معبود زیبا ی جهان

معبود من قلبم به عشق تو زنده است

معبود زیبا ی جهان

معبود من قلبم به عشق تو زنده است

بیان مسائل خودسازی از زبان مولا علی ع در نامه ی ۳۱ نهج البلاغه

سلام به روی ماه، خدای بی نهایت زیبارو و عزیزدلم و بخشنده و مهربان

سلام به روی ماه،تمام ملائکه ی مقرب درگاه خدای مهربون

سلام به روی ماه،ماه بسیار شاد و زیبا و عزیز و معنوی و عشق و پر از خیر و برکت رجب

سلام به روی ماه،قرآن کریم بسیار حال خوب کن و عشق و عزیز و هدایتگر و نورانی 

سلام به روی ماه،تمام پیامبران الهی و تمام معصومین ع بسیار هدایتگر و عشق و عزیز و صبور و دلسوز و مهربان و‌ شجاع و ایثارگر‌ و تمام اولاد و خاندان بسیار پاک و عزیز و شریفشان

سلام به روی ماه،تمام مادران و پدران و همسران و فرزندان بسیار پاکدامن و باتقوا و شجاع و ایثارگر و دلسوز و صبور و مهربان تمام پیامبران الهی و تمام معصومین ع و تمام شهدا و جانبازان و آزادگان و صدیقین و صالحین و ایثارگران

سلام به روی ماه،تمام اصحاب بسیار پاک و باوفا و عشق و ناب و درجه یک و شجاع و ایثارگر و دلسوز و مهربان و صبور امام حسین ع

سلام به روی ماه،تمام ارواح بسیار پاک و عزیز تمام شهدا و صالحین و صدیقین و ایثارگران

سلام به روی ماه،تمام صالحین‌ و صدیقین و ایثارگران در قید حیات

سلام به روی ماه،تمام جانبازان و آزادگان بسیار شجاع و ایثارگر

بیان مسائل خودسازی از زبان مولا علی ع در نامه ی ۳۱ نهج البلاغه :

حضرت علی ع در نامه ی ۳۱ نهج البلاغه ، مراحل خودسازی را برای فرزند بسیار عزیز و دلبندش ، امام حسن ع شرح می دهد:

