معبود زیبا ی جهان

معبود من قلبم به عشق تو زنده است

معبود زیبا ی جهان

معبود من قلبم به عشق تو زنده است

امام رضا جانم ع آرام جانم

سلام  به روی ماه امام رضا جانم ع آرام جانم 

آقا جانم از مردمان این  عصر متعجبم ، که چطور توانستند شما  امامان را بر دیگران ترجیح بدهند ؟ شما امامان عزیزی که راهنما و راه شناسان پاک و گرامیان مقرب خدا و پرهیزگاران راستگو و برگزیده اید .

که خود بزرگوارتان  فرمودید  :

امام مونسی دلسوز و پدری  مهربان و برادری همدل است . 

شما امامانی که نسبت به همه ی  ما همانند مادری که فرزند خردسال دارد ، دلسوز و مهربان و نیکوکار هستید و حتی از پدر و مادر  هم  مهربان تر هستید 

شما امامانی که جان خود را برای نجات ما ،از جهالت و حیرت گمراهی ،فدا کرده اید .

شما امامانی که دست مارا گرفته اید و به سوی خود آوردید و پناهگاه بندگان خدای مهربان در زمان مصیبتها و دشواری های سخت  و عظیم بودید .

دل من گم شد اگر پیدا شد 

بسپاریدش  به امامات رضا ع

اگر از تپش  افتاد دلم 

ببریدش به ملاقات رضا ع

از خدا خواستم که کنیزش بشوم 

همه گفتند محال است 

اما من ، دلخوشم به محالات رضا ع 

چند حدیث گرانقدر از امام رضا ع:

ادب نتیجه ی تحمل سختی هست ، هرکه سختی را تحمل کند به ادب دست یابد . 

امام رضا ع فرمودند :

بنده باید جز از گناهانش نترسد و جز به خدا امید نبندد 

امام رضا ع فرمودند : 

گناهان کوچک زمینه ی گناهان بزرگ است ، هرکه در گناه کوچک از خدا نترسد ، در گناه بزرگ هم از خدا نخواهد ترسید 

امام رضا ع فرمودند : 

فرومایه کسی است ، که چیزهایی داردکه باعث  غفلت او از یاد خدا می شود 

امام رضا ع فرمودند :

تدبیر قبل از عمل تو را از پشیمانی  در امان می دارد 

امام رضا ع فرمودند :

از بد اخلاقی بپرهیزید زیر ا بد اخلاق بدون  تردید در آتش است 

امام رضا ع فرمودند :

همانا نشانه های دین شناسی ، بردباری و دانش و سکوت هست 

امام رضا ع فرمودند :

از مشاجره با مردم بپرهیزید ، زیرا مشاجره عیب نهفته را آشکار می سازد و عزت را از بین می برد 

امام عزیزم یاد آن لحظات بخیر که  ، من آن دستمالی راکه به حرم امن و زیبایتان متبرک کرده بودم را  داخل جانمازم  گذاشته بود‌م و بعد  از هر نماز آن  دستمال را روی سینه ی سمت چپم می فشردم‌ و   چشمانم را می بستم و رو به روی حرم مطهرتان ، می ایستادم و سلام و عرض ادبی خدمتتان می کردم ،  وبعد شروع به سخن گفتن با خدای مهربانی ها و شما عزیزدلم می کردم و آرامش عجیبی وجودم را فرا می گرفت و گویا روحم‌ از زندان این دنیا رها می شدو در عالم ملکوت به پرواز در می آمد ،  حالا که این دستمال را با یک دنیا عشق به عزیز دلی بخشیدم ،  و در این روزها که امکان حرم درمانی نیست  ، دستم را روی سینه ی سمت چپم می فشارم و چشمانم را می بندم  و   روبه روی حرم مطهرتان می ایستم و سلام و عرض ادبی خدمتتان می کنم و  با خدای مهربانی ها و شما عزیز دلم   سخن می گویم تا این روح از قفس دنیایی رها و در ملکوت پرواز کند ، حتی یک صدم ثانیه هم نمی خواهم ، بدون این حالت ملکوتی نفس بکشم ، می خواهم تمام لحظاتم پر شود از پرواز روح در عالم ملکوت .

نظرات 3 + ارسال نظر
من و پزشکی چهارشنبه 3 اردیبهشت 1399 ساعت 23:59

سلام. ممنون که به وبلاگم سر میزنی

سلام خانوم دکتر عزیز
خواهش می کنم وظیفه هست

مامان نرگس یکشنبه 31 فروردین 1399 ساعت 10:14 http://boghzepenhaneman.blogfa.com

سلام
چیزی به شروع ماه مبارک رمضان نمونده. خیلی ما رو دعا کنید.

سلم مامان نرگس مهربون
دعاگوی شما و مامان عزیزتون و نرگس جون هستم

ss123 یکشنبه 31 فروردین 1399 ساعت 09:03 Http://ss123.blogfa.com/

امروز روز قشنگی میشه

اگر هنر اینو داشته باشیم

که قشنگ زندگی کنیم

زیبا ببینم

ونفس بکشم

وجز زیبایی نبینیم

چون،اعتقاد به خدا

زندگی را زیبا میکند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد