معبود زیبا ی جهان

معبود من قلبم به عشق تو زنده است

معبود زیبا ی جهان

معبود من قلبم به عشق تو زنده است

نظر بسیار زیبای استاد الهی قمشه ای درباره جدا شدن روح از بدن

سلام به روی ماه خدای عزیز دلم

سلام به روی ماه امام حسین ع و یاران باوفایش 

سلام به روی ماه خاندان پاک و مطهر امام حسین ع 

جدا شدن روح از بدن هنگام مرگ قطعی  ، در کسری از ثانیه انجام می شود ، این لحظه چندان سریع اتفاق می افتد ، که حتی کسی که چشمانش لحظه مرگ باز است ، فرصت بستن آن را پیدا نمی کند ، یکی از شیرین ترین تجربیات انسان دقیقا لحظه جدا شدن روح از جسم می باشد ، یه حس سبک شدن و معلق بودن ، بعداز مرگ اولین اتفاقی که می افتد ، این است که روح ما ، که بخشی از آن هاله ذهن است ، ودر واقع آرشیو اطلاعات دنیوی اوست ، شروع به مرور زندگی از بدو تولد تا لحظه مرگ می کند ، وتصاویر به صورت یک فیلم برای روح بازخوانی می شود ، شاید گمان کنیم که این اتفاق بسیار زمان بر است ، زمان در واقع قرداد ما انسان‌ها است ، این ماهستیم که هر دقیقه را ۶۰ثانیه قراردادیم ، اما در واقع زمان فراتر از تعاریف ماست ، با مرور زندگی ، روح اولین چیزی که نظرش به آن جذب می شود ، وابستگیهای انسان در طول زندگی می باشد ، برخی از این وابستگی ها در زمان حیات حتی فراموش شده بود ، ولی در این مرحله دوباره خودنمایی می کند ، ‌میزان این وابستگی دنیوی برای هرکس متغییر است ، روح از بین خاطراتش ، وابستگی هایش را جدا می کند ، این وابستگی ها هم مثبت است و هم منفی ، مثلا وابستگی به مال دنیا ، یک وابستگی منفی است ، و وابستگی مادر به فرزندش ، یک وابستگی و دلبستگی مثبت است ، ولی به هرحال وابستگی است ، این وابستگی ها ، کششی به سمت پایین برای روح ایجاد می کنند ، که اورا از رفتن به سمت هادی یا راهنما ، جهت خروج از مرحله دنیا باز می دارد ، یعنی روح بعد از مرگ تحت تاثیر دو کشش قرار می گیرد ، یکی نیروی وابستگی از سمت پایین و دیگری نیروی بشارت دهنده ، به سمت مرحله بعد ، اگر نیروی وابستگی ها غلبه داشته باشد ، باعث می شود روح تمایل پیدا کند که به سمت جسم باز گردد، چون توان دل کندن از وابستگی را ندارد و دوست دارد دوباره آن را تجربه کند ، به همین جهت روح به سمت جسم رفته و تلاش می کند ، جسم مرده را متقاعد می کند ، که دوباره روح را بپذیرد ، فشاری که به روح وارد می شود ، جهت متقاعد کردن جسم خود ، همان فشار قبر است ، این فشار به هیچ وجه به جسم وارد نمی شود ، چون جسم دچار مرگ شده و دردی را احساس نمی کند ، پس فشار قبر درواقع فشار وابستگی ها است ، وهیچ ربطی ندارد که شخص قبر دارد یا ندارد ، واین فشار از لحظه مرگ شروع می شود ، یکی از دلایل تلقین دادن به فرد فوت شده ، درواقع این است که به باور مرگ برسد ، وسعی در برگشت نداشته باشد ، بعد از مدتی روح متقاعد می شود که تلاش او بیهوده است و فشار قبر از بین می رود ، وابستگی ها باعث می شود که شاید روح تا سالها نتواند از این مرحله بگذرد ، بحث روح های سرگردان و سنگین بودن قبرستانها ، به دلیل همین وابستگی هاست ، گاهی تا سالها فرد فوت شده ، نمی تواند وابستگی به قبر خود ، وجسمی که دیگر اثری از آن نیست را رها کند 

به امید اینکه بتونیم به درک این شعر برسیم :

دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ

ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ

بگذار و بگذر 

ببین و دل نبند 

چشم بینداز و دل نباز

که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت 

یالطیف

ارحم عبدک الضعیف الذلیل 




نظرات 7 + ارسال نظر
محمدی یکشنبه 17 اردیبهشت 1402 ساعت 21:17

من با خوندن این شک کردم که این مربوط به استاد نمیتونه باشه

با سرچ جمله اول متن دیدم این رو یه آخوند گفته.

لطفا مطلب رو بردارید یا اصلاح کنید به استاد نسبت ندهید.

سلام به شما ‌،خوش آمدید
شما با مدرک به من اثبات کنید که این مطلب برای استاد نیست ؟ و اگر ثابت کردید، چشم مطلب رو اصلاح می کنم

امیر پنج‌شنبه 3 مهر 1399 ساعت 19:48 http://havayeebarani.blogfa.com/

کاش همه به این حد برسیم که از دلبستگی های دنیوی دل بکنیم

ان شالله ، الهی امین

سحربانو دوشنبه 31 شهریور 1399 ساعت 00:56 http://Saharnevesht.blogfa.com

سلام مریم‌جانم
تولینکهای من سیده فاطمه هست بحث جالی چندروزه تو وبلاگش هست دوستداشتی سربزن
خالی از لطف نیست

سلام عزیز دلم
به روی چشم در اولین فرصت حتما نازنینم

یاس یکشنبه 30 شهریور 1399 ساعت 22:17

سلام مریم جان.
ممنون برا مطالبت...بهره بردم.

سلام عزیزم
قربونت برم

زهرا یکشنبه 30 شهریور 1399 ساعت 02:30

سلام علیکم مریم خانم،

اگر لطف کنید به آدرس ایمیلم یک پیام بفرستید متشکر میشوم

با تشکر از شما

در پناه حق

زهرا

سلام زهرا خانوم عزیز
ایمیلم کمی مشکل داره درست که بشه چشم براتون حتما پیام می فرستم
در پناه حق عاقبت بخیر باشید

معلم شنبه 29 شهریور 1399 ساعت 13:39 http://www.shirinbeyan.mihanblog.com


آن ترک مست بین که مستانه
می رود
شهری اسیر کرده سوی خانه
می رود 

هر جانبی که جلوه کنان روی
می نهد
با او هزار عاشق دیوانه می رود

جانم ز تن رمید به سودای خال او
مرغ از قفس پرید سوی دانه
می رود

از جان رفته پیش رخش می کنم گله
با آشنا حکایت بیگانه می رود

زاهد به خود مایل و عاشق به کوی دوست
بلبل به باغ و جغد به ویرانه
می رود 

جامی ملول شود ز رفیقان کوی زهد
پیمان شکست و بر سر پیمانه می رود



معلم شنبه 29 شهریور 1399 ساعت 13:38 http://www.shirinbeyan.mihanblog.com

ﺳﺨﺘﯽ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﺭﻧﺞ ﻧﯿﺴﺖ
ﺑﻠﮑﻪ ﻫﺸﺪﺍﺭﯾﺴﺖ


ﮐﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺭﺍ
ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﺪ.



دکتر_الهی_قمشه_ای

دقیقا بسیار زیبا بود این سخن استاد بزرگوار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد