معبود زیبا ی جهان

معبود من قلبم به عشق تو زنده است

معبود زیبا ی جهان

معبود من قلبم به عشق تو زنده است

شور الهی در سر همسر فرعون

سلام به روی ماه،خدای بی نهایت زیبارو و عزیزدلم و بخشنده و مهربان

سلام به روی ماه،تمام ملائکه ی مقرب درگاه خدای مهربون

سلام به روی ماه،قرآن کریم بسیار هدایتگر و نورانی و عزیز و عشق و حال خوب کن

سلام به روی ماه،ماه بسیار خوب و عزیز ربیع الثانی

سلام به روی ماه،تمام پیامبران الهی و تمام معصومین ع بسیار عزیز و صبور و دلسوز و مهربان و پاک و ناب و شجاع و فداکار و هدایتگر و عشق و تمام اولاد و خاندان بسیار پاک و عزیز و شریفشان

سلام به روی ماه،تمام مادران و پدران و همسران و فرزندان بسیار باتقوا و پاکدامن و دلسوز و مهربان و شجاع و فداکار و صبور و عشق تمام پیامبران الهی و تمام معصومین ع و تمام شهدا و جانبازان و آزادگان و صالحین و صدیقین و ایثارگران

سلام به روی ماه،تمام اصحاب بسیار پاک و ناب و باوفا و درجه یک و نمونه و دلسوز و فداکار و شجاع و مهربان و عشق امام حسین ع 

سلام به روی ماه،تمام ارواح بسیار پاک و مطهر و عزیز تمام شهدا و صالحین و صدیقین و ایثارگران

سلام به روی ماه،تمام صالحین و صدیقین و ایثارگران در قید حیات

سلام به روی ماه،تمام جانبازان و آزادگان بسیار شجاع و ایثارگر 

شور الهی در سر همسر فرعون :

استاد اخلاق آیت الله مظاهری می گوید:در مورد زن فرعون گفتم که،در قفس زندگی فرعونی چگونه عمل کرد،پیرامون او از هر نظر آلوده بود،او می بایست غریزه ی مال دوستی و جاه طلبی خود را زیر پا گذاشته و به دستگاه پرجاذبه و به ظاهر شکوهمند فرعونی ، پشت پا بزند، او به خاطر خداوند ، این کارها را رها کرد و همه ی قفس ها را شکست ، وقتی که علیه شوهرش قد برافراشت ، فرعون ابتدا با زبان خوش و با موعظه و نصیحت (موعظه و نصیحت شیطانی )خواست که،او را گمراه سازد، دید فایده ندارد، پس با ارعاب و تهدید وارد شد، دیدند نه، قفس شکسته شده است و پرواز شروع شده است ،آخر الامر مردم را جمع کرد و این زن را آوردند و آنگاه دستور داده که، میخکوبش کنید،آسیه س زیر میخ ها می گفت : خدا، خدا ، خدا ، خدایا برای من نزد خودت در بهشت ، خانه ای بساز ،قرآن می گوید:بارک الله ، بشر به کجا می رسد ، خدایا آنچه برایم مشکل است ، این‌قفس و همنشینی با فرعون است ، خدایا دلم می خواهد، نزد تو بیایم، خدایا مرا از این زندان نجات بده ، از این قفس ها نجات بده، مرا ببر پیش خودت، رفت پیش خدا، در یک لحظه آدم می تواند ره صدساله را بپیماید، این شیوه ی برخورد زن فهمیده ی فرعون است 

پی نوشت۱: بازهم شاهد حادثه ی تروریستی دیگه و این بار در ایذه و شهادت جمعی از هموطنان ،بودیم و در این بین بازهم چندین مدافع امنیت در ایذه و مشهد و اصفهان و همچنین در جاهای دیگر کشور ،مثل گل پرپر شدند و تنها کاری که از همه ی ما بر می آید این است که راه تمام شهدا را با تمام قدرت ادامه بدهیم و نگذاریم خونشان پایمال شود 

به برکت صلوات بر محمد ص و آل محمد ص: 

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 

برحمتک یا ارحم الراحمین 

آمین یا رب العالمین 

صلواتی برای شادی و آرامش روح تمام شهدای حادثه ی تروریستی ایذه و تمام شهیدان مدافع امنیت :

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 

یا لطیف

ارحم عبدک الضعیف الذلیل 





داستان چوپان و سنگ سرد

سلام به روی ماه،خدای بی نهایت زیبارو و عزیزدلم و بخشنده و مهربان 

سلام به روی ماه،تمام ملائکه ی مقرب درگاه خدای مهربون 

سلام به روی ماه،قرآن کریم بسیار هدایتگر و نورانی و عزیز و عشق و حال خوب کن

سلام به روی ماه،ماه بسیار خوب و عزیز ربیع الثانی

سلام به روی ماه،تمام پیامبران الهی و تمام معصومین ع بسیار هدایتگر و عزیز و عشق و ناب و پاک و معطر و دلسوز و مهربان و صبور و شجاع و ایثارگر و تمام خاندان و اولاد بسیار پاک و عزیز و شریفشان 

سلام به روی ماه،تمام مادران و پدران و همسران و فرزندان بسیار باتقوا و پاکدامن و صبور و دلسوز و مهربان و شجاع و ایثارگر و عشق و عزیز تمام پیامبران الهی و تمام معصومین ع و تمام شهدا و ایثارگران و جانبازان و آزادگان و صالحین و صدیقین

سلام به روی ماه،تمام اصحاب بسیار باوفا و نمونه و درجه یک و پاک و ناب و عشق و عزیز و دلسوز و مهربان و صبور و شجاع و ایثارگر امام حسین ع

سلام به روی ماه،تمام ارواح بسیار پاک و مطهر و عزیز تمام شهدا و صالحین و صدیقین و ایثارگران

سلام به روی ماه،تمام صالحین و صدیقین و ایثارگران در قید حیات

سلام به روی ماه،تمام جانبازان و آزادگان بسیار شجاع و ایثارگر 

داستان چوپان و سنگ سرد:

چوپانی عادت داشت تا در یک مکان معین ،زیر یک درخت بنشیند و گله ی گوسفندان را برای چرا در حوالی آنجا نگه دارد،زیر درخت سه تکه سنگ بود که چوپان همیشه از آن ها برای آتش درست کردن استفاده می کرد و برای خود چای آماده می کرد،هر بار که وی آتشی بین سنگ ها می افروخت ،متوجه می شد که یکی از سنگ ها ،مادامی که آتش روشن است ،سرد است ولی علت آن را نمی دانست ،چند بار تلاش کرد با تغییر دادن جای سنگ ها ، چیزی دستگیرش شود،ولی همچنان در هرجایی که سنگ را قرار می داد،سرد بود تا اینکه یک روز تحریک شد تا از راز این سنگ آگاه شود ،تیشه ای با خود برد و سنگ را به دو نیم تقسیم  کرد، آه از نهادش برآمد ،بین سنگ،‌موجود بسیار ریزی مثل کرم زندگی می کرد،روبه آسمان کرد و خداوند را در حالی که اشک صورتش را پوشانده بود ،شکرکرد و گفت : ای خدای مهربان،تو که برای کرمی ،اینگونه می اندیشی و به فکر آرامش وی هستی ،پس ببین برای من چه کرده ای ؟و من اصلا سنگ وجودم را نشکستم تا مهر تو را به خود ببینم 

پی نوشت ۱:

جمله ای بسیار زیبا از فیلسوف ملاصدرا (ره):

خدا ی مهربان :

یتیمان را پدر می شود و مادر

محتاجان برادری را برادر می شود 

عقیمان را طفل می شود

ناامیدان را امید می شود

گمگشتگان را راه می شود

در تاریکی ماندگان را نور می شود

رزمندگان را شمشیر می شود

پیران را عصا می شود

محتاجان به عشق را عشق می شود

خداوند همه چیز و همه کس می شود

به شرط اعتقاد

به شرط پاکی دل 

به شرط طهارت روح 

به شرط پرهیز از معامله با ابلیس

بشویید قلبهایتان را از هر احساس ناروا 

و مغزهایتان را از هر اندیشه ی خلاف 

و زبان هایتان را از هر گفتار ناپاک 

ودست هایتان را از هر آلودگی در بازار 

و بپرهیزید از هر ناجوانمردی ها، ناراستی ها ، نامردمی ها 

پی نوشت ۲:

آن زمان که سال دوم دبیرستان بودم و در رشته ی انسانی درس می خواندم ،دلم می خواست یواشکی می رفتم و معلم تاریخ ادبیات را که به خاطر مرگ بچه اش ، به مرز جنون رسیده بود و در بیمارستان روانپزشکی  بستری شده بود را با خود به خانه امان می آوردم و آنقدر ازش پرستاری می کردم تا حالش خوب شود و به او می گفتم که ،درست است که بچه اش را از دست داده،اما خدا را دارد و خدا جانشین تمام نداشته های او است و برای او کافی و لازم است  و خدا او را دوست دارد و به او عشق می ورزد  و آغوشش همیشه به روی او بی منت باز است و  خدا حسابی هوای او را دارد و روح فرزند دلبندش از اینکه ناراحت است و تمام درهای زندگی را به روی خود بسته است در برزخ در عذاب است ،پس به خاطر خشنودی خدای مهربان و شادی روح فرزند دلبندش به زندگی کردن ادامه بدهد و همه ی ما مسافریم و روزی نوبت ما هم می رسدکه از این جهان به جهان آخرت سفر کنیم و این دنیا فانی است و زندگی اصلی ما در جهان آخرت شروع می شود که دائمی و ابدی است ،اما بعد از اینکه شش ماه از بستری شدنش در بیمارستان روانپزشکی گذشت به رحمت خدای مهربان  رفت و برای همیشه روحش به روح فرزند دلبندش ،پیوست و در آغوش خدای مهربان تا همیشه جا گرفت و به آرامش و شادی ابدی رسید 

برای شادی و آرامش روح معلم تاریخ ادبیات و فرزند دلبندشون و تمام رفتگان جهان یک صلوات از ته قلب و محمدی پسند بفرستید :

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 

یالطیف

ارحم عبدک الضعیف الذلیل


آینه ی صفات

سلام به روی ماه،خدای بی نهایت زیبارو و عزیزدلم و بخشنده و مهربان

سلام به روی ماه،تمام ملائکه ی مقرب درگاه خدای مهربون 

سلام به روی ماه،قرآن کریم بسیار هدایتگر و عشق و نورانی و عزیز و حال خوب کن

سلام به روی ماه،ماه بسیار خوب و عزیز ربیع الثانی

سلام به روی ماه،تمام پیامبران الهی و تمام معصومین ع بسیار هدایتگر و عزیز و عشق و پاک و ناب و مطهر و معطر و دلسوز و مهربان و فداکار و صبور و شجاع و تمام خاندان و اولاد بسیار پاک و عزیز و شریفشان

سلام به روی ماه،تمام مادران و پدران و همسران و فرزندان بسیار پاکدامن و باتقوا و صبور و دلسوز و شجاع و مهربان و ایثارگر تمام پیامبران الهی و تمام معصومین ع و تمام شهدا و جانبازان و آزادگان و صالحین و صدیقین و ایثارگران

سلام به روی ماه،تمام اصحاب بسیار پاک و ناب و باوفا و شجاع و ایثارگر و نمونه و درجه یک و صبور و دلسوز و مهربان امام حسین ع

سلام به روی ماه،تمام ارواح بسیار پاک و مطهر و عزیز تمام شهدا و صالحین و صدیقین و ایثارگران

سلام به روی ماه،تمام صالحین و صدیقین و ایثارگران در قید حیات 

سلام به روی ماه،تمام جانبازان و آزادگان بسیار شجاع و ایثارگر 

آینه ی صفات :

