به روی ماه امام حسین ع و خاندان پاک و مطهرش 

سلام به روی ماه یاران باوفای امام حسین ع 

شهید ابراهیم هادی :

خدایا تورا گواه می گیرم که در طول این مدت از شروع انقلاب تاکنون هرچه کردم برای رضای تو بوده و سعی داشتم همیشه خودرا مورد آزمایش وآموزش در مقابل آزمایش ها قرار دهم ، امیدوارم این جان ناقابل در راه اسلام عزیز و پیروزی مستضعفین بر متکبرین را بپذیری ، خدایا هرچند از شکستگی های متعدد استخوان‌هایم ، رنج می برم ، ولی اهمیتی نمی دهم ، به خاطر اینکه من در این مدت چه نشانه هایی از لطف و رحمت تو نسبت به آن هایی که  خالصانه ودراین راه گام نهاده اند ، دیده ام 

خدایا ، ای معبودم و معشوقم وهمه کس و کارم ،نمی دانم در برابر عظمت تو چگونه ستایش کنم ، ولی همین قدر می دانم ، که هرکس تورا شناخت ، عاشقت شد وهرکس عاشقت شد .دست از همه چیز شسته ، وبه سوی تو می شتابد ، واین را به خوبی در خود احساس کردم و می کنم ، خدایا عشق به تو و انقلاب اسلامی و رهبر کبیر انقلاب چنان در وجودم شعله ور است که اگر تکه تکه ام کنند ، ویا زیر سخت ترین شکنجه ها قرار گیرم ، اورا تنها نخواهم گذاشت ، وبه عنوان یک فردی از آحاد ملت مسلمان به تمامی ملت  مسلمان و خصوصا مسئولین ، امر تذکر می دهم که همیشه در جهت اسلام و قرآن بوده باشید و هیچ مسئله وروشی شمارا از  هدف و جهتی که دارید ، منحرف ننماید ، دیگر اینکه سعی کنید در کارهایتان نیت خودرا خالص نموده ،و اعمالتان را از شرک و ریا و حسادت و بغض پاک نمایید ، تا هم اجر خود را ببرید وهم بتوانید مسئولیت خودرا آن چنان که خداوند و اسلام و امام می خواهند ، انجام داد ه باشید ، این را هرگز فراموش نکنید تا خودرا نسازیم و تغییر ندهیم ، جامعه ساخته نمی شود 

الهی که با عمل به توصیه های شهدا ، به خدای مهربون نزدیک و نزدیک تر بشویم و رستگاری و سعادت ابدی نصیبمان بشود الهی امین 

پروردگارا در این راه به شرط همت مضاعف خودمان ، بسیار کمکمان کن ، ممنونم مهربان خدایمان 

برحمتک یا الرحمن الراحمین 

امین یا رب العالمین 

پی نوشت :

برادر شهیدم  ، شهید ابراهیم هادی بزرگوار ، از خدا ی بزرگ  و عزیزمون و دلسوزمون ممنونم که شما  را به خواب من  روسیاه آورد ، شهید هادی عزیز در خواب شما زخمی بودید و من باکمک جمعی از خواهران امدادگر شمارا سوار آمبولانس کرده  و به بیمارستان بردیم و در طول مسیر با آن حالتان بامن گفت و گو کردید و چه لذت بخش بود آن گفت و گو   و آرزو می کردم ای کاش آن خواب ابدی بود و هیچگاه بیدار نمی شدم 

خدایا بی نهایت بار شکرت برای آن رویای شیرین و لذت بخش ، خدا جونم ممنونم و بی نهایت بار ممنون که این شهید بزرگوار را به خواب من روسیاه و بی لیاقت آوردی 

یا لطیف ارحم عبدک الضعیف الذلیل 

شهیدی که ساعت به ساعت ودر هر پیشامد ی خود را موعظه می کرد

سلام به روی ماه خدای عزیز دلم 

سلام به روی ماه امام حسین ع و یاران باوفایش 

سلام به روی ماه خاندان پاک و مطهر امام حسین ع 

شهید مصطفی انجم افروز ، شهیدی که خود را ساعت به ساعت ‌ودر هر پیشامدی موعظه می کرد : 

ای مصطفی !

بالاترین لذتی که می توانی در زندگی کسب کنی ، سوز و گدازهای عرفانی است ، نغمه های عشق و سرور اشک نیمه شب است ، آنجاست که به سر منزل باب القلوب رسیده ، راه مکاشفات بر تو باز می شوند ، و به حریم خانه قدس و ملکوت راه می یابی ، دیگر دل را به این خانه تار دنیا بند نمی کنی ، وبه دنبال حقایق رهنمون می شوی ، خود را از نعمت آه نیمه شب محروم نکن و بیشترین لذت ، در محبت است و نشانه ی محبت ، این است که آنچه را خدا خوش دارد ، انجام بدهی ، ودر آن تعجیل کنی و آنچه را خدا خوش نمی دارد ، رها کنی ، و مستحبات را عمل کنی واز مکروهات دوری کنی 

ای مصطفی ! 

