معبود زیبا ی جهان

معبود من قلبم به عشق تو زنده است

معبود زیبا ی جهان

معبود من قلبم به عشق تو زنده است

بدن نیم فلجش به کار افتاد

سلام به روی ماه خدای عزیز دلم 

سلام به روی ماه امام حسین ع و یاران باوفایش 

سلام به روی ماه خاندان پاک و مطهر امام حسین ع 

مرد آهنگری سکته مغزی کرده بود ، وبه واسطه آن سمت راست بدنش فلج شده بود ، وباعث خانه نشینی اش شده بود ، دائم گریه می کرد ‌وهروقت هرکسی احوالش را می پرسید ، بلافاصله بغضش می ترکید وزار زار در احوال خود 

می گریست ، سرانجام خانواده مرد دست به دامن،  شیوانا شدند ، واز او خواستند تا مرد آهنگر را دلداری بدهد و با او صحبت کند ، شیوانا به خانه مرد رفت و کنار بسترش نشست ‌و احوالش را پرسید ، طبق معمول مرد آهنگر شروع به گریه کرد ، شیوانا  بی اعتنا به گریه مرد ، شروع به نقل داستانی کرد ، او گفت : روزی یکی از فرماندهان شجاع ارتش امپراطور برای جنگ با دشمن به جبهه نبرد  رفت ، ودر همان روز اول در اثر اصابت  شمشیر ،دست راستش را از دست داد، فرمانده امپراطور را به درمانگاه بردند ، ‌زخمش را با آتش سوزاندند تا عفونت نکند ، یک ماه بعد از بستر برخاست و دوباره به جبهه نبرد  رفت ، وچند روز بعد در اثر اصابت تیری ، پای راستش از کار افتاد ، اما او تسلیم نشد و شاگردانش را مجبور کرد ، سوار برگاری او را به خط مقدم جبهه ببرند ، ودر همان خط اول نبر د ، با بدن نیمه کاره اش کل عملیات را راهبری کرد تا ارتش را به پیروزی برساند ، 

شیوانا سپس ساکت شد ، ودوباره روبه آهنگر کرد و گفت : خوب دوباره از تو می پرسم ، حالت چطور است ؟ 

اینبار آهنگر بدون اینکه گریه و زاری کند وبا لبخند سری تکان داد، ‌وگفت : حق با شماست ، من بد نیستم ، پس خوبم

وانگاه به پسرش گفت  که گاری را آماده کند ، چون می خواهد با همان وضع نیمه فلج به مغازه آهنگری اش برود 

یا لطیف 

ارحم عبدک الضعیف الذلیل 


نظرات 6 + ارسال نظر
مامان نرگس دوشنبه 24 آذر 1399 ساعت 13:06 http://boghzepenhaneman.blogfa.com

سلام
خیلی زیبا و قابل تامل بود.

سلام مامان نرگس عزیزم
زیبایی از بینش زیبای شماست

معلم جمعه 21 آذر 1399 ساعت 22:12 http://www.shirinbeyan.mihanblog.com

درست وقتی که کرم ابریشم فکر کرد
زندگیش تموم شده
شروع به پرواز کرد
هیچ وقت امیدتو از دست نده

بله دقیقا باید در تمام شرایط امیدوار بود

معلم جمعه 21 آذر 1399 ساعت 14:18 http://www.shirinbeyan.mihanblog.com

بعد از اینکه یک مرد ۹۳ ساله در ایتالیا از بیمارستان مرخص می شود، به او گفته شد که هزینه یک روز ونتیلاتور (دستگاه تنفّس مصنوعی) بیمارستان را بپردازد. پیرمرد به گریه افتاد. پزشکان به او دلداری دارند تا بخاطر صورتحساب بیمارستان گریه نکند. ولی آنچه پیرمرد در جواب گفت، همه پزشکان را گریه انداخت
پیرمرد گفت: "من به خاطر پولی که باید بپردازم گریه نمی کنم. تمام پول را خواهم پرداخت." گریه من بخاطر آن است که ۹۳ سال هوای خدا را مجانی تنفس کردم، و هرگز پولی نپرداختم. در حالیکه برای استفاده از دستگاه ونتیلاتور در بیمارستان به مدت یک روز باید اینهمه بپردازم. آیا می دانید چقدر به خدا مدیون هستم؟ من قبلاً خدا را شکر نمی کردم"
سخنان آن پیر مرد ارزش تأمل دارد. وقتی هوا را بدون درد و بیماری آزادانه تنفس می کنیم، هیچ کس هوا را جدی نمی گیرد.
این داستان ما را به یاد درسی از گلستان سعدی انداخت: «منّت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربتست و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو می رود ممدّ حیاتست و چون بر می آید مفرّح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمت شکری واجب...»

ممنون از این داستان زیبا و بسیار تامل بر انگیز شما
البته بیماران کرونایی وبیماران ریوی و جانبازان شیمیایی که دچار تنگی نفس میشند اینو بهتر درک می کنند که نفس کشیدن هم یکی از بزرگ ترین نعمت های خداست که هرچه شکر کنیم بازم کم است و الهی هم در لفظ و هم در عمل شکر گزار نازنین پروردگارمون باشیم

moradesvand57 جمعه 21 آذر 1399 ساعت 13:58 http://دیار بختیاری

سلام ظهر ادینه شما بهیر و نیکی و در پناه خداوند مهربان باشین

سلام برشما
الهی که زیرسایه ی نازنین پروردگارمون روسفید دو عالم باشید
الهی امییییییین

سید.ق.م جمعه 21 آذر 1399 ساعت 00:46

سلام خواهرجان

آبجی گاری رو بیار دیگه تحمل این وضعیتو ندارم[جوگیری شدید]

سلام داداشم بله بله اطاعت امر گاری آماده است بردار جان ، بفرمایید سوار بشوید

سحربانو پنج‌شنبه 20 آذر 1399 ساعت 23:03 http://Saharnevesht.blogfa.com

سلام مریم مهربونم که مثل بارون که نمیبینه به خوب میباره یا بد ،همیشه لطفت شامل حالم میشه
چه حکایت خوبی
واقعا بد بودن حال به دلایل این شکای قایل پذیرش نیست
امید خیلی مهمه تو هر وضعی و تو هرشرایطی

شاید فلسفه انتظار برای آقا هم همینه... اینکه بدونی بالاخره یه روزی یه کسی میاد که دوای دل بیمار و روح پریشون و ظلم دیدمونه امید نیست پس چیه؟...

سلام مهربون من ، مامان دینا ناز نازی خاله
قربونت برم من و ظیفه ام رو انجام میدم و تو اینقدر خوب و مهربونی که به من روسیاه لطف داری
الهی که همیشه به امید خدای عزیز و مهربونمون وبه امید اومدن صاحب الزمان عج زندگی کنی ،والهی که زیر سایه ی خدای مهربون و صاحب الزمان عج عاقبت بخیر دوعالم بشی
الهی امیییییییییییییین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد