سلام به روی ماه خدای عزیز دلم
سلام به روی ماه امام حسین ع و یاران باوفایش
سلام به روی ماه خاندان پاک و مطهر امام حسین ع
زهرا سامری همرز شهید مریم فرهانیان درباره او می گوید : رمز موفقیت مریم این بود که هیچ گاه دلبسته دنیا نشد ، ودنیا وزرق و برقش را نمی دید ، مریم روحی پویا داشت و سکون و یک جا ماندن را نمی توانست تحمل کند ، واگر می دید در جای دیگری ، می تواند خدمت کند ، خود را به آنجا می رساند ، روزی وارد خانه شدم و مریم را روبه قبله دیدم ، وقتی جلوتر رفتم ، دیدم مریم روی دستانش می زند ، و از او سوال کردم که مشکلی پیش آمده ، چیزی نگفت اما بعدها برای من تعریف کرد که من هرروز اعضای بدنم را مواخذه می کنم ، و از آنها می پرسم که امروز برای خدا چه کاری انجام داده اید ، در ایام فاطمیه روزی سرزده وارد خانه شدم ، دیدم مریم به پهنای صورت اشک می ریزد ، ونام حضرت زهراس را صدا می زند ، به او گفتم که چرا اینقدر اشک می ریزی ؟ گفت : شما اگر مادرتان فوت کند ، چه کار می کنید ، شادی می کنید یا گریه ؟مریم علی رغم فعالیت های زیادی که داشت ، روزه می گرفت و تنها با نان و آب افطار می کرد
خواهره شهیده درباره او می گوید :
مریم یک انسان معمولی با اندیشه های بلند بود ، چرا که با شناخت راه و مسیر درست به درجه رفیع شهادت نائل امد ، مریم با تاسی از حضرت زهرا س در جوانی به شهادت رسید و همواره در رفتار و کردار خویش ، ایشان را الگو قرار، داده بود ، از عادات پسندیده ایشان این بود که در جمع های دوستانه با گریز به مسئله معاد ، این موضوع را برای دیگران هم یاد اور می شد
مریم هنگام نماز خواندن به گونه ای بود که اطرافیان به خوبی متوجه خضوع و خشوع ایشان بودند ، مریم در مراوده با دیگران ، روحی لطیف و با تواضع داشت ،ودر برخورد با دیگران ومسائل ومشکلاتی که پیش می آمد، عجولانه تصمیم نمی گرفت ، با گذشت و با ایمان بود ،بسیاری اوقات می دیدیم که کار دیگران را به کار خود ترجیح می داد، انقلاب که شد ، از طرف جهاد می رفت تو روستاها با کشاورزها زمین شخم می زد ،به بچه هاشون قرآن درس می داد ، بعد از آن بهداشت و کمک های اولیه درس می داد ، خلاصه از هر نظر نگاه کنی ، زندگی پر باری داشت ، هرچند کوتاه بود
مریم لیاقت شهادت را داشت ، پاک بود و خودش را آماده کرده بود ، مصداق من عشقنی عشقته ومن عشقته قتلته .خیلی زیبا این عبارت را می خواند ، با عشق می خواند وبا احساسی که از سر تسلیم در برابر خداوند ، قوت گرفته بود ،مریم در عمل ، به خدا نزدیک بود ، ایمان قوی که داشت ، خیلی از خصوصیات پسندیده را به او بخشیده بود ، مهربان و صمیمی ، دور از تکبر و خودخواهی ، متواضع و دوست داشتنی ، بعضی اوقات که باهاش صحبت می کردم ، می گفت : ما از اسلام چه فهمیدیم ؟ هیچی ! فقط ادای مسلمانان را در می آوریم ، تازه اینقدر که خودسازی می کرد ومراقبت از نفس خودش و اخلاق و رفتارش می کرد ، هنوز ناراضی بود ، یک بار در کنار او در یک جلسه کاری نشسته بودیم ، بحث بود ، همه صحبت می کردند، یه وقت یکی از خواهران ، اسم کسی را آورد ، و شروع کرد به صحبت کردن ، ودر واقع غیبت کردن ، مریم کمی صبر کرد ، وبعد خیلی محترمانه گفت ، درسته بحث و گفت وگو مربوط به کار است ، اما بدون اینکه اسم کسی رو بیاوریم ، حرف بزنیم و مشکل را حل کنیم ، اون بنده خدا توجهی نکرد ، مریم در کمال شجاعت با وجودی که افراد موجهی هم آنجا بودند ، معذرت خواهی کرد و جلسه را ترک کرد، مریم از هر جهت روی خوش کار کرده بود ، مسائل عرفانی ، معنوی ، اخلاقی ، علمی ، خودسازی ، بوق و کرنا نداشت ، ودر کمال ارامش و دور از چشم دیگران و تنها در محضر خدا ، خودش را می ساخت و انگار برای رفتن آماده می شد ، در طول جنگ وهنگام حضور در بیمارستان ، هروقت فرصت می کرد ، سراغ متخصصین می رفت ، چیزهایی یاد می گرفت ، می پرسید وازهمه مطالب ، یادداشت برداری می کرد ، حتی گاهی اوقات ، کتاب هایی در همان زمینه ها ، تهیه و مطالعه می کرد ، در کنار کتاب های مذهبی که خیلی علاقه به مطالعه آنها داشت ، به کتاب های مختلفی که فهمیده بود برایش موثر هست ، نگاه ویژه داشت ،یا ایتها النفس المطمئنة ، ارجعی الی ربک راضیة مرضیة ، چقدر این آیه ، قرآن را دوست داشت و من فکر می کنم ، برای قدم نهادن در مسیر رسیدن به نفس مطمئنه ،خیلی تلاش کرد که واقعا کار دشواری است
شهید مریم فرهانیان از نگاه خانواده و دوستان :
بسیار تقید داشت که پدرومادرش از او راضی باشند ، همچنین خیلی به خواندن نماز اول وقت مقید بود ، بسیار اهل مطالعه بود ، کم می خوابید و بیشتر به خودسازی می پرداخت ، مریم استثنائی نبود ، اما خیلی خودساخته بود ، نفرت از غیبت ، محبت خالصانه اش به دیگران ، هیچ چیز را برای خود نخواستن از شاخصه های اخلاقی او بود، مریم همواره می گفت ، برخی سکوت ها و حرف های نابه جا ، گناهان کوچکی هستند که تکرار می کنیم و برایمان عادت می شود ، گناهان بزرگ را اگر انسان خیلی آلوده نشده باشد ، متوجه می شود ، این گناهان کوچک است که متوجه نمی شویم ،شهیده فرهانیان در بسیاری از عملیات دوران دفاع مقدس از جمله شکست حصر آبادان و آزاد سازی خرمشهر ، حضوری فعال و چشمگیر داشت ، مریم همواره گناهان کوچک را زمینه ای برای انجام گناهان بزرگ می دانست و ابراز داشت ، باید از گناهان کوچک ترسید ، چرا که کوچک شمردن گناهان صغیره باعث بروز بسیاری از مشکلات و گناهان کبیره می شود.
لحظه ای که پیکر شهیده را به به بیمارستان می بردند وبا آنکه ، ترکش به قلب شهیده اصابت کرده بود ، وتنی نیمه جان داشت ، سعی می کرد حجاب خودش را کامل حفظ کند
یا لطیف
ارحم عبدک الضعیف الذلیل
سلام
روی پیشانی شهیدان نوشته تو لیاقت شهادت رو داری. حرکات و اعمال و رفتارشون کاملا این موضوع رو تایید میکنه.
گلچین روزگار عجب باسلیقهست.
سلام مامان نرگس جان


الهی که خودمون رو شبیه شهدا کنیم و خدا به ما هم لیاقت شهادت رو عطا بکنه الهی امین
زیبایی این شهید و سیرت نورانیش از متن این نوشته هم آدمو جذب میکنه
شک ندارم لین پست از اونایی میشه که بازم میام وبت دنبالش میگردم و میخونمش
سلام نازنینم



بله دقیقا ، الهی که با تمام قدرت راه شهدای عزیز رو ادامه بدیم الهی امین
سلام مریم جان.
روزت بخیر و شادی.
ممنون از پستت...
سلام گل قشنگ یاس

صبحت پر از نور وشادی وعطر خدای مهربون
ممنونم از نگاه زیبات
روحش شاد..
روح همه ی شهدا شاد و در ارامش وهمچنین شهدای مدافع سلامت که شامل نمونه گیر و دکتر و پرستار که در این راه جان دادند و شدند شهدای مدافع سلامت ، و خوش به سعادتشون که این روزها واقعا جانفشانی وجهاد می کنند