ساعت به ساعت ودر هر پیشامد ، خودرا موعظه کن ، چون کسی عیب های نفسانی و عیب های اعمالت را به غیر خدا نمی داند ، مصطفی ! تا نفست (نفس اماره ) به مطمئنه تبدیل نشده ، همواره در خطر دام شیطان هستی ، اگر خودت را به حال خودت واگذاری و احاطه بر نفست نداشته باشی ، وفرماندهی تن به  دست عقلت نباشد ، هیچ ارزشی نداری و هوای نفس و آرزوها ، تورا به طرف خودش می کشاند و از حیوان هم پست تر می شوی 

ای مصطفی !

موقع صحبت کردن ، حرفی که می زنی ، مبالغه نباشد ، در مقابل اشخاص ، مدح زیادی نکن ، که آنان را به خجالت بکشانی ، و نا خودآگاه ، از را ه مدح ، تحقیرشان بکنی ، هر حرفی را که می خواهی بزنی ، چند ثانیه صبر کن، آنگاه بر زبان جاری ساز ‌

ای مصطفی !

همانطور که مولایت علی ع می فرماید : در زندگی آنچنان باش که مردم پروانه وار به دورت بچرخند ، ودر مرگ برایت بگریند ، ودر زندگی آنچنان باش که گویی تا ابد زنده ای ، و برای آخرتت آنچنان باش که گویی لحظه ای دیگر نیستی ، در مجلسی یا هرجایی اگر بوی غیبت را شنیدی ، دوری کن و آن مجلس را ترک کن ، واگر می توانی از غیبت در آن مجلس جلوگیری کن ، حتما آن کار را انجام بده ، اگر می توانی کار فردایت را به امروز ت واگذار کن ، ولی کار مربوط به امروزت را به فردایت واگذار نکن ، به چیزی (مادیات) دل نبند که اگر از دستت رفت ، غصه دار نشوی ‌بر چیزی که از دستت رفت ، غصه نخور 

ای مصطفی !

اگر عملی را به طور مدام ، چهل روز تکرار کنی ، آن عمل برایت ملکه می شود ، به این معنی که حالت خودکار پیدا می کند ، و روح و جسمت آن را خودبه خود انجام می دهد ، پس اگر مکروهی را چهل روز انجام ندهی ، ترک آن دیگر برایت آسان می شود و آن را انجام نمی دهی ، واگر مستحب مشکلی را تا چهل روز انجام دهی ، آن عمل مستجب ، برای تو ملکه می شود ، اگر چه زهر بلا باشد ، آن زهر ، برایت شیرین می شود 

ای مصطفی ! 

بر توباد  سکوت بسیار ، سکوت بسیار ، سکوت بسیار ، زیرا که لباس سکوت حافظ من و روح توست 

ای مصطفی ! 

در کارها به کسی امر نکن ، تا انجایی که می توانی ، خودت کا ر هایت را انجام بده 

هروقت از خواب بیدار شدی ، سجده شکر کن ، که خدا عمری به تو داده تا بتوانی عبادت کنی 

از خدا بترس ، از خدا بترس ، از خدا بترس 

از ریا و هوا ی نفس بترس ، از ریا بترس ، و از خودبینی و خود پرستی بترس 

فروتن باش ، تواضع داشته باش و آرام باش 

ای مصطفی !

در مقابل دیگران ، خودرا کوچک بشمار و به آنان احترام  زیاد قائل شو ، یاد مرگ بسیار کن وآرزوی  شهادت  را در دل بپروان ،اگر مسئولیتی بر دوشت نهادند ، و از عهده اش بر میایی ، با دل وجان قبول کن و اظهار سستی و ناتوانی نکن  ،دیگران را بیشتر از خودت دوست داشته باش و خدارا  بیشتر از دیگران ، هرگاه مشکلی برایت پیش آمد ، دو رکعت نماز بخوان 

ای مصطفی !

