معبود زیبا ی جهان

معبود من قلبم به عشق تو زنده است

معبود زیبا ی جهان

معبود من قلبم به عشق تو زنده است

ویژگی های بسیار ناب و زیبای حضرت خدیجه کبری س

سلام به روی ماه، خدای بی نهایت زیبارو و عزیز دلم و بخشنده و مهربان 

سلام به روی ماه،تمام ملائکه ی مقرب درگاه خدای مهربون

سلام به روی ماه،قرآن‌کریم بسیار هدایتگر و نورانی و ناب و عزیز و عشق وحال خوب کن

سلام به روی ماه،ماه بسیار خوب و عزیز جمادی الثانی

سلام به روی ماه،تمام پیامبران الهی و تمام معصومین ع بسیار هدایتگر و شجاع و ایثارگر و صبور و دلسوز و مهربون و عزیز و عشق و تمام خاندان و اولاد بسیار پاک و عزیز و شریفشان

سلام به روی ماه،تمام مادران و پدران و همسران و فرزندان‌ بسیار پاکدامن و باتقوا و عزیز و عشق و صبور و دلسوز و مهربان و ایثارگر و شجاع تمام پیامبران الهی و تمام معصومین ع و تمام شهدا و جانبازان و آزادگان و صالحین و صدیقین و ایثارگران 

سلام به روی ماه، تمام اصحاب بسیار پاک و باوفا و عزیز و عشق و ایثارگر و شجاع و دلسوز و مهربان و صبور و درجه یک و ناب امام حسین ع 

سلام به روی ماه،تمام ارواح بسیار پاک و عزیز تمام شهدا و صالحین و صدیقین و ایثارگران 

سلام به روی ماه،تمام صالحین و صدیقین و ایثارگران در قید حیات 

سلام به روی ماه، تمام جانبازان و آزادگان بسیار شجاع و ایثارگر 

ویژگی های بسیار ناب و زیبای حضرت خدیجه کبری س:

حضرت خدیجه س در زمان خود،زنی بااعتبار و ثروتمند و از سرشناسترین ها در عربستان بود ،اما پس از آنکه پیامبرص، اسلام را به جامعه ی آن زمان عرضه کردند،به ایشان ایمان آوردند و پای اعتقاد به اسلام و پیامبر ص ایستادند،همین امر،سبب شد که برخورد مردم در آن زمان با ایشان تغییر کند،ایشان تمام ثروت خود را در راه رضای خدای مهربون و برای دین اسلام و در راه همراهی با پیامبرص دادند،ولی هنگامی که دستشان از ثروت خالی شد،توسط سایر زنان غیرمسلمان،مورد تمسخر قرار گرفتند،کار به جایی رسید که در زمان ولادت حضرت زهراس ،زنان شهر،حاضر نشدند که به ایشان کمک‌ بکنند و در اینجا لطف خدا شامل آن بانوی بسیار بزرگوار شد و چهار زن آسمانی را برای کمک به آن حضرت فرستاد،زمانی که این بانوی بزرگوار اسلام ، تمام اموال خود را در راه اسلام خرج کرده بودند و دیگر هیچ ثروتی نداشتند و شرایط به قدری برای ایشان سخت شد که،پولی برای خاکسپاری این بانوی بسیار ارزشمند،نبود،ولی خداوند، پاداش این بنده ی پاک را عنایت فرمود و مشکل ایشان را حل کرد،حضرت خدیجه س با وجود تمام فداکاری هایی که در راه اسلام کرده بودند،هیچگاه از خدای مهربون ،طلبکار نبودند،این همان نکته ی کلیدی است که در جامعه ی امروزه ی ما دیده نمی شود،تعداد افرادی که به خاطر انجام چند کار خوب از خداوند طلبکار می شوند و روحیه ی طلبکارانه دارند، متاسفانه زیاد است،در روایات آمده است که حضرت خدیجه س در لحظات پایانی عمرشان،به شدت گریه می کردند و هنگامی که پیامبرص، دلیل گریه ی ایشان را پرسید ، ایشان در پاسخ گفتند:من نمی دانم که آیا خدا از من راضی شده است یا نه؟ و در این زمان بر پیامبر ص وحی شد که ای پیامبرص به خدیجه ی کبری س بگو که‌ خدا از او راضی است،هنگامی که حضرت محمد ص برای دعا و نیایش به غار حرا می رفتند،حضرت خدیجه س برای ایشان ،غذا تهیه می کردند و از کوه حرا بالا می رفتند تا غذا را به غار رسانیده و به پیامبرص بدهند،همسر پیامبرص ، چنان به ایشان وفادار و خدمتگزار بودند که  این راه سخت و دشوار را می پیمودند تا برای ایشان غذا ببرند،حضرت خدیجه س،اولین کسی بود که زمانی که‌ همه‌،پیامبرص را تکذیب می کردند ، او را تائید کرد و به او ایمان آورد،او و حضرت علی ع اولین کسانی بودند‌که پشت سر پیامبرص نماز جماعت می خواندند و هر جا نماز جماعت می خوانیم باید خود را مدیون حضرت خدیجه س بدانیم ،او وفادارترین یاور و آرامبخش ترین حامی و سخاوتمندترین پشتیبان و عاشق ترین معشوق برای همسرش بود،حضرت خدیجه س مادر حضرت زهراس و مادربزرگ تمام امامان معصوم ع است‌ و حتی ایشان حق مادری بر مولا علی ع دارند،که حضرت فاطمه بنت اسد س می فرمودند:علی ع، خدیجه س را بیشتر از من دوست دارد و به مثل فرزند، دلبسته ی او است ،حضرت خدیجه س در زمان جاهلیت، طاهره نامیده می شد که این خود بیانگر،نهایت پاکی و عظمت آن حضرت است ،اما مهم ترین ویژگی او،ایمان و کمال انسان شناسی بود که پیامبر ص فرمودند:حضرت خدیجه س و حضرت فاطمه س و حضرت مریم س و حضرت آسیه س،چهار زنی هستند که به اوج کمال انسانی رسیدند و تا زمانی که زنده بودند، پیامبر ص همسر دیگری اختیار نکردند و براساس ، روایات جایگاه حضرت خدیجه س به قدری هست که ،زمانی که پیامبر ص از معراج بازمی گشتند،به حضرت جبرئیل گفتند:حاجتی روی زمین داری ؟