تفسیر سوره مبارکه قارعه

سلام به روی ماه خدای عزیز دلم

تفسیر سوره ی مبارکه قارعه :

هنگامی که کسی در مواجهه با گناهی  ، بتواند آن را از خودش دور کند ،  اگر این صفات فاضله در آنها همیشگی نباشد ،این رفتار مقطعی را مقطعی ثواب می دهند.ولی اگر این اعمال شما به صورت ثابت و ملکه ی فاضله در آمد و در هیچ شرایطی عاملی نتوانست شما را از این صفت حسنه جدا کند،این صفت ثابت یک میزان می شود .و سنجش اعمال به این صورت نیست که خوبی ها و بدی ها را ابتدا انبار کنند ، و روز قیامت همه ی خوبی ها و نیکی ها  را در یک کفه ی ترازو و همه ی بدی ها را در کفه ی دیگر قرار دهند و آنها را وزن کنند و هر گناه و ثوابی که انجام می دهیم ،همین جا و هم اکنون قیامتشان بر پاست  و گناه و ثواب باهم در گیر می شوند و یکدیگر را ذوب می کنند و به فرموده ی امام صادق ع  میزان عبارت از ترازوی عدل  است 

و آتش دوزخ انسان را از بالا به پایین می کشد که به معنی سقوط انسان است ، و هر کس اعمالش از حد نصاب لازم سبک تر باشد  آتش جهنم  همانند مادری اورا در آغوش می کشد وچه  بد مادری است و انسان با سقوط در جهنم در واقع به مادر و مقصود خود می رسد که در تمام عمر به سویش رفته است

خدا جونم بی نهایت بار شکرت بابت وجود مهربونت و تمام نعمت هات و آنچه به ما داده ای و ما از آن غافلیم 

یا لطیف 

ارحم عبدک الضعیف الذلیل 

تفسیر سور ه ی مبارکه زالزال

سلام به روی ماه خدای عزیز دلم 

تفسیر سوره ی مبارکه زلزال :

و این زلزله ای است که تمام کره ی زمین را به لرزه در می آورد ،  وتمام نقطه نقطه ی زمین از کوه و دشت و بر و بحر به لرزه خواهد افتاد  که پایان عمر زمین است و ورود مردم به صحنه ی قیامت است ، 

در این سوره محور سخن، انسان و سرنوشت اوست ، در قیامت  زمین آنچه اطلاعات  درباره ی اعمال انسان دارد   را با اذن و فرمان خدا ی مهربون در اختیار می گذارد ،و دست وپا و پوست بدن انسان ،  و همه   چیز با فرمان خدا ی مهربون علیه انسان شهادت می دهد

 وحتی آتش قیامت  حیات دارند و دارای شعورند  و درداداگاه عدل الهی ، بعد از شهادت زمین بر اعمال انسان و گواهی شاهدان و حضور انسان ها در محکمه است ،  و دسته دسته مردم از این محکمه ی عدل الهی برمی گردند تا به سوی اعمال خود که به صورت بهشت یا جهنم در آمده است ، برده شوند

و هرکس در جمع کسانی قرار می گیرد که با آنها هم سرنوشت و هم سنگ است  و به آنها عین عملشان نشان داده می شود و این همان تجسم اعمال است ، و  اعمال نیک و صالح انسان به صورت غرفه ها و نعمت های  بهشت در می اید و گناهان او به صورت انواع عذاب های دوزخی  ظهور می کند 

 و به کوچک ترین  عمل خوب و بد انسان جزا داده می شو د

خدا جونم بی نهایت بار شکرت بخاطر وجود مهربونت  و تمام نعمت هات و آنچه به ما داده ای و ما از آن غافلیم 

یا لطیف 

ارحم عبد ک الضعیف الذلیل 

تفسیر سوره ی مبارکه عادیات

سلام به روی ماه خدای عزیز دلم 

تفسیر سوره ی مبارکه عادیات :

در سال هشتم هجرت به رسول اکرم ص خبر دادند، دوازده هزار نفر در سرزمین یابس جمع شده اند و عهد کرده اند، که تا پیامبر ص و علی ع را نکشند و مسلمانان را متلاشی نسازند ، از پای ننشینند ، پیامبر ص عده ی زیادی را به سرکردگی بعضی از صحابه برای دفع آنها فرستاد ولی آنها بی نتیجه و مایوس برگشتند ، تا اینکه حضرت علی ع را با سپاهی از مهاجر و انصار به نبرد آنها اعزام داشت و این سپاه نزدیک صبح دشمن را محاصره کردند، ابتد اسلام را بر آنها عرضه داشتند ولی آنها نپذیرفتند، و لذا مسلمانان به دشمن حمله بردند و آنها را شکست دادند

از مجموع قسم های این سوره این نکته بر می اید که ، که تفاوت انسان‌ها در ترقی و تنزل معنوی چنان است که یکی به قدری اوج می گیرد که خدا به مرکبش قسم می خورد و دیگری چنان سقوط می کند که در راه بندگی سیم وزر ، جان خود را می بازد و تلف می شود 

و ایمان و کفر و صفات بد وخوب و هر آنچه انسان در درون خود نهفته دارد ، از دل او استخراج می شود

خدا جونم بی نهایت بار شکرت برای وجود مهربونت و تمام نعمت هات و آنچه به ما داده ای و ما از آن غافلیم 

یا لطیف

ارحم عبدک الضعیف الذلیل 

تفسیر مبارکه ی سوره ی بینه

سلام به روی ماه خدای عزیزدلم 

تفسیر سوره ی مبارکه بینه :

رسول بدل از بینه و مراد از آن پیامبر است 

اهل کتاب و مشرکان می گفتند: اگر پیامبر با دلایل روشن ، برای هدایت ما بیاید ، دعوتش را خواهیم پذیرفت  ودر غیر این صورت  از آیین خود دست بر نخواهیم داشت واما این پیامبر مهربون ص آمد و قرآن را در صحیفه های پاک و طاهری با معارف عالی آن برای آنها تلاوت نمود ، ولی اینها قبول نکردند و تفرقه ایجاد کردند 

و در آیه ی چهار ، تفرقه را تنها به اهل کتاب نسبت داده است ، و شاید دلیلش این باشد  که اگر اهل کتاب به پیامبر ص ایمان می آوردند ،  مشرکان مکه برای مخالفت خود با اسلام پشتوانه ای پیدا نمی کردند و اکثرا ایمان می آوردند 

اهل کتاب موظف به پرستش خالصانه ی خدا و پرهیز از شرک و اقامه ی نماز و دادن زکات بودند ،  ولی از این امور سر باز زدند

و کفاری که پس از اتمام حجت کفر ورزیدند، بدترین خلق خدا روی زمین حساب می شود و ومومنانی  که به تبلیغاتی که بر ضد پیامبر ص بود 

اعتنا نکردند و حقانیت  بینه را تصدیق نمودند و حق را پذیرفتند  واز هیچ خطری نهراسیدند، و بهترین خلق خدا روی زمین است 

خدا جونم بی نهایت بارشکرت برای وجود مهربونت و تمام نعمت هات و آنچه به ما داده ای و ما از آن غافلیم 

یا لطیف 

ارحم عبدک الضعیف الذلیل 

تفسیر سه سوره ی مبارکه و سخنانی از شهید همت و حاج آقا دولابی- لطفا بخوانید و عمل کنیدو ویژگی یاران امام زمان عج

سلام به روی ماه خدای عزیز دلم

تفسیر سوره ی مبارکه فیل :

زمانی که حضرت  ابوطالب ع به پیامبر اکرم ص  فرمودند : آیا تو برای همه ی مردم مبعوث شده ای ؟ که ایشان فرمودند : من بر همه ی مردم  فارس و روم و سیاه و سفید ‌ و همه ی جهان مبعوث شده ام ، وچون این سخن به گوش قریش رسید ، تعجب کرده  و گفتند : اگر مردم فارس و روم این سخنان را بشنوند،  ما را از سرزمینمان بیرون می کنند ، و سنگ های  کعبه را فرو می ریزند ، و خدای مهربون سوره ی فیل را نازل کرد و گوشزد نمود که احدی قادر به چنین کاری نیست ، همچنان که  ابرهه نتوانست کعبه را خراب کند و در نزدیکی مکه ابرهه و لشکریانش مغلوب  ابابیل شدند ، و خداوند نقشه ی آنها را بی نتیجه ساخت و به تباهی کشاند و آوازه ی کعبه را جهانی نمود 

و هر مرغی سه سنگ همراه داشت که دوتای آن در چنگال و یکی در منقارش بود و چون آن را بر سر کسی می انداختند ، اورا سوراخ می کرد و هلاکش می نمود  واین نشان می دهد که این سنگ ها  گل متحجر شده و نوعی سفال نیست بلکه عنصر  خاصی بوده که یا آنها را به سرعت مسموم می کرده ویا حالت انفجاری داشته است 

تفسیر مبارکه ی سوره ی قریش :

این سوره ی مبارکه ، مکمل سوره ی فیل است ، و الطاف خدا به شهر مکه و مردم آن را بیان می کند ، تا فقط خدا را پرستش کنند ، 

خدای مهربان ،سپاه ابرهه را که قصد تخریب کعبه را داشتند ، نابود ساخت تا حرم امن الهی همواره در امنیت باشد ، و قریش با این سرزمین ، بخصوص با کعبه الفت بیشتری پیدا کنند و اقامت در این شهر را دوست داشته باشند . مکه سرزمین سوزان و خشکی بود که مردم آن تنها از راه تجارت امرار معاش می کردند ، و سالی دوبار  در زمستان به یمن و در تابستان به شام برای تجارت می رفتند ، و بخاطر امنیت مکه، بدون نگرانی ، زن و فرزند خود را در شهر رها می کردند ، خداوند با هلاک کردن ابرهه نشان داد که امنیت دائم  بر منطقه ی مکه حاکم است ، در نتیجه قریش ، انس و ارتباط خود را با این دو سفر تجاری حفظ کردند و از فقر معاش نجات یافتند  ، در این آیات منظور از اطعام آنها و امان دادنشان از خوف  همین مطلب است ، این همه لطف خدای مهربان به این سرزمین به خاطر این بود که خداوند  مهربان ،بنا داشت از میان آنها پیامبری بر جهانیان مبعوث کند 

تفسیر سوره ی مبارکه همزه :

جمعی از مفسران بر آنند که آیات این سوره درباره ی ولید بن مغیره است که در غیاب پیامبر ص بدگویی می کرد ودر پیش آن حضرت طعن و استهزا می نمود ، وبعضی آن را درمورد سران شرک مانند اخنس بن شریق و امیة بن خلف و  عاص بن وائل دانسته اند 

پیامبر  اکرم ص می فرمایند :در شب معراج گروهی از دوزخیان را دیدم که فرشتگانی گوشت پهلویشان را جدا  می کردند و  به آنها می خوراندند ، از جبرئیل پرسیدم اینها کیانند ؟ گفت : اهل همزه و لمزه که غیبت امت تورا می کردند و آنها را استهزا می نمودند 

حدیث: 

امام علی بن موسی الرضا ع فرمود : 

مال نامشروع جز با پنج خصلت در یک جا جمع نمی شود ، بخل شدید ، آرزوهای دراز ، حرص غالب ، قطع رحم و مقدم داشتن دنیا بر آخرت ، 

خدا جونم شکرت بابت وجود مهربونت و تمام نعمت هات و آنچه به ما داده ای و ما از آن غافلیم 

یا لطیف 

ارحم عبدک الضعیف الذلیل 

لطفا بخوانید و عمل کنید !

فرض کن. ، حضرت مهدی عج به تو مهمان گردد ، ظاهرت هست چنانیکه خجالت نکشی ؟؟؟

باطنت هست پسندیده هر صاحب نظری ؟؟

خانه ات لایق او هست که مهمان گردد ؟؟ 

لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری ؟؟

پول بی شبهه وسالم   زهمه دارائیت ، داری  آنقدر که یک هدیه برایش بخری ؟؟

حاضری گوشی همراه  تورا چک بکند ؟؟ 

با چنین شرطی که بر حافظه  دستی نبری ؟؟ 

واقفی بر عمل خود ، تو بیش از دگران ؟؟

ان شالله چشمان ما لایق دیدارش باشد 

و دل‌های ما لایق محبتش 

الهی امین ،یاران امام زمان عج از هرگونه خود برتر بینی و تکبر و غرور نسبت به مومنین پرهیز می کنند و متواضعانه با آنان بر خورد می کنند 

سخنان اموزنده الهی قمشه ای :

اگر می گویند ذکر کنید ، منظور این نیست که تسبیح دستمون بگیریم و بگوییم :

یا الله         بسیار رحمان       یا رحیم 

واسم ببریم ! اینها ذکر نیست ، ذکر اینست که خدای مهربان در کل زندگی ما حضور داشته باشد و اگر یک اسم خدای مهربون جمیل است ، پس باید در  معماریمان باشد ، توی رفتارهایمان باشد ، تو لباسمون باشد و تو ظاهر و باطنمون باید باشد .تو صحبت کردنمون باید باشد ، کوجمیل !؟ 

که تو می گویی من ذاکرم ! هرکس ذاکر نباشد به اسما ءالله زندگیش سخت می شود ، معیشتش تنگ می شود 

حاج آقا اسماعیل دولابی ره :

هروقت کسی شما را اذیت کرد،  یا از کسی ناراحت شدید ، نمی خواهد به کسی بگویید ،بلکه استغفار کنید ، هم برای خودتان و هم برای کسی که شما را اذیت کرده است ، بگو بیچاره کار بدی کرده است ، اگر فهم داشت نمی کرد ، اگر قلبت حاضر نیست استغفار کند با زبان استغفار کن ، آن وقت یک دفعه دلت نرم می شود ، اگر دو و سه مرتبه این کار را کردی ، دیگر غم نمی تواند شما را بگیرد چون راهش را بلد هستی