ما قادر به دیدن صورت نیستیم و از آینه کمک می گیریم ،همچنین ما قادر به دیدن و ارزیابی رفتارهای خود نیستیم ،ولی از کسی یا وسیله ای کمک نمی گیریم تا عیب خود را بدانیم و در رفع آن بکوشیم،در روایت آمده است که :المؤمن مرآة المؤمن : یعنی مؤمن آینه ی مؤمن است ،این حدیث را وجوه متعددی است و یک وجه از آن این است که،رفتارهای خود را با رفتارهای یک مؤمن بسنجیم و با این سنجش ،عیب های رفتار خود را کشف و برطرف بکنیم ،آینه عیب های ظاهری را به ما نشان می دهد و ما می توانیم ،عیب های درونی خود را در سیرت و رفتار مؤمن ببینیم و یکی از نام های خدای مهربان ، مؤمن است و انسان کامل هم مؤمن است ،پس مؤمن آینه ی ،مؤمن است ، یعنی انسان کامل آینه ی صفات و کمالات خدای مهربان است و اون صفات و کمالات در انسان کامل ،منعکس و ظهور و بروز پیدا می کند ،آیا برای کشف و درک عیب های درونی خود ،آینه ای تهیه کرده اید؟ در اینجاست که بزرگان نقش دوست و رفیق رسته از خوی های حیوانی را در رشد انسان ،بسیار مهم ذکر کرده اند 

حافظ هم می گوید :

دریغ و درد که تا این زمان ندانستم 

که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق 

پی نوشت ۱:

رهبر معظم انقلاب :

آرام باشید و استوار و هیچ ترس و غمی به دل راه ندهید ، مقلب القلوب اگر اراده کند ، دل ها را طوری یکدست خواهد کرد که تمام دشمنان خیره خواهند شد 

پی نوشت ۲:

چند وقتی بود که همسرم به علت استرس زیاد ،خوابش دچار مشکل زیاد شده بود و من هرشب برایش دمنوش سنبل الطیب دم می کنم و قبل از ورود به رختخواب هردو وضو می گیریم و  با همدیگر ذکر می گوییم و صلوات می فرستیم و چهار قل تلاوت می کنیم ، به لطف خدا مشکلش حل شد و خوابش آرام و عمیق شد، اگر دچار بی خوابی هستید ،حتما این راهکارها را امتحان کنید ، صددرصد نتیجه بخش و راهگشاست 

یا لطیف 

ارحم عبدک الضعیف الذلیل 



اگر کبوتر بودم

سلام به روی ماه،خدای بی نهایت زیبارو و عزیزدلم و بخشنده و مهربان

سلام به روی ماه،تمام ملائکه ی مقرب درگاه خدای مهربون

سلام به روی ماه،قرآن کریم بسیار هدایتگر و نورانی و عزیز و عشق و حال خوب کن

سلام به روی ماه،ماه بسیار خوب و عزیز ربیع الثانی

سلام به روی ماه،تمام پیامبران الهی و تمام معصومین ع بسیار صبور و دلسوز و مهربان و ایثارگر و شجاع و پاک و ناب و عشق و مطهر و معطر و تمام اولاد و خاندان بسیار پاک و عزیز و شریفشان

سلام به روی ماه،تمام مادران و پدران و همسران و فرزندان بسیار پاکدامن و باتقوا و صالح و دلسوز و مهربان و صبور و عشق و شجاع و ایثارگر تمام پیامبران الهی و تمام معصومین ع و تمام شهدا و صالحین و صدیقین و ایثارگران و جانبازان و آزادگان 

سلام به روی ماه،تمام اصحاب بسیارباوفا و ناب و پاک و نمونه و درجه یک و عشق و دلسوز و صبور و مهربان و شجاع و ایثارگر امام حسین ع

سلام به روی ماه،تمام ارواح بسیار پاک و مطهر تمام شهدا و صالحین و صدیقین و ایثارگران 

سلام به روی ماه،تمام ایثارگران و صالحین و صدیقین در قیدحیات

سلام به روی ماه،تمام جانبازان و آزادگان بسیار شجاع و ایثارگر

اگر کبوتر بودم :

اگر من یک کبوتر بودم ،هرجا که دوست داشتم ،پر می کشیدم ،افق تا افق می رفتم و از طبیعت زیبا لذت می بردم ،گاه به سوی حرم امام رضا ع می رفتم و با کبوتران حرم هم آوا می شدم،روی سجاده ی زائرانی که با دلی شکسته و با چشمان گریان،دعا می خوانند،می نشستم و با آنان زمزمه ی یا رضا ع یا رضا ع سر می دادم،به مدینه پر می کشیدم و در آن قبرستان بی نام و نشان بقیع با کبوتران می نشستم و ناله سر می دادم بر مظلومیت ائمه ی اطهار س،مشتاقانه به کربلا می رفتم و در کنار تربت پاک سیدالشهداءع می نشستم ،کنار خاکی که با خون ۷۲ تن از بهترین یارانش ،رنگین شده است،می گریستم ،اشک می ریختم برای کسی که پیامبر بر سر او بوسه می زد،کنار قبری که عزیزدردانه ی فاطمه س در زیر خروارها خاک ،دفن شده و در آن هنگام برای تمام مشتاقانی که هرروز،آرزوی آمدن به این خاک پاک را دارند ،دعا می کردم،اگر کبوتری سبکبال بودم آن قدر پرواز می کردم تا زیباترین بوستان ها و زیباترین گل ها را بیابم و در سایه سار آنها بنشینم و برای آنها از خاطرات سفر بگویم،پرواز می کردم تا به بهترین جاها برسم،در کنار بهترین ها بیارامم و در کنار بهترین ها بگریم و در کنار بهترین ها دعا نمایم تا بهترین ها ،شفاعت کننده ی من در نزد خدای مهربان باشند و به زیباترین بوستان ها و گل ها می گفتم که ای کاش شما نیز دو بال برای پرواز داشتید تا به خوبترین جاها پر بکشید و عظمت خالق هستی را درک کنید،در آسمان آبی بی کران به پرواز در می آمدم ،آنگاه که خدا را با تمام جلال و عظمتش می یافتم  و به خاطر تمام زیبایی هایی که بر صفحه ی این عالم هستی به کار برده ،او را می ستودم و بیش از هر زمان دیگری ،شکر نعماتش را به جا می آوردم 

پی نوشت ۱:

از اینکه این روزها،مدافعان امنیت به راحتی آب خوردن دارند ، پر پر می شوند به شدت روحم را می آزارد 

برای شادی و آرامش روح تمام شهدای امنیت و همه ی شهدایی که جانشان را در راه خدا و دین و انسانیت داده اند یک صلوات محمدی پسند و از ته قلب بفرستید :

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 

پی نوشت ۲:دلم می خواهد برای یک مدتی کبوتر شوم ، حداقل برای چند ماه روحم از بدنم جدا شود ، اما باز هم هرچه مهربان خدایم بخواهد و راضیم به رضای او 

یا لطیف 

ارحم عبدک الضعیف الذلیل 

برای شهید آرمان علی وردی که مظلومانه به شهادت رسید

سلام به روی ماه،خدای بی نهایت زیبارو و عزیزدلم و بخشنده و مهربان 

سلام به روی ماه،تمام ملائکه ی مقرب درگاه خدای مهربون 

سلام به روی ماه،قرآن کریم بسیار هدایتگر و نورانی و عزیز و عشق و حال خوب کن

سلام به روی ماه،ماه بسیار خوب و عزیز ربیع الثانی 

سلام به روی ماه،تمام پیامبران الهی و معصومین ع بسیار هدایتگر و عزیز و دلسوز و مهربان و صبور و شجاع و ایثارگر و عشق و تمام خاندان و اولاد بسیار عزیز و شریف و پاکشان

سلام به روی ماه،تمام مادران و پدران و همسران و فرزندان بسیار دلسوز و مهربان و صبور و عشق و پاکدامن و باتقوا و شجاع و ایثارگر تمام پیامبران الهی و تمام معصومین ع و تمام شهدا و جانبازان و آزادگان و صالحین و صدیقین و ایثارگران

سلام به روی ماه،تمام اصحاب بسیار پاک و ناب و باوفا و درجه یک و نمونه و عشق و صبور و دلسوز و مهربان و شجاع و فداکار امام حسین ع 

سلام به روی ماه،تمام ارواح بسیار پاک و مطهر و عزیز تمام شهدا و صالحین و صدیقین و ایثارگران

سلام به روی ماه،تمام صالحین و صدیقین و ایثارگران در قید حیات

سلام به روی ماه،تمام جانبازان و آزادگان بسیار شجاع و ایثارگر 

برای شهید آرمان علی وردی که مظلومانه به شهادت رسید :

خبرنگار تعریف می کند :

وارد معراج شهدا که می شوم،هنوز بیست دقیقه ای تا شروع برنامه ی رسمی وقت است ،مادر و خاله ی شهید در حلقه ی زائران  معراج نشسته اند ،حالشان دست خودشان نیست،مادر گریه نمی کند،انگار هنوز در شوک است ،جسارت نمی کنم و نزدیک می شوم و سؤال می پرسم ،سؤال های خبرنگاران به خصوص در این لحظات اذیت کننده است ،پس اذیت نمی کنم و اما جمله های بریده بریده ی مادر و خاله ی آرمان ،اندازه ی چند مصاحبه است ،((۱۳-۱۴سال داشت ،با قلم توی گوشیم نوشته بود،خدایا شهادت را قسمت ما بکن،نگاه کردم به نوشته ،گفتم آرمان این چیه نوشتی ،حیف و حیف که گوشیم خراب شد،این ها را خاله ی آرمان می گوید و آن ها که دور و برش نشسته اند ،تائید می کنند که آرمان ،لایق شهادت بود،مادر می گوید : بچه ام ،جلوی من آستین کوتاه نمی پوشید،خاله اش می گفت ، آرمان من که محرمت هستم ،می گفت مرد هم باید حجاب داشته باشد ،آزارش به هیچکس نمی رسید،چند بار می زند روی پاهایش ، بچه ام مظلوم بود،خانواده را برای وداع خصوصی به اتاق دیگری می برند، از بلند شدن صدای شیون ،‌می شود فهمید که صورت شهید را باز کرده اند،صدا در میان ناله های گنگ و مبهم است ولی یک چیزی را به خوبی می شنوم،مادر از مداح می خواهد که بگوید ،غریب گیرت آورده اند،تصاویر بدن غرق به خون آرمان و فیلمی که اغتشاشگران هنگام حمله به او گرفته اند در ذهنم مرور می شود و نمی دانم که مادرش این تصاویر را دیده است یا نه ،اما دعا دعا می کنم که ندیده باشد و گرنه از این به بعد هر روضه ای که بخوانند ،هر مصیبتی که بشنود،آرمان و آن تصاویر دلخراش برایش مجسم می شود ،ساعت چهار و نیم است که پیکر شهید بر روی دوش سربازان و همراهی چند جوان که احتمالا از دوستان شهید هستند وارد حسینیه می شود ،قیامتی می شود،روضه خوان، روضه ی امام حسین ع می خواند و با توصیفاتی که بی شباهت به نوع شهادت آرمان نیست،آتش به جان همه می اندازد ،نیمه های مراسم ،پدر و مادر شهید حدادیان از راه می رسند ،آن ها خوب این فضا،این نوع شهادت ،این غربت و این روضه ها را درک می کنند،شاید شبیه ترین شهید این سال ها به محمد حسین ،آرمان باشد ،سن و سالشان هم نزدیک به هم بود ،محمد حسین ۲۲ساله و آرمان ۲۱ساله بود،باز همان جمله ای که مداح در وداع خصوصی خواند ،اینجا هم از حاضران ناله می گیرد ،غریب گیرت آورده اند،مراسم تمام شده و پیکر شهید را به اتاق دیگری می برند ،اما انگار دوستان شهید دل دل کندن ندارند،حلقه ی بزرگی تشکیل داده اند و از لحظات آخری که با آرمان همراه بودند، می گویند ،یکی از بین جمعیت بلند می شود و می گوید : رفقا ، آرمان اگر رفت،ببینید چجوری و برای چی رفت ،لحظه ی آخری که دیدمش ،اذان می گفتند ،گفت برویم ،نماز بخوانیم ،من نرفتم ، خودش تنها رفت ،حواسش به نمازش بود،هر وقت می رفتیم ،گلزار شهدا، سر مزار شهید محسن قطاسلو ،می رفت و این شهید ارتشی را خیلی دوست داشت ،یکی دیگر از بین جمعیت به انگشتر،شهید اشاره می کند،انگشتر توی دست آرمان نشکسته بود ،ما وقت در آوردن آن را شکستیم ،آن انگشتر را از مشهد خریده بود و به عربی روی سنگش نوشته بودند،پرچم حضرت ابالفضل ع را خدا بلند کرده است 

پدر آرمان می گوید:آرمان پیش از این دوست داشت که به سوریه برود و آرمان آدمی ،نبود که به کسی ظلم کند و همیشه مدافع حق بود و رشته ی مهندسی می خواند ولی به خاطر علاقه ای که به حوزه داشت از دانشگاه انصراف داد و طلبه شد ،دایی آرمان از دل پاکی و مردمی بودن آرمان می گوید ،اینکه همیشه در بحث ها مدافع حق بود و روی آن ایستادگی می کرد و  آرمان اهل ،اردوهای جهادی بود و هرجا که می توانست با رفقا می رفت و چند روزی را‌ اردوی جهادی برگزار می کرد،رفیقش می گفت :در سیل لرستان آرمان مثل ،آچار فرانسه همه کاری می کرد ،بعضی روزها توی آشپزخانه ،کمک حال بود و بعضی روزها ساعاتی بیل به دست می گرفت 

به کدامین گناه او را شکنجه کردید و به قتل رساندید؟ به کدامین گناه ،هزاران جوان مانند او را به قتل رساندید؟شما همان کسانی هستید که به جرم محجبه بودن زنی ، نوزاد بی گناه او را کور کردید

آیا طلبه بودن و بسیجی بودن جرم است ؟

چون او به مقام رهبری و مقدسات توهین نکرد ،مجوز قتل او را صادر کردید ؟

شما با این کارها ،اثبات کردید که از نسل و نژاد داعش خبیث هستید 

آهای مدافعان ظاهری حقوق بشر کجایید؟ چرا زبان هایتان از حمایت بازایستاد؟

پی نوشت ۱: فرارسیدن سالروز،وفات کریمه ی اهل بیت ع ،حضرت معصومه س بر تمام پیروان واقعی راه و منش آن حضرت در سراسر جهان بسیار زیاد تسلیت باد،امام صادق ع فرمودند:زمانی که رنج و زحمت و گرفتاری به شما روی آورد ،به قم روی آورید ،زیرا قم پناهگاه فاطمی ها و محل آسایش مؤمنان است ،الهی که خدای مهربون زیارت با معرفت و باشعور و دلچسب حضرت معصومه س رو قسمت من و تمام آرزومندان جهان بکنه و بعد از این زیارت بامعرفت ،حال فوق العاده خوب و انرژی مثبتمان را با اطرافیان تقسیم کنیم تا بی نهایت برابر بشود 

به برکت صلوات بر محمد ص و آل محمد ص:

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 

برحمتک یا ارحم الراحمین 

آمین یا رب العالمین 

پی نوشت ۲: فرارسیدن سالروز،ولادت امام حسن عسگری ع با تأخیر بر تمام پیروان واقعی راه و منش آن حضرت در سراسر جهان بسیار زیاد مبارکباد

،امام حسن عسگری ع فرمودند:

مواظب باش از اینکه بخواهی،شایعه و سخن پراکنی نمائی و یا اینکه بخواهی دنبال مقام و ریاست باشی و تشنه ی آن گردی ،چون هر دوی آنها انسان را هلاک خواهد نمود

یا لطیف 

ارحم عبدک الضعیف الذلیل