معبود زیبا ی جهان

معبود من قلبم به عشق تو زنده است

معبود زیبا ی جهان

معبود من قلبم به عشق تو زنده است

خدای مهربون در رنج برای ما خیر و موهبت قرار داده است

سلام به روی ماه خدای عزیزدلم

سلام بر روی ماه ابا عبدالله  حسین س ویاران باوفایش 

سلام بر روی ماه خاندان پاک و مطهر امام حسین ع

آهنگری با وجود رنجهای متعدد ،و  ‌بیماری اش عمیقا به خدا عشق می ورزید ، روزی یکی از دوستانش که به خدا اعتقادی نداشت ،  از او پرسید : تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری را نصیبت می کند ، دوست  داشته باشی ؟

آهنگر سربه  زیر آورد ‌وگفت : وقتی که می خواهم وسیله آهنی بسازم ، یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم ، سپس آنرا  روی سندان می گذارم ، و می گویم تا به شکل دلخواه دربیاید ، اگر به صورت دلخواهم درآمد ، می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود ، اگر نه آنرا  کنار می گذارم ، همین موضوع باعث شده است که همیشه به درگاه  خدا دعاکنم ، که خدایا ، مرا در کوره های رنج قرار بده ، اما کنار نگذار وبه قول کارل یونگ ، رنج نباید تورا غمگین کند ، این همان جایی هست که اغلب مردم اشتباه می کنند ، رنج قرار است تو را هوشیارتر بکند ، به اینکه زندگیت نیاز به تغییر دارد ، چون انسان‌ها زمانی هوشیارتر می شوند که زخمی شوند ، رنج نباید بیچارگی را بیشتر کند ، رنجت را تحمل کن ، رنجت را درک کن ، این فرصتی است برای بیداری ، وقتی آگاه شوی ، بیچارگی ات تمام می شود 

وخیر در چیزی است که اتفاق می افتد ، باید تسلیم بود ، گاهی برای شما حادثه ای رخ می دهد و شما را غمگین می کند ،اما پس از مدتی متوجه می شوید در دل این بحران ، برکاتی نهفته است که خداوند دریک بسته بندی تلخ به شما هدیه می دهد و اطمینان داشته باشید ، ساقی هرچه ریزد از لطف اوست 

یا لطیف 

ارحم عبدک الضعیف الذلیل 

نظر بسیار زیبای استاد الهی قمشه ای درباره جدا شدن روح از بدن

سلام به روی ماه خدای عزیز دلم

سلام به روی ماه امام حسین ع و یاران باوفایش 

سلام به روی ماه خاندان پاک و مطهر امام حسین ع 

جدا شدن روح از بدن هنگام مرگ قطعی  ، در کسری از ثانیه انجام می شود ، این لحظه چندان سریع اتفاق می افتد ، که حتی کسی که چشمانش لحظه مرگ باز است ، فرصت بستن آن را پیدا نمی کند ، یکی از شیرین ترین تجربیات انسان دقیقا لحظه جدا شدن روح از جسم می باشد ، یه حس سبک شدن و معلق بودن ، بعداز مرگ اولین اتفاقی که می افتد ، این است که روح ما ، که بخشی از آن هاله ذهن است ، ودر واقع آرشیو اطلاعات دنیوی اوست ، شروع به مرور زندگی از بدو تولد تا لحظه مرگ می کند ، وتصاویر به صورت یک فیلم برای روح بازخوانی می شود ، شاید گمان کنیم که این اتفاق بسیار زمان بر است ، زمان در واقع قرداد ما انسان‌ها است ، این ماهستیم که هر دقیقه را ۶۰ثانیه قراردادیم ، اما در واقع زمان فراتر از تعاریف ماست ، با مرور زندگی ، روح اولین چیزی که نظرش به آن جذب می شود ، وابستگیهای انسان در طول زندگی می باشد ، برخی از این وابستگی ها در زمان حیات حتی فراموش شده بود ، ولی در این مرحله دوباره خودنمایی می کند ، ‌میزان این وابستگی دنیوی برای هرکس متغییر است ، روح از بین خاطراتش ، وابستگی هایش را جدا می کند ، این وابستگی ها هم مثبت است و هم منفی ، مثلا وابستگی به مال دنیا ، یک وابستگی منفی است ، و وابستگی مادر به فرزندش ، یک وابستگی و دلبستگی مثبت است ، ولی به هرحال وابستگی است ، این وابستگی ها ، کششی به سمت پایین برای روح ایجاد می کنند ، که اورا از رفتن به سمت هادی یا راهنما ، جهت خروج از مرحله دنیا باز می دارد ، یعنی روح بعد از مرگ تحت تاثیر دو کشش قرار می گیرد ، یکی نیروی وابستگی از سمت پایین و دیگری نیروی بشارت دهنده ، به سمت مرحله بعد ، اگر نیروی وابستگی ها غلبه داشته باشد ، باعث می شود روح تمایل پیدا کند که به سمت جسم باز گردد، چون توان دل کندن از وابستگی را ندارد و دوست دارد دوباره آن را تجربه کند ، به همین جهت روح به سمت جسم رفته و تلاش می کند ، جسم مرده را متقاعد می کند ، که دوباره روح را بپذیرد ، فشاری که به روح وارد می شود ، جهت متقاعد کردن جسم خود ، همان فشار قبر است ، این فشار به هیچ وجه به جسم وارد نمی شود ، چون جسم دچار مرگ شده و دردی را احساس نمی کند ، پس فشار قبر درواقع فشار وابستگی ها است ، وهیچ ربطی ندارد که شخص قبر دارد یا ندارد ، واین فشار از لحظه مرگ شروع می شود ، یکی از دلایل تلقین دادن به فرد فوت شده ، درواقع این است که به باور مرگ برسد ، وسعی در برگشت نداشته باشد ، بعد از مدتی روح متقاعد می شود که تلاش او بیهوده است و فشار قبر از بین می رود ، وابستگی ها باعث می شود که شاید روح تا سالها نتواند از این مرحله بگذرد ، بحث روح های سرگردان و سنگین بودن قبرستانها ، به دلیل همین وابستگی هاست ، گاهی تا سالها فرد فوت شده ، نمی تواند وابستگی به قبر خود ، وجسمی که دیگر اثری از آن نیست را رها کند 

به امید اینکه بتونیم به درک این شعر برسیم :

دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ

ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ

بگذار و بگذر 

ببین و دل نبند 

چشم بینداز و دل نباز

که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت 

یالطیف

ارحم عبدک الضعیف الذلیل 




به هیچ چیز غیر از خدا دل نبندید

سلام به روی ماه خدای  عزیزدلم 

سلام به روی ماه امام حسین ع ‌و یاران باوفایش 

سلام به روی ماه  خاندان پاک و مطهر امام حسین ع

جغدی روی کنگره های قدیمی دنیا نشسته بود ، و زندگی را تماشا می کرد ، و رفتن و رد پای آن را ، و آدم‌ها را می دید که به سنگ و ستون ، به در و دیوار دل می بندند ، جغد اما می دانست که سنگ ها ترک می خوردند و ستون ها فرو می ریزند ، و درها می شکنند و دیوارها خراب می شوند ، او بارها و بارها تاج‌های شکسته ، غرورهای تکه پاره شده را لابلای خاکروبه های کاخ دنیا دیده بود ، او همیشه آوازهایی دربا ره  دنیا و ناپایداری اش می خواند و فکر می کرد ، شاید پرده های دل ضخیم آدم‌ها ،با این آواز کمی بلرزد ، روزی کبوتری از آن حوالی ردمی شد ، آواز جغد را که شنید ، گفت : 