حضرت جبرئیل در پاسخ گفت:درخواست من این است که سلام خدا و مرا به خدیجه س برسانی ،حضرت خدیجه س،در تمام عمر شریف خود، حامی پیامبرص بودند و با وجود تمام مشکلاتی که در سر راه او قرار می دادند،هیچگاه از این حمایت،دست نکشید و او نشان داد که مصداق کامل،مجاهد فی سبیل الله است و در این راه از ملامت ، هیچ ملامت گری بیم نداشت،زیرا هدف خود را یافته بود و تا پای جان بر سر این عهد،باقی ماند و به لقای خدای مهربون رسید،پیامبر ص درباره ی شخصیت حضرت خدیجه س می فرماید:به خدا سوگند، بهتر از خدیجه س را خدا به من عوض نداده است ،او هنگامی به من ایمان آورد که همه ی مردم کافر بودند و هنگامی نبوت مرا تصدیق کرد که همه مرا تکذیب کردند و هنگامی اموال خود را در اختیار من گذاشت که دیگران مرا از اموالشان محروم کردند،اما اوج سختی هایی که بر حضرت خدیجه س تحمیل شد،زمانی بود که به همراه پیامبر ص و یاران پیامبر ص در شعب ابی طالب ع در محاصره ی اقتصادی مشرکان قرار گرفتند،محاصره ی شعب سه سال طول کشید و فشار و سختگیری ها به حدی رسید که گفته می شود،که صدای ناله ی فرزندان بنی هاشم به گوش مشرکان مکه می رسید و در این بین حضرت خدیجه س،از کمک های مالی هیچگاه دریغ نکرد و با وجود جاسوسانی که در اطراف حضور داشتند، به واسطه ی اقوام‌خود نیز،آذوقه هایی را به شعب ابی طالب ع می رساندند،که همین کار موجب گرفتاری، اقوام حضرت خدیجه س می شد،اما به هرحال مقاومت پیامبر ص و یاران او و مساعدت های حضرت خدیجه س  ،در این دوران، مزید بر علت شد تا عرصه بر قریش تنگ شود تا اینکه مجبور شدند،با فشار قبایل و معجزه ی خداوند مبنی بر خوردن آن قرارداد مشهور توسط موریانه ،حصر را بشکنند و حمایت اقتصادی و استقامت حضرت خدیجه س ، کلید مقاومت و شکستن محاصره ی اقتصادی شعب ابی طالب ع بود،حضرت خدیجه س به خاطر سختی ها و فشارهایی که در شعب ابی طالب ع بهشون وارد شد ، مریض شدند و حتی جانش را هم در این راه گذاشت و حضرت خدیجه س در لحظات پایانی عمر خود در شعب ابی طالب ع ، ابتدا از پیامبر ص ، طلب حلالیت کردند و  از تنهایی و مظلومیت ، حضرت فاطمه س پنج ساله، ابراز نگرانی کردند و نگرانی سوم را از طریق دختر گرامی اش ،حضرت زهراس به گوش پیامبر ص رساندند، که چون تمام اموال خود را در راه اسلام خرج کرده بودند ،در لحظه ی مرگ حتی یک کفن نداشتند و می خواستند که عبای رسول خداص کفنش شود و در روایات آمده است که حضرت جبرئیل بر پیامبر ص نازل شد و عرض کرد:یا رسول الله‌ ص ، خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید ،چون که خدیجه س ،تمام دارایی اش را در راه ما خرج کرده است ،ما برای تهیه ی کفن او سزاوارتریم و اولین کفن آسمانی برای حضرت خدیجه س فرستاده شد ، پیغمبر ص نیز ابتدا با عبای خود و سپس با پارچه ای که خداوند فرستاده بود،حضرت خدیجه س را کفن کرد،دشمنان کینه توز ، مزار حضرت خدیجه س‌ را تخریب کردند، همچنان که مزار امام حسین ع را تخریب کردند‌ و بر آن ،آب بستند و گندم کاشتند،همچنین قبرستان بقیع را تخریب کردند ، غافل از اینکه نور اهل بیت ع با این رفتارهای مذبوحانه‌، خاموش شدنی نیست 