همیشه خیلی زیاد خودت را محتاج و نیازمند خدا بدان ،  وهمیشه  در مقابل پروردگار خودت را عاجز و ناتوان بدان ، زندگی مردان بزرگ و رفتگان را بخوان تا راهگشای ،کوچکی برای تو باشد ، هرگز کار واجب را فدای مستحب نکن ، هرچند نمی دانی تا چقدر زنده ای ، اما پیش بینی آینده ات را بکن و سرلوحه راه و زندگیت را روشن کن ، امانتی را که به تو می سپارند ، بسیار دقت کن و مواظبش باش ، قولی که می دهی در آن ثابت قدم باش ،وکاری را که نمی دانی آیا می توانی انجام دهی یا نه ، هرگز قول نده ،بلکه بگو ان شالله اگر توانستم و زنده بودم ، انجام می دهم ،هرکاری را که می خواهی انجام بدهی ،با یاد خدا و ائمه اطهار ع صورت ده

سرزنش دل !

هرگاه می بینم نسبت به برادر مومنی یا مسئله ای سوءظن پیدا کردم ،ودر دلم ناخودآگاه نفس پلیدم وسوسه ام می کند ، فورا وجدانم را قاضی می کنم ،ونفس سرکش را به دار زده و پتک محکم به سرش می زنم وپس از چند لحظه ای می بینم واقعا   راحت شده ام 

پی نوشت :

دوستانی که اینجا رو می خوانند  ،لطفا وخواهشا گر مشکلی ندارید و می توانید خون بدهید ، حتما برید و درراه  رضای خدای مهربونمون خون اهدا کنید چون جان بسیاری از بیمارن کرونایی وابسته به همین کیسه های خون است ، یا دوستانی که قبلا کرونا گرفتند و الان بهبود پیدا کردند و الان می توانند با اهدای پلاسمای خون جان  بیماران کرونایی بستری در تخت های بیمارستان رو نجات بدهند 

یالطیف 

ارحم عبدک الضعیف الذلیل 

همدلی

سلام به روی ماه خدای عزیز دلم 

سلام به روی ماه امام حسین ع و یاران باوفایش 

سلام به روی ماه خاندان پاک و مطهر امام حسین ع 

روزی پسری هشت ساله با پدرش به مغازه ی حیوانات خانگی رفت ، تا گنجشکی خریداری کند ، مغازه دار آن دو را به پشت مغازه اش برد که پنج گنجشک فسقلی در آن وول می خورند ، گنجشک ها شبیه به توپ‌های پشمی بودند تا گنجشک ، چند لحظه ای نگذشته بود که پسر متوجه شد ، یکی از گنجشکها در قفسی تک و تنها ایستاده است ،به همین خاطر پرسید : چرا آن گنجشک تک و تنهاست ، مغازه دار توضیح داد : آن گنجشک از بدو تولدناقص العضو به دنیا آمده و تا آخر عمر هم نخواهد توانست پرواز کند ، به همین خاطر در نظر داریم ، که برای همیشه به خواب ابدی فرو رود ، پسر در حالی که دست نوازش روی گنجشک می کشید : با حزن و اندوه گفت : منظورتان این است که اورا خواهید کشت ؟ مغازه دار گفت : باید قبول کنیم که این گنجشک تا آخر عمر هرگز قادر به پرواز و بازی با پسری مثل شما نخواهد شد ، پدرو پسر مدت کوتاهی باهم به گفت و گو پرداختند ، آخر سر پدر به مغازه  دار گفت که قصد خرید همان گنجشک را دارد ، مغازه دار پس از شنیدن نظر آنها گفت : با پولی که پرداخت می کنید ، می توانید یکی از این گنجشک های سالم را انتخاب کنید ، چرا آن را انتخاب می کنید ؟ پسر کوچولو با شنیدن این حرف خم شد  وبا دو دست لبه ی چپ شلوارش را گرفت و آن را بالا کشید ، پای چپش را که بدجوری پیچ خورده بود و چلاق بود ، و با بازوبند فلزی محکم نگه داشته شده بود ، به مغازه دار نشان داد و درحالی که به او نگاه می کرد ، به نرمی گفت : ببینید آقا ، من هم نمی توانم خوب بدوم ، این گنجشک هم به  کسی نیاز دارد که وضع و حالش  را درک کند 

تئودور روزولت می گوید :

مهم ترین عنصر کامیابی ، داشتن راه و رسم همدلی و همراهی با مردم است 

پی نوشت : 

این روزها به خاطر رضای خدا  ،وبدون  انتظار و چشم داشت ،هرکس که  مشکلی نداره و می تونه خون بده  ،  حتما بره و خون بده ، مریضهای کرونایی زیادی در تخت های  بیمارستان ،چشم انتظار  ،همین کیسه های خون هستند 

یا لطیف 

ارحم عبدک الضعیف الذلیل 

جنگجوی کوچک خدا

سلام به روی ماه خدای عزیز دلم

سلام به روی ماه امام حسین ع و یاران باوفایش 

سلام به روی ماه خاندان پاک و مطهر امام حسین ع

جنگجوی کوچک خدا :