پسرم، همانا تو را به ترس از خدا، سفارش می کنم که پیوسته در فرمان او باشی و دلت را با یاد خدا زنده کنی و به ریسمان او چنگ بزنی و چه مسئله ای مطمئن تر از رابطه ی تو با خداست ، اگر سررشته ی آن را در دست بگیری،زنده نگه داشتن دل با اندرز نیکو‌ ، از بین بردن هوای نفس با بی اعتنایی به حرام ، نیرومند کردن جان با یقین ،روشنایی بخشیدن به جان با نور حکمت،آرام کردن دل با یاد مرگ و ترساندن آن با یادآوری دگرگونی روزگار و زشتی های گردش شب و روز از جمله اندرزهای حضرت به فرزندش است ،در دیار و آثار ویران رفتگان،گردش کن و بیندیش که آنها چه کرده اند، از کجا کوچ کرده و در کجا فرود آمدند و از جمع دوستان جدا شده و به دیار غربت سفر کردند، گویا،زمانی نمی گذرد که تو هم یکی از آنانی،پس جایگاه آینده را آباد کن و آخرت را به دنیا نفروش و آنچه نمی دانی نگو و آنچه بر تو لازم نیست بر زبان نیاور و در جاده ای که از گمراهی آن می ترسی،قدم نگذار، زیرا خودداری به هنگام سرگردانی و گمراهی،بهتر از سقوط در تباهی هاست،در ارتباط با خودت و دیگران ،خودت را میزان قرار بده،یعنی آنچه را برای خودمان می خواهیم،برای دیگران نیز بخواهیم،به نیکی ها امر کن و خود نیکوکار باش و با دست و زبان،بدی ها را انکار کن و بکوش تا از بدکاران دور باشی و در راه خدا آنگونه که شایسته است تلاش کن و هرگز سرزنش ملامتگران تو را از تلاش در راه خدا باز ندارد،آن حضرت از فرزند خود می خواهند تا به خاطر حق،در مشکلات و سختی ها شنا کند و شناخت خود را در دین،به کمال برساند و خود را برای استقامت در برابر مشکلات عادت بدهد که شکیبایی در راه حق عادتی پسندیده است و در تمام کارها خود را به خدا واگذارد که به پناهگاه، مطمئن و نیرومندی رسیده است،وصیت مرا به درستی دریاب و به سادگی از آن نگذر،چون بهترین سخن آن است که سودمند باشد و بدان علمی که سودمند نباشد ، فایده ای نخواهد داشت،امر به معروف کن تا خود اهل معروف باشی ،یعنی تأثیر گذاری اجتماعی داشته باش و در اینجا انسان، نه تنها خود را می سازد ، بلکه انگیزه ای برای ساختن دیگران هم دارد،پسرم، هنگامی که دیدم سالیانی از من گذشت و توانایی رو به کاستی رفت،به نوشتن وصیت بر تو شتاب کردم و ارزش های اخلاقی را برای تو برشمردم،پیش از آنکه اجل فرا برسد و رازهای درونم را به تو منتقل نکرده باشم ،آن حضرت دل نوجوان را به زمین کاشته نشده ای تشبیه کرد که آماده ی پذیرش هر بذری است و فرمود:پس در تربیت تو شتاب کردم،پیش از آنکه دل تو سخت شود و عقل تو به چیز دیگری مشغول گردد،تا به استقبال از کارهایی بروی که صاحبان تجربه ، زحمت آزمون آن را کشیده اند و تو را از تلاش و یافتن بی نیاز ساخته اند و آنچه از تجربیات آنها نصیب ما شد، به تو هم رسیده و برخی از تجربیاتی که بر ما پنهان مانده بود‌، برای شما روشن گردد،پسرم، درست است که من به اندازه ی پیشینیان عمر نکرده ام ، اما در کردار آنها نظر افکنده ام و در اخبارشان اندیشیدم و در آثارشان سیر کردم تا آنجا که گویا یکی از آنان شده ام ،بلکه با مطالعه ی تاریخ آنها ، گویا از اول تا پایان عمرشان با آنان بوده ام،در آغاز تربیت ، تصمیم گرفتم تا کتاب خدای بزرگ و توانا را همراه با تفسیر آیات به تو بیاموزم و شریعت اسلام و احکام آن از حلال و حرام را به تو آموزش بدهم و به چیز دیگری نپردازم،از آن‌ ترسیدم که مبادا رأی و هوایی که مردم را دچار اختلاف کرد و کار را بر آنان شبهه ناک ساخت ، به تو نیز هجوم آورد و اگر چه آگاه کردن تو را نسبت به این امور خوش نداشتم ، اما آگاه شدن و استوار ماندنت را ،ترجیح دادم تا تسلیم هلاکت های اجتماعی نشوی و امیدوارم خداوند ،تو را در راه رستگاری،پیروز گرداند و به راه راست هدایت بکند،پسرم بدان ،آنچه بیشتر دوست دارم از وصیت من به کار بگیری ، ترس از خدا و انجام واجبات و پیمودن راهی است که پدرانت و صالحان خاندانت پیموده اند، می باشد

پی نوشت ا: فرا رسیدن ولادت بسیار باسعادت‌ و پر از خیر و برکت امام جواد ع بسیار زیاد بر عاشقان و شیفتگان حقیقی آن حضرت و تمام پیروان راستین و صدیقش در سراسر جهان بسیار زیاد مبارکباد،امام جواد ع فرمودند:در زندگی صبر را تکیه گاه خود و فقر و تنگدستی را همنشین خود قرار بده و با هواهای نفسانی مخالفت کن و بدان که هیچگاه از دیدگاه خداوند،پنهان و مخفی نخواهد ماند، پس مواظب باش که در چه حالتی خواهی بود

پی نوشت ۲:پیشاپیش فرارسیدن روز میلاد بسیار خجسته و باسعادت مولا علی ع و روز پدر و روز مرد بر تمام عاشقان و شیفتگان حقیقی آن حضرت و تمام پیروان راستین و صدیق آن حضرت در سراسر جهان و بر تمام مردان و پدران در قید حیات و آسمانی که تفکر و رفتار علی گونه دارند و داشتند و بر تمام کسانی که مردانه با هوای نفس مبارزه می کنند تا رضای خدا رو به دست بیاورند،  بسیار زیاد مبارک باشه 

برای سلامتی تمام پدران در قید حیات و آرامش و شادی روح تمام پدران آسمانی یک صلوات از ته قلب و محمدی پسند بفرستید:

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 

پی نوشت ۳:

به شدت دلم زندگی کردن در کنار حرم بسیار عشق مولا علی ع و جان دادن در کنار حرم مولا علی ع رو می خواد،مولا جانم از خدای مهربون بخواه ،تا با توکل بر او و همت مضاعف خودم ، شرایط جوری پیش برود که تا یک مدت در کنار حرم بسیار عشقت زندگی کنم و لذتش را ببرم و  پس از مدتی ،همان جا، جان به جان آفرین تسلیم کنم،مولا جانم کاش روحم به مانند پرنده ای پر میزد تا برسد به حرم بسیار عشقت

به برکت صلوات بر محمد ص و آل محمد ص:

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 

یا لطیف

ارحم عبدک الضعیف الذلیل

شیطان، زمینه ساز گناه

سلام به روی ماه،خدای بی نهایت زیبارو و عزیزدلم و بخشنده و مهربان

سلام به روی ماه،تمام ملائکه ی مقرب درگاه خدای مهربون

سلام به روی ماه،قرآن کریم بسیار هدایتگر و حال خوب کن و عشق و نورانی و عزیز

سلام به روی ماه،ماه بسیار عشق و شاد و معنوی و زیبا و ملکوتی رجب

سلام به روی ماه،تمام پیامبران الهی و تمام معصومین‌ع بسیار هدایتگر و عشق و عزیز و دلسوز و صبور و مهربان و شجاع و ایثارگر و تمام اولاد و خاندان بسیار پاک و عزیز و شریفشان

سلام به روی ماه، تمام مادران و پدران و فرزندان و همسران بسیار صبور و دلسوز و مهربان و پاکدامن و باتقوا و شجاع و ایثارگر و عشق و عزیز تمام پیامبران الهی و تمام معصومین ع و تمام شهدا و جانبازان و آزادگان و صالحین و صدیقین و ایثارگران

سلام به روی ماه، تمام اصحاب بسیار پاک و باوفا و عشق و عزیز و ناب و درجه یک و ایثارگر و شجاع و دلسوز و مهربان و صبور امام حسین ع

سلام به روی ماه،ارواح بسیار پاک و عزیز تمام شهدا و صالحین و صدیقین و ایثارگران

سلام به روی ماه،تمام صالحین و صدیقین و ایثارگران در قید حیات

سلام به روی ماه،تمام جانبازان و آزادگان بسیار شجاع و ایثارگر

شیطان،زمینه ساز گناه:

فردی می گفت که در محضر امام محمد باقر ع نشسته بودم و با امام ع گفت و گو می کردم که ناگهان حمران ابن اعین، وارد شد و سلام کرد، برای پرسیدن، چند پرسش آمده بود،پرسش هایش را مطرح کرد و هنگامی که می خواست از جایش برخیزد و مجلس را ترک کند، از امام باقرع پرسید:وقتی که در محضر شما هستیم و سخنان ارزشمند شما را می شنویم، دل هایمان نرم و روانمان از بی رغبتی به این دنیا، آسوده می شود و آنچه در دست مردم است و مال و ثروت دنیا در نظرمان،بی ارزش جلوه می کند،ولی همین که از نزد شما مرخص و مشغول زندگی و داد و ستد می شویم ، دوباره همان حالت های پیشین به سراغ ما می آید و معنویت در ما کمرنگ می شود، دلیل این تغییر،حالت چیست ؟امام باقر ع فرمود:این حالت به دل شما مربوط است، که گاه نرم و گاه سخت می شود،آن گاه با نقل داستانی ،پاسخ را برای او بیشتر،شفاف کرد،امام ع فرمود:روزی جمعی از اصحاب و یاران رسول خدا ص،گرد آن حضرت نشسته بودند، یکی از آن ها پرسید :ای رسول خداص،ما در مورد این که، مبادا منافق باشیم ،سخت در هراسیم،پیامبر ص فرمود:چرا هراسان هستید،گفتند:هنگامی که ما در حضور شما هستیم،شما با نصایح خود به ما تذکر می دهید و ما را به آخرت تشویق می کنید و در ما حالت ترس پدیدار می شود و دوستی دنیا را فراموش می کنیم،به گونه ای که بدان بی میل می شویم و گویی دوزخ را با چشم می بینیم،ولی وقتی که از حضور شما مرخص می شویم و به خانه هایمان بازمی گردیم ،گویا هرگز در حضور شما نبوده ایم و هیچگونه حالت معنوی در ما ایجاد نمی شود،آیا شما از این که این حالت،نشانه ی نفاق در ما باشد، نگران نیستید؟پیامبر ص با لبخندی سرشار از رضا،فرمود:نه هرگز،این نشانه ی نفاق در شما نیست،بلکه ، وسوسه های شیطان است که شما را به سوی دنیا، تشویق می کند،به خدا سوگند،اگر شما،همان حالت را که می گویید در حضور من پیدا می کنید،نگه دارید و ادامه بدهید، به مقامی دست می یابید که فرشتگان دست در دست شما می نهند و روی آب راه می روید،بدانید که مؤمن،همواره در خطر سقوط در پرتگاه گناه است،از این رو، بسیار توبه کنید ، مگر این سخن خداوند را نشنیده اید که در آیه ی ۲۲سوره ی بقره می فرماید:خداوند توبه کنندگان و پاکان را دوست دارد و خداوند در آیه ی ۹۰سوره ی هود،می فرماید:از پروردگار خویش ، درخواست آمرزش بکنید و به سوی او بازگردید

پی نوشت ۱:با تأخیر فرارسیدن ماه پر از شادی و عشق و باخیر و برکت رجب و فرارسیدن سالروز میلاد بسیار باسعادت و پر از خیر و برکت،امام محمد باقرع بر پیروان راستین و صدیق آن حضرت در سراسر جهان، بسیار زیاد تهنیت باد و با تأخیر فرارسیدن سالروز شهادت بسیار جانسوز امام هادی ع بر پیروان صدیق و راستین آن حضرت در سراسر جهان بسیار زیاد تسلیت باد، امام هادی ع فرمودند:همانا که خداوند،دنیا را سرای امتحان و آزمایش و آخرت را سرای رسیدگی و بلای دنیا را وسیله ی ثواب آخرت و ثواب آخرت را عوض بلای دنیا، قرار داده است

پی نوشت ۲:

دل نوشته ای برای امام زمان عج به مناسبت ماه رجب:

یا امام زمان عج جانم:

این شب ها دروازه های آسمان باز هستند و به نامت أین الرجبیون را می خواندند

مولا جان،ماه رجب،ماه شروع عاشقانه های من است برای تو

که برای رسیدن به خدا در ماه خدا،باید از تو شروع بکنم و به خدا برسم

عجب ماه دلرباییست،ماه خداست،ماه معبود یگانه ی مولای من

دلم می خواهد،شب های این ماه را به یادت بیدار بمانم و عشق بازی های ، عارفانه ی تو را با معشوقت ببینم

اما من کجا و نگاه بر عاشقانه های تو کجا

دلم هوایت را کرده،راستی مولا جان در قنوت نمازهای عارفانه ات در شب های رجبیه من محتاج را هم مهمان کن

من محتاج ، دعایی خالصانه هستم از جانب کسی که مرا خالصانه دوست بدارد

دلم برای اجابت دعایی به نام تو،دلتنگی می کند

دلم برای کمی با خدا بودن در ماه خدا، بی تابی می کند

این شب ها ، درهای آسمان به روی اهل زمین باز می شوند،خواستی بیا و مرا هم با خود ببر،دلم بهانه گیر شده است و دنیا برایش تنگ شده است

بیا و مرا با خودت به شب های دلدادگیت ببر،می خواهم معشوقم را ببینم که معشوق یگانه ی خود را عاشقانه می خواند

کاش می توانستم ، صدای مناجات نیمه شب های رجبت را به گوش اهل زمین برسانم تا مدهوش جمله ای عاشقانه شوند در این زمانه، اما

کاش می توانستم ، تو را در حال راز و نیاز آسمانی ات به اهل زمین نشان بدهم تا کمی عشقبازی بیاموزند، اما

مولای من، آمدن ماه خدا بر محضر مبارکت در هستی، مبارک 

پی نوشت ۳:امشب شب آرزوهاست و ساکنان عرش همه منتظرند تا بهترین آرزو را آمین بگویند،اگر آمدن مولایمان ، آرزوی همه ی شیعیان باشد،ان شالله فردا کنار ماست

به برکت صلوات بر محمد ص و آل محمد ص:

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 

برحمتک یا ارحم الراحمین 

آمین یا رب العالمین 

یا لطیف 

ارحم عبدک الضعیف الذلیل

زنی که از ضربه ی یک خودرو،جان سالم به دربرد

سلام به روی ماه، خدای بی نهایت مهربون و بخشنده و زیبارو و عزیزدلم 

سلام به روی ماه،تمام ملائکه ی مقرب درگاه خدای مهربون‌

سلام به روی ماه،قرآن کریم بسیار هدایتگر و نورانی و عزیز و عشق و حال خوب کن

سلام به روی ماه،ماه بسیار خوب و عزیز جمادی الثانی

سلام به روی ماه،تمام پیامبران الهی و تمام معصومین ع بسیار هدایتگر و ایثارگر و شجاع و عشق و عزیز و دلسوز و مهربان و صبور و ناب و پاک و تمام اولاد و خاندان بسیار پاک و عزیز و شریفشان

سلام به روی ماه، تمام مادران و پدران و همسران و فرزندان بسیار عزیز و عشق و ایثارگر و شجاع و دلسوز و مهربان و صبور و پاکدامن و باتقوای تمام پیامبران الهی و تمام معصومین ع و تمام شهدا و جانبازان و آزادگان و صالحین و صدیقین و ایثارگران 

سلام به روی ماه،تمام اصحاب بسیار پاک و ناب و باوفا و نمونه و درجه یک و عشق و صبور و دلسوز و مهربان و شجاع و ایثارگر امام حسین ع

سلام به روی ماه،تمام ارواح بسیار پاک و عزیز تمام شهدا و صالحین و صدیقین و ایثارگران

سلام به روی ماه، تمام صالحین و صدیقین و ایثارگران در قید حیات

سلام به روی ماه،تمام جانبازان و آزادگان بسیار شجاع و ایثارگر

زنی که از ضربه ی یک خودرو، جان سالم به در برد:

این زن تعریف می کند:

اولین خاطره ی من این است که در آی سی یو ،بیدار شدم و دو تکه آهن را دیدم که به ساق پای چپم، وصل شده بود،برایم سؤال پیش آمد، اما دوباره بیهوش شدم،آنقدر آرامبخش به من داده بودند که برای یک هفته ،آگاهی درست نداشتم ،والدینم، می گفتند که من هر چند ساعت، زمزمه می کنم که ، چه اتفاقی افتاده است ؟حادثه را به یاد ندارم اما در گزارش پلیس ، مواردی ذکر شده است، بدو داشتم از خیابان رد می شدم  که یک تاکسی به من می کوبد،پلیسی که در صحنه بود، گفته بود که من،به درختی خورده ام و با صدای بلندی به زمین افتاده ام و راننده تا وقتی که آمبولانس آمد، با من مانده بود،تمام قسمت چپ بدنم درد می کرد،لگن و قسمت های پایینی پا و شانه ام،شکسته بودند،والدین من ، نزدیک به سه هفته در بیمارستان، خیمه زده بودند،سپس مرا به خانه انتقال دادند و همه چیز را رها کردند تا مراقب من باشند،برای ماه اول،بدن من آنقدر ضعیف بود که،نمی توانستم، جم بخورم، برای همین ، تمام روز را روی تخت بودم ،در طول شب یک درد وحشتناک، بیدارم می کرد،حتی نمی توانستم بعد از دستشویی، خودم را تمیز کنم ،دکترها به من قول بهبودی ،کامل را داده بودند،اما فقط،به شرط اینکه ،بدون خستگی تلاش می کردم که عضلات و انعطاف پذیری خود را بازگردانم،دو ماه ،بعد را بر روی ویلچر ،گذراندم ، حتی ، آنقدر قوی نبودم که خودم حرکت کنم،اما من همیشه ورزشکار بودم و حالا هم ، ۸ ساعت در روز،را به تمرین های بدنی ، می پرداختم،کم کم، توانستم حرکت بکنم و زانوانم را خم می کردم ،پاهایم را تکان می دادم و آن ها را بلند می کردم،می توانستم بایستم،حمام بکنم و خودم را در ویلچر، جابجا کنم،گاهی از فرط گیجی و خستگی،جیغ می زدم اما هر پیشرفتی ، مرا به آزادی نزدیک تر می کرد،اکنون، تنها ، مقداری کمتر از یک سال و نیم گذشته است و من هنوز نمی توانم بدوم ، اما ،می توانم دوچرخه سواری کنم و به کوه بروم ، من عاشق ورزش کردن هستم ،حتی می توان گفت که دیوانه ی تمرینات بدنی هستم 

پی نوشت :چند مناجات بسیار دلنشین از شهید چمران بسیار عزیز و بزرگوار:

خدایا،مرا از بلای غرور و خودخواهی نجات بده تا حقایق وجود تو را ببینم و جمال زیبای تو را مشاهده بکنم،خدایا، پستی و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم،جلوه گر ساز تا فریب زرق و برق عالم خاکی مرا از یاد تو دور نکند

خدایا، نگذار که دروغ بگویم ،زیرا دروغ ظلم کثیفی هست،خدایا ،محتاجم نکن که به کسی تهمت بزنم،زیرا تهمت خیانت ظالمانه ای است

خدایا،ارشادم کن‌ که بی انصافی نکنم،زیرا کسی که انصاف ندارد،شرف ندارد

خدایا ،هدایتم کن،زیرا می دانم که گمراهی چه بلای خطرناکی هست

خدایا،هدایتم کن که ظلم نکنم،زیرا می دانم که ظلم چه گناه نابخشودنی است

خدایا ،می خواهم فقیری بی نیاز باشم که جاذبه های،زندگی مادی مرا از زیبایی عظمت تو غافل نسازد

خدایا ،مرا در آتش عشق خودت بسوزان و در تنهایی به خودت نزدیک کن

به برکت صلوات بر محمدص و آل محمدص:

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

برحمتک یا ارحم الراحمین

آمین یا رب العالمین

یالطیف

ارحم عبدک الضعیف الذلیل