‌پی نوشت۱ : پیشاپیش فرارسیدن سالروز ولادت پر از خیر و برکت حضرت زهرای مرضیه س و روز زن و روز مادر بر تمامی زنان و مادرانی که پیرو راه و رفتار و منش حضرت مادرس و مادر بزرگوارش حضرت خدیجه ی کبری س در سراسر جهان هستند بسیار زیاد مبارک باشه ، همچنین این روز بسیار خجسته بر تمامی مادران و همسران شهدا و جانبازان و آزادگان و ایثارگران و صالحین و صدیقین و بر تمامی کسانی که در حق فرزندان بی سرپرست و بدسرپرست مادری می کنند و بر تمام کسانی که در حق پدر و مادر و خواهران و برادرانشان مادری می کنند و بر تمام کسانی که هم پدر و هم مادر برای فرزندانشان هستند و بر تمام مادران آسمانی بسیار زیاد مبارکباد 

صلواتی از ته قلب و محمدی پسند برای سلامتی تمام  مادران در قید حیات و شادی و آرامش روح تمام مادران آسمانی بفرستید:

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

پی نوشت ۲:

فرشته ی وحی بر ‌پیامبر ص نازل شد و به پیامبر ص گفت که :خداوند به تو کوثر و مائده ای خواهد داد و لازم است که چهل شب ، حضرت خدیجه س را نبینی و پیامبر ص به عمار فرمود:به خانه برو و به خدیجه س سلام برسان و از قول من به او بگو،که مبادا ،تصور کنی که جدا شدن از تو برایم آسان است،صبر کن ،اما بدان،که خداوند هرروز ، پشت سرهم،به وجود تو به تمام ملائکه اش مباهات می کند و حضرت جبرئیل ، سیبی را از بهشت برای پیامبر ص می آورد و پیامبر ص آن را می خورد و بعد از چهل روز به خانه برمی گردد و با حضرت خدیجه ی کبری س ، همبستر می شود که موجب می شود که نطفه ی نورانی حضرت زهرای اطهر س در رحم حضرت خدیجه س بسته شود و زمانی که زنان قریش ، حضرت خدیجه س را بخاطر ازدواج با حضرت محمد ص طرد کردند، حضرت فاطمه س در شکم مادر با او سخن می گفت و او را دلداری می داد و سرانجام خداوند چهار زن آسمانی را برای کمک به وضع حمل حضرت خدیجه س می فرستد،روزی رسول خدا ص وارد منزل شدند و شنیدند که حضرت خدیجه س دارد با کسی صحبت می کند و به او فرمودند: ای خدیجه س ،چه کسی با تو صحبت می کرد؟ حضرت خدیجه س در پاسخ فرمود:کودکی که در شکم دارم با من سخن می گوید و با من انس می گیرد و حضرت رسول ص فرمودند: که حضرت جبرئیل به من بشارت داده است که این فرزند دختر است و آفریده ای پاک و خوش قدم و بایمن و برکت است و به زودی ، خداوند متعال نسل مرا از او و از نسل او امامان را در بین امت قرار خواهد داد

یا لطیف 

ارحم عبدک الضعیف الذلیل

نظرات 2 + ارسال نظر
ژیلانوس چهارشنبه 21 دی 1401 ساعت 11:32

درود بانو .... من کاری نداشتم الان داره چی میشه و چی نمیشه اما چیزی رو که فهمیدم اینجا میگم .... البته با توجه به نوشته های وب شما اینطوری فهمیدم که شما بیشتر طرف حکومت هستین اما گاس اشتباه کنم اما بر فرض که باشی ، تنها کسی هستی که با مخاطبت مودبانه صحبت میکنی چون توی شبکه های اجتماعی و کامنتهای بعضی سایتها ، اونهایی که طرف حکومت رو میگیرن بسیار بددهن و پرخاشگر هستن و به مخاطب فوحش و حرف زشت میگن و کلا تهدید میکنن .... آیا رسم برخورد با مخاطب اینجوری هس؟ بجز حرف زشت و قلدری چیزی ازشون ندیدم .... گفتم که تنها کسی که مودب هس شما هستی .... آیا من ایثارگر که ماهها توی جنگ بودم میتونم قبول کنم که این افراد ، انسانهای درست و پاکی هستن؟ آیا نباید ناراحت باشم که این افراد میخوان با مردم چیکار کنن؟ .... همیشه شاد و تندرست باشی