حتی اگر بسیار نحفیف و ناتوانی ، باز هم می توانی درهای بهشت را باز کنی ، حتی اگر بی نهایت کوچک و ناچیزی ، باز هم می توانی به ملکوت آسمان برسی ، حتی اگر یک روز فرصت داشته باشی ، باز هم می توانی کاری بزرگ کنی ، آنقدر بزرگ که هرگز کسی فراموشش نکند ، اینها را پشه ای می گفت ، که روی برگی سبز بر بلندترین شاخه درختی در بهشت نشسته بود ، پشه می گفت : آدم‌ها فکر می کنند ، تنها آنها می توانند به بهشت بیایند ، اما اشتباه می کنند و نمی دانند که مورچه ها هم می توانند به بهشت بیایند ، نهنگ های غول پیکر و کلاغ های سیاه ، گوسفندها و گرگ ها هم همینطور ، یک عصای  قدیمی ، یک چاقوی زنگ زده ، یک قالیچه نخ نما هم می تواند به بهشت بیاید ، به شرط آنکه کاری کند ، به شرط آنکه خدا را در چیزی یاری کند، پشه ها زود به دنیا می آیند و زود می میرند ، مهلت بودنشان خیلی کم است ، من ولی دلم می خواست در همین مهلت کوتاه ، با همین بال های نازک و کوچک تا جاودانگی پر بزنم ، این محال بود و من به محال ایمان داشتم ،سه روز از زندگی ام گذشته بود و من کاری نکرده بودم  ،  دلم نمی خواست مثل بقیه پشه ها باشم و دور آدم ها بچرخم و آواز بخوانم  واز کلافگی شان لذت ببرم ، دلم نمی خواست شب ها شبیخون بزنم و خواب را از چشم ها بگیرم ، هرگز کسی را نیش نزدم و هرگز خونی را نخوردم و هرگز ....، دلم می خواست کاری کنم ، به کسی کمکی کنم ، جهان را بهتر کنم ، اما همه به من می خندیدند ، بادهای تند ونیز به من می خندیدند ، تنها خدا بود که من نمی خندید ، ومن دعا می کردم و تنها او را صدا می کردم 

تا آن روز که خدا جوابم را داد وگفت : درود بر تو پشه ی پرهیزگارم ، می خواهی کاری کنی ، باشد، بیا و به پیامبری که نامش ابراهیم ع است ، کمک کن ، گفتم : خدایا ، کاش می توانستم کمکش کنم ، ولی ببین چقدر کوچکم ، زوری ندارم ،  اما ،.... اما چقدر دلم می خواست می توانستم روزی روی آستین پیامبر بنشینم ، خدا گفت : تو می توانی کمکش کنی ، تو سلحشور ظریف ملکوتی ، تو جنگجوی کوچک منی ، واز آن وقت خدا از نمرود برایم گفت ،و نشانی قصرش را به من داد ، من به آنجا رفتم و کوچکتر از آن بودم که نگهبانان ، مانع رفتنم بشوند ، ضعیفتر از آن بودم که سربازان به رویم شمشیر بکشند ، و ناچیزتر از آنکه هیچ جاسوسی ، آمدنم  را گزارش کند ، وآدم ها هرگز گمان نمی کنند که پشه ای ، بتواند مامور خدا باشد ، و دستیار پیامبر باشد ، نمرود را دیدم ، بیخیال بود و سرگرم ، چنان تیز بر او تاختم و چنان تند بر سوراخ بینی اش وارد شدم که فرصت نکرد ، حتی دستش  را بجنباند ، سه روز و سه شب یک نفس در آن حفره تاریک جنگیدم ، با همه تاب و توانم ، برای خدا و پیامبری که ندیده بودمش ،ومی شنیدم که نمرود نعره می زد و کمک می خواست ، ومی شنیدم که بیرون همهمه و غوغا بود ، ومی دانستم که هیچکس نمی تواند به او کمک کند ، وآن زمان که آرام گرفتم ، نه بالی داشتم ، ونه تنی ونه نیشی ، ونمرود ساعت ها بود که از پای درآمده بود ، من مرده بودم و دیدم که فرشته ای برای بردنم آمد ، فرشته مرا در دست های لطیفش گذاشت و گفت : تورا به بهشت می بریم ،ای پشه ی پارسا ، تو جنگجوی کوچک خدا بودی ، تو سلحشور ظریف ملکوت بودی ،وحالا قرن هاست که من در بهشتم ،وپاداشم این است که هر وقت بخواهم ، می توانم بر آستین پیامبر خدا بنشینم 

یا لطیف 

ارحم عبدک الضعیف الذلیل