بهتر است سکوت کنی و آواز نخوانی ، آدم‌ها آوازت را دوست ندارند ، غمگین شان می کنی ، دوستت ندارند ، می گویند بد یمنی و بد شگون و جز خبر بد ، چیزی نداری 

قلب جغد پیکر شکست و دیگر آواز نخواند 

سکوت او آسمان را افسرده کرد 

آن وقت خدا به جغد گفت :

آوازه خوان کنگره های خاکی من ، پس چرا دیگر آواز نمی خوانی ؟ 

جغد گفت : خدایا ، آدم‌هایت مرا و آوازهایم را دوست ندارند 

خدا گفت : 

آوازهای تو بوی دل کندن می دهند ، و آدم‌ها عاشق دل بستن هستند 

دل بستن به چیزهای کوچک و دروغ های بزرگ ........تو مرغ تماشا و اندیشه ای

وآن که می بیند و می اندیشد  به هیچ چیز غیر از خدا دل نمی بندد

پس تو بخوان که آواز تو حقیقت فانی بودن این دنیاست و پذیرفتن حقیقت برای آدم‌ها تلخه

یا لطیف 

ارحم عبد ک الضعیف الذلیل 

به عشق خدا زندگی کن ، احادیث نورانی مولا علی ع و خواب مرحوم کربلایی

سلام بر روی  ماه خدای عزیزدلم

سلام بر  روی ماه امام حسین ع و یاران باوفایش 

سلام بر روی ماه  خاندان پاک و مطهر امام حسین ع 

آنقدر عاشقانه برای خدا زندگی کن

که خدا عاشقانه بگوید 

تو را برای خود ساخته ام 

عاشقانه های الهی چیز دیگریست 

به عشق خدا زندگی کن 

تا خدا هم به عشق تو خدایی کند 

عشق به خداوند تنها عشقیست که از دو طرفه بودنش اطمینان کامل دارم 

استادی پرسید : چرا وقتی عصبانی هستیم داد می زنیم ؟ یکی از دانشجویان گفت : چون دران لحظه خونسر دیمان را از دست می دهیم ،استاد گفت : این درست ، اما چرا با وجودی که طرف مقابل کنارمان است ،داد می زنیم ، بعد از بحث های فراوان سرانجام استاد چنین توضیح داد: هنگامی که دونفر از یکدیگر عصبانی هستند ، قلبهایشان از یکدیگر فاصله می گیرد ، و برای جبران این فاصله مجبورند ، داد بزنند ، وهرچه عصبانیت بیشتر ، فاصله بیشتر و آنها باید صدایشان را بلند تر کنند ، سپس استاد پرسید : هنگامی که دونفر عاشق هم باشند چه اتفاقی می افتاد ؟ آنها به آرامی باهم صحبت می کنند ، چرا ؟ چون قلب هایشان خیلی به هم نزدیک است ، و هنگامی که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد ، حتی حرف معمولی هم باهم نمی زنند و فقط در گوش نجوا می کنند و عشق شان همچنان بیشتر می شود ، سرانجام حتی نجوا هم نمی کنند و فقط یکدیگر را نگاه می کنند ، این همان عشق خدا به انسان است و خدا حرف نمی زند اما صدایش را در همه وجودت حس می کنی ، اینجاست که بین خدا و انسان هیچ فاصله ای نیست ،و می توانی در اوج شلوغی بدون اینکه لب به سخن واکنی ،، با او حرف بزنید 

خدایی باشید و عاشق 

بعد از فوت مرحوم شیخ رجبعلی خیاط مرحوم کربلایی ایشان را در خواب دید : از او سوال کردم ، در چه حالی ؟ 

گفت : فلانی ضرر کرده ام 

با تعجب گفتم : تو ضرر کردی ؟ چرا ؟ 

فرمود : زیرا که خیلی از بلاها که بر من نازل می شد ، با توسل آنها را دفع می کردم 

ای کاش حرفی نمی زدم ، چون الان می بینم برای آنهایی که در دنیا بلاها را تحمل می کنند ، در اینجا چه پاداشی می دهند 

امام علی ع فرمودند : خوشبخت و رستگار کسی است که علم و عملش ، دوستی و دشمنیش ، گرفتن و رها کردنش ، و رفتار و گفتارش تنها براساس رضای خدا استوار باشد و برخلاف امر پروردگار قدمی برندا رد 

شهید احمد محمد مشلب  که با عمل به این حدیث نورانی از مولا علی ع عاقبت بخیر شد :

امام علی فرمودند : برای دنیای خودت چنان عمل کن که گویا در دنیا تا ابد زندگی می کنی و برای آخرت خود چنان عمل کن ، که گویا همین فردا می میری ، این شهید این حدیث نورانی را همیشه می خواند و معتقد بود این حدیث سراسر نورانی باعث جلوگیری از افراط و تفریط در میان مومنین می گردد ودر ضمن آن بیانگر اهمیت هر دو مرحله ی حیات دنیا و آخرت است 

یا لطیف ارحم عبدک الضعیف الذلیل 

قربون مهربونی و حکمتت وخلقتت برم خداجونم‌ -پیام رسان خون شهدا باشیم

سلام به روی ماه خدای عزیز دلم

سلام بر امام حسین  ع و خاندان پاک و مطهرش 

سلام بر یاران وفادار امام حسین ع 

قربون مهربونیت  برم خدا جونم :

کوله بار گناهم بر دوشم سنگینی می کرد ، خدای مهربان ندا داد ، بر در خانه ام بیا و آنقدر بر در بکوب تا در را به رویت باز کنم ، وقتی بر در خانه اش رسیدم ، هرچه گشتم در بسته ای ندیدم ، هرچه بود باز بود ، گفتم : خدایا بر کدامین در بکوبم ، ندا آمد : این را گفتم که بیایی وگرنه من هیچوقت درهای رحمتم را به روی تو نبسته بودم ، کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک ، مهربان خدایم دوستت دارم 

قربون خلقتت برم خدا جانمان : 

آیا می دانید مغز شما ، در مقایسه با هاردهای اکسترنال امروزی چقدر حافظه دارد ؟ هاردهای امروزی حداکثر چند یا چند صد ترابایت جا برای ذخیره داده ها دارند ، اما مغز شما معادل ۲/۵ پتابایت فضا برای داده ها و اطلاعات دارد 

تصور کنید در همین الان که مثلا در بیرون از منزل در خیابان هستید ، چشم و گوش و فکر شما کار کرده است ، ودر همان حال اطلاعات و داده ها در مغزتان ذخیره می شوند ، حال ۲/۵ پتابایت معادل چه مقدار حافظه خواهد بود ؟ اگر مغز شما را به عنوان یک هارد اکستر نال قابل اتصال به تلویزیون  فرض کنیم ، قادر خواهد بود برنامه های  اچ دی یک  کانال تلویزیون را بی وقفه تا مدت ۳۰۰سال ضبط نماید 

حکمت  خدای مهربان  در مشکلات  زندگی : 

خدای مهربون مشکلات را برای نابودی ما در زندگی قرار نمی دهد ، بلکه مشکلات را بر سر راه ما  قرار می دهد تا بهمون کمک کنند تا پتانسیل های نهفتمون رو بشناسیم 

هر اتفاقی و هر ناراحتی و هر دلشکستگی رو به اون بالایی بسپارید ، خدا هر دردی میده ، درمونشم میده 

شهید ه نسرین افضل:

خداوندا مصممان نما  ، تا به دنبال هر شهیدی بتوانیم پیام رسان خونش باشیم 

برحمتک یا الرحمن الراحمین 

امین یا رب العالمین 

آنها که رفتند کاری حسینی کردند ، آنها که ماندند باید کاری زینبی کنند 


یا لطیف 

ارحم عبدک الضعیف الذلیل