سلام به روی ماه خدای عزیزدلم
سلام به روی ماه امام حسین ع و یاران با وفایش
سلام به روی ماه خاندان پاک و مطهر امام حسین ع
سر تا پای خودم را که خلاصه می کنم ، می شوم قد یک کف دست خاک که ممکن بود ، یک تکه آجر باشد توی دیوار یک خانه ، یا یک قلوه سنگ روی شانه یک کوه ، یا مشتی سنگ ریزه ته ته اقیانوس ، یاحتی خاک یک گلدان باشد ، خاک همین گلدان پشت پنجره
یک کف دست خاک ممکن است هیچ وقت ، هیچ اسمی نداشته باشد وتا همیشه خاک باقی بماند ، فقط خاک .اما حالا یک کف دست خاک وجود دارد که خدا به او اجازه داده ، نفس بکشد ، ببیند ، بشنود ، بفهمد ، جان داشته باشد ، یک مشت خاک که اجازه دارد عاشق شود ، انتخاب بکند ، عوض بشود ، تغییر کند
ما انسانها همان خاک انتخاب شده هستیم ، همان خاکی هستیم که توی دست های خدا ورزیده شده ایم و خدا از نفسش در آن دمیده است ،
و تبدیل به خاک قیمتی شده است ، اما اگر این خاک ، این خاک برگزیده ، خاکی که اسم دارد ، قشنگ ترین اسم دنیا یعنی اسم آدم را دارد ، خاکی که نور چشمی و عزیز دردانه خداست ، اگر نتواند تغییر کند ، اگر عوض نشود ، اگر انتخاب نکند ، اگر همین طور خاک باقی بماند ، اگر آن آخر که قرار است برگردد ، وخود جدیدش را تحویل خدا بدهد ، سرش را بیندازد پایین و بگوید : یا لیتنی کنت ترابا ، بگوید : ای کاش خاک بودم ، این وحشتناک ترین جمله ای است که یک آدم می تواند بگوید ، یعنی اینکه حتی نتوانسته خاک باشد ، چه برسه به آدم
خدایا دستمان را بگیر و نیار آن روزی را که هیچ آدمی چنین بگوید
برحمتک یا الرحمن الراحمین
امین یا رب العالمین
یا لطیف
ارحم عبدک الضعیف الذلیل
سلام به روی ماه خدای عزیز دلم
سلام به روی ماه امام حسین ع و یاران باوفایش
سلام به روی ماه خاندان پاک و مطهر امام حسین ع
پادشاهی بود که فقط یک چشم و یک پا داشت ، پادشاه به تمام نقاشان قلمرو خود دستور داد تا یک پرتره زیبا از او نقاشی کنند ، اما هیچکدام نتوانستند ، آنان چگونه می توانستند با وجود نقص در یک چشم و در یک پای پادشاه ، نقاشی زیبایی از او بکشند ؟
سرانجام یکی از نقاشان گفت که می تواند این کار را انجام دهد ، ویک تصویر کلاسیک از پادشاه نقاشی کرد ، نقاشی او فوق العاده بود ، و همه را غافلگیر کرد ، او شاه را در حالتی نقاشی کرد که یک شکار را مورد هدف قرار داده بود ، نشانه گیری با یک چشم بسته و یک پای خم شده
چرا ما نتوانیم از دیگران چنین تصاویر ی نقاشی کنیم ، پنهان کردن نقاط ضعف و بر جسته کردن نقاط قوت
یا لطیف
ارحم عبدک الضعیف الذلیل
سلام به روی ماه خدای عزیزدلم
سلام به روی ماه امام حسین ع ویاران باوفایش
سلام به روی ماه خاندان پاک و مطهر امام حسین ع
علامه دهخدا مادری داشت پرخاشگر و عصبی ، طوری که دهخدا بخاطر مادرش ازدواج نکرد ، او مجرد بود و در کنار مادرش زندگی می کرد ، نیمه شبی مادرش او را از خواب بیدار کرد و آب خواست ، دهخدا رفت و لیوانی آب آورد ، مادرش به بهانه ی گرم بودن آب ، لیوان را بر سر دهخدا کوبید ، سر دهخدا شکست و خونی شد ، دهخدا به گوشه ای از اتاق رفت و گریست ، و گفت : خدایا من چه گناهی کرده ام ؟ بخاطر مادرم بر نفسم پشت پا زده ام ، خودرا مقطوع النسل کردم ، این هم مزدی که مادر به من داد ، خدایا صبرم را تمام نکن و شکیبایی ام را از من نگیر ، گریست و خوابید وشب در عالم رویا دید ، نوری سبز از سر او وارد شد و در کل بدن او پیچید وروشنش کرد ، صدایی به او گفت : برخیز، در پاداش تحمل مادرت ما به تو علم دادیم ، از فردای آن روز دهخدا شاهکار ادبیات ایران را که جامع ترین لغت نامه و امثال و حکم بود را گرداوری کرد و نامش برای همیشه و بدون نسل ، در تاریخ جاودانه شد
یا لطیف
ارحم عبدک الضعیف الذلیل
سلام به روی ماه خدای عزیز دلم
سلام به روی ماه امام حسین ع ویاران باوفایش
سلام به روی ماه خاندان پاک و مطهر امام حسین ع
وارد حرم امام حسین ع شد و دید یکی داره با امام حسین ع حرف می زنه ، بهش گفت : مگه تو امام حسین ع رو می بینی ؟
جواب داد : آقا اینجا هستند ، مگه شما نمی بینیش ؟
پرسید : چطور به این مقام رسیدی ؟
گفت : من اطراف کربلا با پدر و مادر پیرم زندگی می کردم ، یه مرکب هم داشتم که شب جمعه به شب جمعه ،یکییشون رو میاوردم کربلا
یه هفته مادرم رو میاوردم ،و هفته بعد پدرمو
یه هفته که می خواستم اون یکیشونو بیارم ، اون یکی دیگه گفت : منم می خوام بیام !
بهش گفتم : من یه مرکب بیشتر ندارم و بعدشم خانومم اینجا تنهاست ،
خانومم گفت : هردوشون رو ببر ، حتما یه خیری هست
منم یکیشون رو گذاشتم رو کولم ویکی دیگه شونو سوار مرکب کردم و راه افتادیم
خیلی خسته شدم ، حتی پام تو گل رفت ، پیچ خورد و حسابی زجر کشیدم ، و خسته و کوفته رسیدیم به حرم امام حسین ع ،با همون اوضاع بهم مالیده رفتم تو حرم ابا عبدالله الحسین ع ، یکدفعه دیدم خود امام حسین ع به استقبالم اومد ، از اون سال به بعد ، پدر و مادرم هردو فوت کردند ولی من هروقت کربلا میام ، خود امام حسین ع رو می بینم وبا خودش حرف می زنم
بیابان هم که باشی ، حسین ع آبادت می کند، درست مثل بیابان کربلا
یالطیف
ارحم عبدک الضعیف الذلیل
سلام به روی ماه خدای عزیز دلم
سلام به روی ماه امام حسین ع و یاران باوفایش
سلام به روی ماه خاندان پاک و مطهر امام حسین ع
خانم دایانا که بعد از مسلمان شدن نامشون رو به معصومه تغییر دادند ، درباره وجود نورانی حضرت زهراس می فرمایند :
حضرت فاطمه س همه چیزرا ، حتی فرزندان خود را در راه خداداد ، او به فرزندانش گرسنگی می داد، تا سائل را از در خانه رد نکند ،ایشان تمام شب را به دعا و نماز می ایستاد ،وقبل از خود برای دیگران دعا می کرد ،وبا پدرش بسیار مهربان بود و به او کمک می کرد ،وهمسری وفادار وپرهیزگار و با محبت بود ، حضرت فاطمه س از دانش عمیق در دین برخوردار بود ،ودر مواقع نیاز در موضوعات مهم با فراست سخن می گفت
مولا علی ع فرمودند :
ازکسانی نباش که بدون کردار نیک ، آرزوی بهشت می کند و با آرزوهای طولانی توبه و بازگشت را به تأخیر می اندازد
یا لطیف
ارحم عبدک الضعیف الذلیل