ببینید من طرفدار، حکومت فعلی نیستم ، من فقط طرفدار حکومت امام زمان عج هستم که صاحب اصلی حکومت هست ، این حکومت نقص های بسیار داره که باید اصلاح و رفع بشه ولی در کنار نقص ها باید پیشرفت ها رو هم دید ، فقط نیمه ی خالی لیوان رو ندید و نیمه ی پر لیوان رو هم دید و این نقص های فراوان نباید،مانع دیدن پیشرفت ها شود،مثلا در کنار گرانی و تورم و سایر مشکلات که فراوان هم هستند و باید راه حلی براشون اندیشید ، باید به پهبادها و یا این باند بیماران پروانه ای که ساخته شد و ساخت واکسن کرونا،هم توجه کرد،من فقط فردی هستم که می خواهم با اصلاح خودم و خودسازی زمینه رو برای ظهور آقا امام زمان عج فراهم کنم ، چون معتقدم هرکس بایداصلاح را از خودش شروع بکند ، تا کل جامعه اصلاح شود و دست دیگران رو هم بعد از اصلاح خودش برای اصلاح و خودسازی بگیرد تا همگی با هم به سعادت و عاقبت بخیری برسیم، من در وبلاگ فقط از کسایی دفاع کردم که از اقشار پایین جامعه بودند و زحمت کش بودند‌ و به جرم بسیجی بودن ، آنطور ناجوانمردانه به شهادت رسیدند که نمونه های بارزش شهید عجمیان بسیار بزرگوار و شهید علی وردی بسیار بزرگوار بودند و همچنین این موضوع درباره ی سایر شهدای امنیت هم صدق می کند و یا کسانی که به قصد زیارت به شاهچراغ رفتند و بی گناه ،شهید شدند و عاملش جریان اغتشاشات بودکه ،باعث ناامنی شد و مسیر را برای ورود تروریست ها به کشور هموار کرد،من فقط طرفدار حکومت امام زمان عج هستم که با وجود ایشان تمام جهان ،طعم عدل و داد واقعی رو خواهد چشید و در ضمن مسئولین از امثال من و شما و همین خانواده های من و شما تشکیل شده اند و از فضا و کره ی مریخ نیامدند ، ما در، هر شغل و موقعیتی که در خانواده و جامعه هستیم، باید درستکار و مسئولیت پذیر باشیم و وظیفمون رو به نحو احسن و بدون عیب و نقص انجام بدهیم، چون اگر کسی که معلم هست از وقت درس دادنش برای انجام کارهای شخصیش بزند، خب این هم یک جور دزدی هست و این فرد اگر مسئول شود ، به دزدی های بزرگ تری دست می زند و چون وزیر و مسئول از دل و نهاد خانواده بیرون می آیند،باید خانواده ها فرزندان مسئولیت پذیر و باصداقت و درستکار و دلسوز و مهربان و باایمان تربیت کنند و اصلا والدین باید قبل از فرزندآوری حسابی روی تربیت خودشان کار کنند تا نسلی سالم و صالح پرورش بدهند و اعتراض باید از راه قانونی باشد تا به آن رسیدگی شود و راهش به خیابان آمدن و تخریب اموال عمومی و ریختن خون بی گناهان و وارد کردن آسیب های روحی و معنوی به سایر افراد جامعه و توهین به مقدسات و ناامن کردن جامعه و هموار کردن راه برای ورود تروریست ها به کشور نیست و تازه دولت هزینه ای را که باید خرج پیشرفت کشور بکند ، باید خرج درست کردن اموال عمومی بکند ،اموال عمومی را می شود درست کرد اما خسارتی را که در این مدت به روان و معنویت مردم وارد شده است را چگونه می شود جبران کرد؟جواب ریختن خون بی گناهان و دل خانواده های داغدار را چگونه می خواهند،بدهند؟و هدف های اصلی دشمن از راه اندازی این اغتشاشات این است که جلوی پیشرفت و آبادانی کشور را بگیرد و دین و معنویت را از مردم بگیرد،کسی که معترض واقعی است، وارد اغتشاشات نمی شود و از طریق قانونی اقدام می کند و این اغتشاشات نه تنها مشکلی را حل نکرد، بلکه مشکلات جدیدی به مشکلات جامعه افزود و فقط موجب رایج شدن بی حجابی در سطح جامعه شد و خدشه به دین و معنویت مردم ، وارد کرد
شما هم همیشه زیر سایه ی خدای مهربون و معصومین ع شاد و سربلند و عاقبت بخیر باشید و از خداوند می خواهم که به حق فاطمه ی زهراس به زودی لباس سبز و زیبای عافیت را بر تن شما بکند
الهی آمین
به برکت صلوات بر محمد ص و آل محمد ص:
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
البته گاهی طرفداران غیر حکومتی هم به طرفداران حکومت توهین های بسیار زشت و زننده ای می کنند و هر دو طرف باید با رعایت احترام و ادب و به دور از قضاوت و منصفانه، با یکدیگر گفت و گو کنند،خصوصا آنهایی که دم از آزادی می زنند ،باید به آزادی بیان اهمیت ویژه ای بدهند

ژیلانوس چهارشنبه 21 دی 1401 ساعت 01:37

درود بر شما و شبت زیبا .... گفتم بیام اینجا و یه خاطره تلخ از جنگ بگم ، یادت هس؟
روزی که رفتیم فاو 12 نفر بودیم که باید توی بهداری فجر انجام وظیفه کنیم همون روز اول ، توی نخلستان کنار بهداری بغل یه جوی آب ، با گلوله توپی که زاغچه مهمات پشت جوی آب رو به هوا فرستاد ، 8 نفر از ما زخمی شدن و الان هم جانباز هستن و ماشین و خونه و زمین و هزار کوفت زهرمار دیگه از دولت گرفتن و دارن میگیرن اما ما که 22 ماه در جبهه بودیم و جنگیدیم هنوز یه تف کف دستمون نگذاشتن ، ببین فرق تا کجاست؟؟ اونها یک روز هم نجنگیدن و اینهمه امکانات میگیرن اما من توی بیشتر مناطق جنگی بودم 22 ماه جنگیدم ( بسیجی بودم ) وقتی برگشتم خونه ، یه دیوانه با گوشهای معیوب از صدای انفجار و ریه های داغون به خونه برگشتم ، چی شد؟ .... هیچی ، کاش نرفته بودم کاش منهم به درس و زندگی م رسیده بودم مث بقیه مردم الان هم اگه جنگ بشه نه خودم میرم و نه میگذارم اقوام و نزدیکانم بره جنگ ، چون نتیجه حماقتم رو دارم میبینم .... اونها که موندن خونه و نرفتن جبهه الان صاحب همه چی شدن ، من چی؟ .... توی محور فاو ام القصر بودیم از سه راه مرگ هم رد شده بودیم .... شب بود نصفه های شب ، خمپاره مث نقل و نبات روی سرمون میبارید ، فقط شنیدم یه نفر صدام میزنه ، فوری از سنگر رفتم بیرون تاریک بود فقط یه نفر ناله میکرد رفتم بالاسرش کشیدم آوردمش توی سنگر چراغ قوه رو روشن کردم یه بچه 14-13 ساله بود وقتی خمپاره سوت میکشه و میاد به زمین بخوره اونهم باید فوری خودشو به زمین بندازه ، در حین درازکش کردن ، یه ترکش میاد مستقیم میخوره به ک.و.ن. این رزمنده ، روش نمیشد شلوارشو دربیارم و اونجارو شستشو بدم و باندپیچی کنم از قیافه مظلومش بغضم ترکید و گریه کردم حال خرابم خرابتر شد .... بالاخره شستشو و باندپیچی انجام شد و راننده اون یکی آمبولانس رو صدا زدم که این زخمی رو ببره عقب خط مقدم .... هزاران خاطره تلخ داره دیوونه م میکنه ، ما رفتیم جنگیدیم که الان وضع مملکت اینجوری باشه؟ چی بگم آخه؟

سلام به شما
الهی که عاقبتتون ختم بخیر باشه
کسایی هم بودند که رفتند جنگ و جانباز شدند و این عمل رو خالصانه برای رضای خدای مهربون انجام دادند و خود را ندیدند و خدا را دیدند و روی هوای نفسشان خط زدند تا فقط خدا رو ببینند ، نه اینکه از دنیا و امکاناتش بدشون بیاد نه ، ولی اسیر دنیا و مادیات نبودند و بی توقع و برای رضای خدای مهربون خالصانه جنگیدند
چشم دل باز کن که آن بینی /آنچه نادیدنیست آن ببینی
یا به قول سهراب سپهری :
چشم‌ها را باید شست ، جور دیگر باید دید
یا به قول باباطاهر :
ز دست دیده و دل ،هر دو فریاد
که هر چه دیده بیند، دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز پولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
و شما اگر بی توقع و خالصانه برای رضای خدا به جنگ رفته باشید ، اطمینان داشته باشید ، که قطعا پاداش اخروی شما نزد خداوند محفوظ خواهد بود ، چون در این دنیای محدود آدم ها به طور کامل نتیجه ی جزا و پاداش کارهاشون رو نمی بینند و در جهان آخرت به طور کامل نتیجه ی اعمال خوب و بدشون رو می بینند
مشکل اصلی همه ی ما آدم ها این است که درگیر هوای نفس هستیم و خدا را فراموش می کنیم ، که اگر نفس رو نادیده بگیریم و فقط خدا را ببینیم، تمام مشکلات مملکت و جهان حل میشه
البته اگر ما کاری رو برای رضای خدا انجام بدهیم و ازدستورات‌خدا اطاعت کنیم ،نباید منتی بر سر خدا بگذاریم و طلبکار خدا باشیم ، چون وقتی ما دستورات خدا رو اطاعت می کنیم ، تمام نفعش متوجه ی خودمون میشه و به خدایی ، خدا اضافه نمیشه و اگر نافرمانی خدا را بکنیم ،تمام ضررش باز هم متوجه ی خودمون میشه و چیزی از خدایی خدا کم نمیشه
و خداوند چون برای ما خیر مطلق می خواهد ، تمام واجباتی که دستور به انجامش داده به نفع ماست و تمام محرماتی‌که دستور داده انجام ندهیم به ضرر ماست
تمام سختی ها و این جانبازی ها و مشکلات زندگی برای این است که ایمانمان رو نسبت به خداوند محک بزنیم که آیا واقعی است یا خیر؟ ، و روحمون قوی و بزرگ بشه و به کمال و رشد و ترقی و پیشرفت روحی و معنوی برسیم ، چون مشکلات روح ما را صاف و صیقلی می کنه و حسابی جلا میده
و ما رو حسابی مقاوم و آبدیده می کنه و کمک می کنه که ذهنمون باز بشه و برای حل مشکل یک راه حل منطقی پیدا کنیم و به جای فرار از مشکل ، به فکر حل و راه حل مناسب باشیم ‌و دیگه نازک نارنجی نباشیم ودر برابر کوچکترین مسئله ای خودمون رو نبازیم و از پا درنیایم و دیگه چون روحمون حسابی قوی شده ، دنیا و مشکلاتش برامون پوچ هست و دلبسته ی دنیا نیستیم و سعی می کنیم از دنیا برای رسیدن به آخرت استفاده کنیم و از فرصت های دنیا برای جمع آوری توشه های آخرت استفاده کنیم، که شامل ایمان و تقوا و عمل صالح میشه ،چون این دنیا محل گذر و موقت هست و زندگی اصلی ما در آخرت است که باقی و جاوید است و همه ی ما در تمام لحظات داریم توسط خداوند امتحان می شویم و امیدوارم از این امتحانات سربلند و پیروز و روسفید بیرون بیاییم
وبعضی ها با خوشی و ثروت امتحان می شوند و بعضی ها مثل شما با جانبازی و سختی ها ، اتفاقا امتحان در خوشی سخت تر از امتحان در ناخوشی هست ، چون در خوشی ها شیطان بیشتر وسوسه می کند و انسان ها معمولا در خوشی ها از یاد خدا غافل می شوند
مثلا خداوند کسی را که با ثروت و امکانات امتحان می کند، می خواهد ببیند از ثروتش و امکاناتش در راه خیر و در راه صراط مستقیم و در راه رضای خدای مهربون استفاده می کند،یا‌ از امکاناتش در راه خلاف استفاده می کند و ثروتش‌ را در راه های حرام و نادرست خرج می کند
خلاصه باید هر لحظه مواظب فریب شیطان باشیم و دائما با این نفس اماره به مبارزه بپردازیم و قبل از انجام هرکاری ، طبق فرموده ی قرآن کریم تفکر کنیم ، که آیا از کار ما خدا راضی می شود یا شیطان؟ اگر شیطان راضی می شود،آن کار را به هیچ وجه ،انجام ندهیم و اگر خدا راضی می شود،آن کار را صددرصد انجام بدهیم
و اطمینان داشته باشیم که خداوند برای ما خیر مطلق می خواهد، مثلا چیزی از نظر ما شر هست ولی از نظر خداوند برای ما خیر مطلق است و چیزی از نظر ما خیر است ولی از نظر خداوند برای ما شر مطلق است
مثلا وقتی زلزله می آید ، خب ظاهرش این است که تخریب کننده و مرگ آفرین هست ، اما در باطنش هزاران خیر نهفته است و آن این است که تعادل کره ی زمین با همین زلزله حفظ می شود و یکی دیگر از فوایدش این است که باعث شل شدن و شخم خوردن خاک می شود،در نتیجه مواد مغذی و مواد معدنی ،به طور یکنواخت رسوب شده و خاک را بسیار حاصلخیز می کند و در اثر زلزله ،زمین رو به سمت بالا می رود که باعث ایجاد پوشش گیاهی میشه و هزاران فایده دیگه داره ، می خوام بگم ، ظاهر قضیه تلخ هست ولی در باطنش هزاران خیر نهفته است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد