معبود زیبا ی جهان

معبود من قلبم به عشق تو زنده است

معبود زیبا ی جهان

معبود من قلبم به عشق تو زنده است

سخنان ناب آقای دولابی ره و اربعین حسینی تسلیت باد

سلام به روی ماه خدای عزیز دلم

سلام به روی ماه امام حسین ع و یاران باوفایش 

سلام به روی ماه خاندان پاک و مطهر امام حسین ع 

آقای دولابی ره : 

از راه سایر ائمه هم می‌توان به مقصد رسید ، ولی  راه امام حسین ع خیلی سریع انسان را به نتیجه می رساند ، چون کشتی امام حسین ع در آسمان‌های غیب خیلی سریع راه می رود ، و هرکس در سیر معنوی خودش حرکتش را از آن حضرت آغاز کند ، خیلی زودبه مقصد می رسد ، هنگام عزاداری انسان درد دلش را باز می کند و امام حسین ع داخل می شود 

حاج آقا دولابی می گویند : روز عاشورا به افراد یک پرونده نو می دهند ؟ پرونده نو یعنی چه ! 

یعنی اینکه فرد آمرزیده شده است ، حر از حال عزیز دل ماست ، از اول هم عزیز بود ، منتهی پرونده اش نامرتب بود ، تا آمد پهلوی حضرت ، پرونده اولیه اش از بین رفت ، یک پرونده نو به او دادند ، دیگر در فکر معصیت نبود و همه اش در فکر فرمان بردن و شهادت بود ، خداوند ما را ثابت بدارد انشاالله واز حضرت حر  بهره بگیریم ، حر یعنی آزاد ، الحر الحر ، حر آزاده بود 

خلاصه عمرتان   خیلی خوب جایی مصرف می شود ، یک کمی تعلق و تفکرتان را زیاد کنید ، همه ارض کربلا و همه روزها عاشورا است ، شیعیان و دوستان اهل بیت ع دائما از کربلا عبور می کنند ، غذایشان را در کربلا می خورند ، در کربلا اولاد درست می کنند و اولادشان شهید می شوند ، آخر معلوم می شود ، الان معلوم نیست ، مخفی است ، وقتی رسیدیم آن طرف ، آن وقت می بینید بچه هایتان همه شهیدند ، خودتان هم شهید هستید ، همه شهید امام حسین ع هستید 

همه روی زمین کربلا هست ، و همه ساعت ها هم عاشورا هست ، همه روزها و همه شب ها هم عاشورا است ،پس همه مردم ، همه امت پیامبر ص ، همه شیعیان امیر المومنین ، که هستند ، اینها هم شهید هستند ، آیا نمی دانستی ؟ مگر ندیدی گفت ، کل ارض  کربلا و کل یوم عاشورا ، همه زمان‌ها را گرفت ، همه مکان ها را هم گرفت ، پس اشخاص آن چه ؟ چرا نمی پرسید که اشخاص آن چه ،تا بگویند آنها هم همه شهیدند ، کسی نپرسید ،از خدایتان، از هر کس دیگری ، حتی از خودتان بپرسید ، پس شهدای آن چه کسانی هستند ؟ این مردمی که با این بدن‌ها ، این جسدها و با این مکان ها سرو کار دارند ، اینها چه اشخاصی هستند؟ می گویند : اینها همه شهدای کربلایند ، تنها امام حسین ع و بچه های امام حسین ع را شاهدند ، اینها هم با آنها شهید شده اند ، امیدوارم همه تان ، جسدهای خودتان ، بدن‌های خودتان را ببینید که شهید شده است ،روح که از بدن جدا شد معلوم است که بدن آنجا افتاده است ،منتهی خودت غسلش می دهی ، غسل هم نمی خواهد ، بدنت را پرت کن قاطی شهدا ، نه غسل می خواهد و نه کفن می خواهد و نه نماز می خواهد 

اما اگر بروی بهتر است ، یک وقت نگویی نروم بهتر است ، برو ولی به هوش باش و با شهدا قاطی شو ،چرا نروی ! پای خودت هم استخوان شهید است ، استخوان او هم استخوان شهید است ، امیدوارم وقتی به هم برسند به هم  سلام کنند ، پاهایمان هم  به هم سلام کنند ، موهای سر هم  به هم سلام کنند ، ابروها هم  به هم سلام کنند و چشم ها و سایر اعضا و جوارح  هم  به هم سلام کنند 

امام حسین ع در شب عاشورا فرمودند : هرکس می خواهد برود ، برود ، دیدی چطور اختیار دارت کرد ؟ یعنی با اختیار خودت بیا ؟ غسل همین است که در مجلس امام حسین ع با اختیار بیایی ، نه اینکه دستت را بگیرند یا هلت بدهند  

خدا جانمان کمکمون کن  به حق ابروی سرور و سالار شهیدان ،با توکل بر خود مهربونت و تلاش مضاعف خودمون ، رفتار و گفتار و کردارمان را اصلاح کنیم تا  رنگ و بوی شهدا رو بگیریم و خودمون رو قاطی تمام شهدا به ویژه شهدای پاک کربلا بکنیم  ، تا عاقبت بخیر بشیم و سبکبال به سمت خود مهربونت پرواز کنیم 

برحمتک یا الرحمن الراحمین 

امین یا رب العالمین 

اربعین حسینی بر تمامی عاشقان واقعی و پیروان واقعی راه امام حسین ع و یاران باوفایش تسلیت باد 

آنان که رفتند کاری حسینی کردند ، آنها که ماندند باید کاری زینبی کنند 

یا لطیف 

ارحم عبدک الضعیف الذلیل 

 




خصوصیات شهید مریم فرهانیان از منظر دیگران

سلام به روی ماه خدای عزیز دلم

سلام به روی ماه امام حسین ع و یاران باوفایش 

سلام به روی ماه خاندان پاک و مطهر امام حسین ع 

زهرا سامری همرز شهید مریم فرهانیان درباره او می گوید : رمز موفقیت مریم این بود که هیچ گاه دلبسته  دنیا نشد ، ‌ودنیا  وزرق و برقش را نمی دید ، مریم روحی پویا داشت و سکون و یک جا ماندن را نمی توانست تحمل کند ، واگر می دید در جای دیگری ، می تواند خدمت کند ، خود را به آنجا می رساند ، روزی وارد خانه شدم و مریم را روبه قبله دیدم ، وقتی جلوتر رفتم ، دیدم مریم روی دستانش می زند ، و از او سوال کردم که مشکلی پیش آمده ، چیزی نگفت اما بعدها برای من تعریف کرد که من هرروز اعضای بدنم را مواخذه می کنم ، و از آنها می پرسم که امروز برای خدا چه کاری انجام داده اید ، در ایام فاطمیه روزی سرزده وارد خانه شدم ، ‌دیدم مریم به پهنای صورت اشک می ریزد ، ونام حضرت زهراس را صدا می زند ، به او گفتم که چرا اینقدر اشک می ریزی ؟ گفت : شما اگر مادرتان فوت کند ، چه کار می کنید ، شادی می کنید یا گریه ؟مریم علی رغم فعالیت های زیادی که داشت ، روزه می گرفت و تنها با نان و آب افطار می کرد 

خواهره شهیده درباره او  می گوید : 

 مریم یک انسان معمولی با اندیشه های بلند بود ، چرا که با شناخت راه و مسیر درست به درجه رفیع شهادت نائل امد ، مریم با تاسی از حضرت زهرا س در جوانی به شهادت رسید و همواره در رفتار و کردار خویش ، ایشان را الگو قرار، داده بود ، از عادات پسندیده ایشان این بود که در جمع های دوستانه با گریز به مسئله معاد ، این موضوع را برای دیگران هم یاد اور می شد 

مریم هنگام نماز خواندن به گونه ای بود که اطرافیان به خوبی متوجه خضوع و خشوع ایشان بودند ، مریم در مراوده با دیگران ، روحی لطیف و با تواضع داشت ،ودر برخورد با دیگران ومسائل ومشکلاتی که پیش  می آمد، عجولانه تصمیم نمی گرفت ، با گذشت و با ایمان بود ،بسیاری اوقات می دیدیم که کار دیگران را به کار خود ترجیح می داد، انقلاب که شد ، از طرف جهاد می رفت تو روستاها با کشاورزها زمین شخم می زد ،به بچه هاشون قرآن درس می داد ، بعد از آن بهداشت و کمک های اولیه درس می داد ، خلاصه از هر نظر نگاه کنی ، زندگی پر باری داشت ، هرچند کوتاه بود 

مریم لیاقت شهادت را داشت ، پاک بود و خودش را آماده کرده بود ، مصداق من عشقنی عشقته ومن عشقته قتلته .خیلی زیبا این عبارت را می خواند ، با عشق می خواند وبا احساسی که از سر تسلیم در برابر خداوند ، قوت گرفته بود ،مریم در عمل ، به خدا نزدیک بود ، ایمان قوی که داشت ، خیلی از خصوصیات پسندیده را به او بخشیده بود ، مهربان و صمیمی ، دور از تکبر و خودخواهی ، متواضع و دوست داشتنی ، بعضی اوقات که باهاش صحبت می کردم ، می گفت : ما از اسلام چه فهمیدیم ؟ هیچی ! فقط ادای مسلمانان را در می آوریم ، تازه اینقدر که خودسازی می کرد ومراقبت  از نفس خودش و اخلاق و رفتارش می کرد ، هنوز ناراضی بود ، یک بار در کنار او در یک جلسه کاری نشسته بودیم ، بحث بود ، همه صحبت می کردند، یه وقت یکی از خواهران ، اسم کسی را آورد ، و شروع کرد به صحبت کردن ، ودر واقع غیبت کردن ، مریم کمی صبر کرد ، وبعد خیلی محترمانه گفت ، درسته بحث و گفت وگو مربوط به کار است ، اما بدون اینکه اسم کسی رو بیاوریم ، حرف بزنیم و مشکل را حل کنیم ، اون بنده خدا توجهی نکرد ، مریم در کمال شجاعت با وجودی که افراد موجهی هم آنجا بودند ، معذرت خواهی کرد و جلسه را ترک کرد، مریم از هر جهت روی خوش کار کرده بود ، مسائل عرفانی ، معنوی ، اخلاقی ، علمی ، خودسازی ، بوق و کرنا نداشت ، ودر کمال ارامش و  ‌دور از چشم دیگران و تنها در محضر خدا ، خودش را می ساخت و انگار برای رفتن آماده می شد ، در طول جنگ وهنگام حضور در بیمارستان ، هروقت فرصت می کرد ، سراغ متخصصین می رفت ، چیزهایی یاد می گرفت ، می پرسید وازهمه مطالب ، یادداشت برداری می کرد ، حتی گاهی اوقات ، کتاب هایی در همان زمینه ها ، تهیه و مطالعه می کرد ، در کنار کتاب های مذهبی که خیلی علاقه به مطالعه آنها داشت ، به کتاب های مختلفی که فهمیده بود برایش موثر هست ، نگاه ویژه داشت ،یا ایتها النفس  المطمئنة ، ارجعی الی ربک راضیة مرضیة ، چقدر این آیه ، قرآن را دوست داشت و من فکر می کنم ، برای قدم نهادن در مسیر رسیدن به نفس مطمئنه ،خیلی تلاش کرد که واقعا کار دشواری است 

شهید مریم فرهانیان از نگاه خانواده و دوستان :

بسیار تقید داشت که پدرومادرش از او راضی باشند ، همچنین خیلی به خواندن نماز اول وقت مقید  بود  ، بسیار اهل مطالعه بود ، کم می خوابید و بیشتر به خودسازی می پرداخت ، مریم استثنائی نبود ، اما خیلی خودساخته بود ، نفرت از غیبت ، محبت خالصانه اش به دیگران ، هیچ چیز را برای خود نخواستن از شاخصه های اخلاقی او بود، مریم همواره می گفت ، برخی سکوت ها و حرف های نابه جا ، گناهان کوچکی هستند که تکرار می کنیم و برایمان عادت می شود ، گناهان بزرگ را اگر انسان خیلی آلوده نشده باشد ، متوجه می شود ، این گناهان کوچک است که متوجه نمی شویم ،شهیده فرهانیان در بسیاری از عملیات دوران دفاع مقدس از جمله شکست حصر   آبادان و آزاد سازی خرمشهر ، حضوری فعال و چشمگیر داشت ، مریم همواره گناهان کوچک را زمینه ای برای انجام گناهان بزرگ می دانست و ابراز داشت ، باید از گناهان کوچک ترسید ، چرا که کوچک شمردن گناهان صغیره باعث بروز بسیاری از مشکلات و گناهان کبیره می شود.

لحظه ای که پیکر شهیده را به به بیمارستان می بردند وبا آنکه ، ترکش به قلب شهیده اصابت کرده بود ، وتنی  نیمه جان داشت ، سعی می کرد حجاب خودش را کامل حفظ کند 

یا لطیف 

ارحم عبدک الضعیف الذلیل 


نظر خانوم دکتر روان شناس ، سمیه امینی درباره اینکه ، زن موفق کیست ؟

سلام به روی ماه خدای عزیزدلم

سلام به روی ماه امام حسین ع و یاران باوفایش 

سلام به روی ماه خاندان پاک و مطهر امام حسین ع 

 زن موفق کیست ؟از نظر خانوم دکتر  روان شناس ، سمیه امینی :

1-زن باید با توجه به توانایی هایی که دارد،برای تغییر زندگی خویش تصمیم جدی بگیرد ، و وابسته به پدر و مادر و دوستان و فرزندان و همسر ، نباشد ، متاسفانه شخصیت زنان ، همیشه در اطرافیانشان گم شده است ، چراکه همیشه باتوجه به نظر اطرافیان ،ونه نظر خودشان تصمیم می گیرند ،‌ومعمولا برای دیگران بیشتر از خودشان ارزش قائل هستند ،البته این به معنای نشنیدن و استفاده نکردن از تجارب و‌نظرات مثبت دیگران ونکات مثبت و سازنده ی آنها نیست ، اما برای رسیدن به شخصیت واقعی باید بر خود و توانمندی های خود تکیه کنند ، وبه قول علامه ، (تا توانی به جهان بال و پر خویش گشودن آموز  ،که پریدن نتوان با بال و پر دگران )

2-زنان باید بیاموزندکه اولویت اصلی در زندگیشان کدام است ، زن موفق بایدبیشتر توان و زمان خود رابر روی  مسائل اساسی، متمرکز نماید، اولویات زندگی موفق و پویا را مشخص کند 

۳-زن موفق از اطمینان و ارامش برخوردار است و با اعتماد به نفس زندگی می کند ، وامور زندگیش را با توجه به اولویت ها تنظیم می کند 

۴-زن موفق از روح ‌و جسم خود به شدت مراقبت می کند، یک زن  واقعی هرگز ذکر خدا را به خاطر این و آن فراموش نمی کند ، همواره ورزشی منظم و مستمر دارد ، وبه تقویت ذهن و روح خود می پردازد ، وحد و مرزها را می شناسد ، ومی داند که چگونه با رعایت حدود از آثار مثبت فعالیت های خویش، دیگران را بهره مند سازد 

۵- زن موفق با عشق ورزیدن ، مهربانی و عاطفه را از دیگران هدیه می گیرد ، واز مطرح نمودن نیازهای عاطفی خودداری نمی کند ، چرا که با برطرف شدن نیازهای عاطفی ، یک زن می تواند به آسانی به دیگران عشق بورزد و اهل ایثار و فداکاری شود 

۶- زن موفق از خلاقیت وتوانمندیهایش در جهت تامین لحظات مسرت بخش و مفید برای خود و دیگران بهره می برد و اوقات فراغت  را با کارهای مفید مانند خیاطی ، آشپزی ، نویسندگی و نقاشی و خانه داری پر می کند 

۷- زن موفق از کارهای سخت و طاقت فرسا خسته نمی شود ، بلکه با مهارت بر تنبلی خود فائق می گردد ودر پایان هر کار ، با تشویق و  خود آرام سازی ،راهش را ادامه می دهد

۸-زن موفق زیباست و زیبایی ها را دوست دارد ، زیرا بنده ی خدایی است که جمیل است ویحب الجمال ، خودارایی به معنی استفاده از لوازم آرایشی و صرف هزینه های گزاف نیست ، بلکه همواره تمیز و مرتب بودن ، و پوشیدن بهتر ینها برای همسر و داشتن چهره و پوستی شاداب که مستلزم اهل ذکر بودن ، تحرک ، نشاط و تغذیه ی مناسب است 

۹- یک زن موفق زیباییش را در داشتن جواهرات زیاد و امکانات آنچنانی نمی بیند ، بلکه او زیبایی را در یک پیاده روی معمولی دریک پارک با همسرش می بیند ، وبهترین لحظات عاشقانه را در آنجا تجربه می کند 

۱۰ - یک زن موفق ،زمان و مکان بروز احساسات خود به همسرش را می شناسد ، وبر احساسات منفی غلبه دارد ، اما هرگز از ابراز احساسات عاشقانه ی خود به همسرش دریغ نمی ورزد ، اطمینان داشته باشید ، هیچ مردی از ابراز احساسات عاشقانه ی همسرش سوء استفاده نمی کند ، مگر اینکه زن در بیانش صادق نبوده باشد ، مردان ، زنانی را که به آنها عشق می ورزند را  ، دوست دارند و اما در زندگی و رفتار ، زنان عاقل را می پسندند 

۱۱- زن موفق اعتماد به نفس دارد و و به دنبال تایید دیگران نیست ، چون او در درونش محکم است ، ‌نیرویی ، قوی اورا پوشش می دهد، که نیازمند تایید دیگران نیست ، او با توکل بر خدا ، قوی ترین فرد زندگیش است ،وجود واقعی ومطلوب خود را ابتدا در رضایت خدا یافته ، ورضایت همسر و فرزندان و اجتماع را در راستای رضایت خدا می داند ، بنابراین ، همسر داری و بچه داری را هرگز اتلاف  عمر نمی پندارد ،بلکه همانند بقیه امور زندگیش این عمل را حرکت به سوی سعادت و کمال می داند 

۱۲-زن موفق خود را می شناسد ، و به دنبال جبران ضعف ها و نقص های خودش است ،زنان هرگز نباید فکر کنند ، با یافتن فردی ممتاز و برتر آنها هم به برتری می رسند ،چرا که شخصیت زن همانی است که باقی می ماند ، تغییر فرایندی است که از درون آغاز می شود ،  ورسیدن  به خوشبختی و سعادت درونی هم است ، پس با آرزوها و خیال های بیخود و غیر واقعی عمر را ضایع نکنیم ، خوشبختی همین جاست ، وقت را تلف نکنیم ما خوشبخت هستیم به شرط اینکه زن بودن خود را فراموش نکنیم و درست حرکت کنیم و با آرزوی موفقیت برای همه کسانی که طالب تغییر و رفتن به سوی بهتر شدن هستند

پی نوشت : 

برای سلامتی طیبه نازنینم که امروز متوجه شدم کرونا گرفته و تمام بیماران کرونایی و غیر کرونایی جهان خیلی دعا کنید و مخصوصا کشور جنگ زده ی یمن وسایر کشورهای جنگ زده  که هم امکانات بهداشتی پایین و امکانات درمانی ضعیف و پایین  و تعداد پزشک و پرستار کم هست  و کلا کرونا و جنگ باهم قاطی شده خیلی دعا کنید وهمینطور این روزها به اسیران فلسطینی در بند رژیم شکنجه گر و منحوس صهیونیستی  و به زنان خیابانی و معتادان کارتن خواب  خیلی فکر می کنم و از خدای مهربانی ها می خوام با این اوضاع کرونایی بیشتر  از قبل  با دستهای مهربون و نوازشگرش هواشون رو داشته باشه 

عزیزانی که اینجا رو می خونید و ممکن هست ، شما هم مبتلا شده باشید ، روحیتون  رو قوی و محکم و سرحال وشاداب  بکنید و ایمان و توکلتون رو به خدای مهربون  قوی بکنید ، اطمینان داشته باشید با روحیه قوی  وتوکل به  خدای مهربون این بیماری رو شکست می دهید در کنار تغذیه مقوی و ورزش منظم و‌مستمر، مخصوصا  ورزش های ذهنی  ، چون توکل برخدای مهربون و روحیه قوی  وورزش های ذهنی ، سیستم ایمنی  شما رو قوی و محکم می کنه وبیماران کرونایی ان شالله بعد از بهبودی کامل به امید خدا با اهدای پلاسمای خون در راه رضای خدای مهربون به درمان سایر بیماران کرونایی کمک کنند 

یا لطیف

ارحم عبدک الضعیف الذلیل 

متن وصیت نامه ی شهید حججی به پسرش

سلام به روی ماه خدای عزیز دلم 

سلام به روی ماه امام حسین ع و یاران باوفایش 

سلام به روی ماه خاندان پاک و مطهر امام حسین ع 

متن وصیت نامه شهید حججی به پسرش : 

سلام علی آقا 

سلام پسر گلم ،چند کلمه ای می خواستم باتو حرف بزنم ، 

ببخشید که در سن کودکی رهایت کردم و رفتم ، اگر ما نمی رفتیم به حرم حضرت زینب س جسارت می شد ، یا خدایی نکرده ، همان  خرابه های شام برای حضرت رقیه س اتفاق می افتاد ، 

علی جان 

من خیلی دلم می خواد ، روسفید و شهید بشم ، ویک بار قبل از ظهور و یک بار بعداز ظهور امام زمان عج شهید بشم ، به خیال خودم می گویم که این زرنگی است که دوبار برای اسلام شهید شوی ، ان شالله که بتونم به این آرزو برسم ، اما بازهم راضی به رضای خدا هستم ، اگر به آرزویم رسیدم و شهید شدم ، الحمدلله ، اگر هم به آرزویم نرسیدم ، لایق نبودم و شاید صلاح خدا چیز دیگری است ، 

علی جان ، جامعه خیلی روزبه رو سخت تر میشه ، گناه روزبه روز پیشرفت می کنه ، پاک بودن در این جامعه ، بسیار سخت تر از زمان های قبل است ، وهرچه به ظهور امام زمان عج نزدیک میشیم ، فتنه ها بیشتر میشه و شیطان قوی تر میشه ، تو باید خیلی مواظب خودت باشی ، نه تنها تو باید مواظب خودت باشی ، بلکه باید مواظب اطرافیانت هم باشی ، اسمت را گذاشتم علی تا مولا و پیشوایت و الگویت حضرت علی ع شود ، می خوام طوری علی وار زندگی کنی که یکی از یاران امام زمان عج بشی ، پس همین الان روی خودت ، درس خواندنت ، شغل ، انتخاب زندگی ، راه و روشی که می خوای انتخاب کنی ، در انتخاب رفیق‌ها ، در انتخاب اون آینده ای که برای خودت در نظر داری ، کار کن ، خلاصه که خیلی روی خودت کار کن ، من همیشه به یاد ت هستم ، من همیشه بالا ی سرت هستم ، اگر ان شالله شهید شدم ، همیشه پا به پات در زندگی دنبالت می ایم ، ونمی گذارم کمبود سایه ی پدرت رو احساس کنی ، اگر هم شهید نشدم ، خودم میام پیشت و باهات هستم تا بزرگ بشی ، این چند جمله رو گفتم ، که اگر یک روزی چشم وگوشت تازه  باز شد ، وصدای من رو خواستی بشنوی ، این صوت را داشته باشی ، 

بدان که خیلی دوستت دارم ، هم تورو وهم مادرت رو ، مواظب خودتون باشید ، بعضی وقتها دل کندن از یه سری چیزهای خوب باعث میشه ، تا یه سری چیزهای بهتری رو بدست بیاری ، من از تو ومادرت دل کندم ، تا بتونم نوکری حضرت زینب س رو بدست بیارم ، آرزو دارم که خدا در این سفر به من نگاه کنه ، خیلی دوستون دارم و مواظب خودتون باشید وسعی کن طوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه ، اگر خدا عاشقت بشه ، خوب تورو می تونه خریداری کنه ، مواظب خودتون باشید دعا کنید منم روسفید بشم 

برای شادی روح تمامی شهدا و همچنین شهدای مدافع سلامت  یک صلوات محمدی پسند

اللهم صلی علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم 

یا لطیف 

ارحم عبدک الضعیف الذلیل 

درخت و برگ ریزان پاییزی که به انسان درس رهایی می دهد

سلام به روی ماه خدای عزیز دلم

سلام به روی ماه امام حسین ع و یاران باوفایش 

سلام به روی ماه خاندان پاک و مطهر امام حسین ع 

پاییز فصلی از فصل های خداوند است ، که حکم نقش نما را دارد ، و نشانه ای از زیبایی و عشق به خداوند 

در این  فصل است که خداوند نقش و نگار خودرا برروی درختان نقاشی می کشد ، و جلوه ای از زیبایی را به بندگان نشان می دهد ، بهتر است که فقط نظاره گر این زیبایی ها نباشیم ، بلکه با نگاه به اعماق این‌نقاشی های خدادادی پی به خلقت عظیم آن و پیام آن ببریم  ، آری پاییز فصل رنگارنگی از عاشقی است ، فصل  برگ ریزان است ، فصل عشقی که درخت،  به برگ دارد  و به هیچ وجه نمی خواهد   از آن دل بکند ، اما به اراده ی خداوند و به خواست باری تعالی درخت از معشوقش دل می کند ، درست است که معشوق درخت ، برگ است ، اما معشوق حقیقی درخت ، خداوند است ، و به خاطر همین معشوق حقیقی از برگ می گذرد و دل می کند و برگ به زمین می افتد ، پس چه خوب است که ما  انسان‌ها هم بخاطر معشوق حقیقی ما که خداوند است ، از خوش گذرانی های زود گذر دنیا دل بکنیم و از طبیعت درس بگیریم و رسیدن به معشوق الهی را درک کنیم ، درست است ،داستان عشق درخت و برگ غم انگیز است ، اما باید به عاقبت نه چندان دور آن هم فکر کنیم ، عاقبتی که درخت از برگ می گذرد ولی در عوض خداوند در فصلی نو به درخت  ، برگ های تازه و باطراوت می بخشد ، ما انسان‌ها بایدسعی کنیم ، هرچه را که در دل طبیعت می بینیم ، به درستی در ک کنیم و راحت از آن نگذریم ، ما انسان‌هایی که امروز برای رسیدن به اهداف خود در این دنیا حاضر شده ایم ، انسان های زیادی را در زیر پایمان لگد مال کنیم ، خطاب درخت و برگریزان پاییزی به انسان‌های امروزی این است که از کار خود دست بردارند ، و به درس های طبیعت رجوع کنند ، خطاب درخت وبرگریزان پاییزی  به انسان هایی که درس محبت آموخته اند ، این است که نگذارند انسان‌های ضعیف لگد مال انسان های زیاد خواه شوند ، می خواهم بگویم تا کی باید درخت از برگ خود دل بکند تا به ما  انسان هایاد بدهد ، که دل بستن به دنیا هیچ سودی ندارد ، محض رضای خداخودرا  از تعلقات دنیوی رها سازید تا خداوند نیز نتیجه اش را به شما نشان دهد 

یا لطیف

ارحم عبدک الضعیف الذلیل