معبود زیبا ی جهان

معبود من قلبم به عشق تو زنده است

معبود زیبا ی جهان

معبود من قلبم به عشق تو زنده است

ماجرای شیعه شدن یک جوان وهابی

سلام به روی ماه،خدای بی نهایت زیبارو و عزیزدلم و بخشنده و مهربان 

سلام به روی ماه،تمام ملا ئکه ی مقرب درگاه خدای مهربون 

سلام به روی ماه،قرآن کریم بسیار نورانی و هدایتگر و عشق و دوست داشتنی و حال خوب کن

سلام به روی ماه،ماه بسیار زیبا و عشق ذی الحجه

سلام ویژه  و درود خدا و ملا ئکه ی مقربش بر تمام جویندگان راه حقیقت در سراسر جهان 

سلام به روی ماه،تمام مادران و پدران و همسران و فرزندان بسیار باتقوا و پاکدامن و عشق و ایثارگر و شجاع و مهربان و دلسوز تمام پیامبران الهی و تمام معصومین ع و تمام شهدا و جانبازان و آزادگان و ایثارگران 

سلام به روی ماه،تمام پیامبران الهی بسیار هدایتگر و عشق و دلسوز و مهربان و شجاع و ایثارگر خدای مهربون 

سلام به روی ماه،رسول نور و مهربانی ص

سلام به روی ماه،بانوی بسیار نازنین و دوست داشتنی حضرت زهرای مرضیه س و شوهر بسیار پاک و عزیز و شریف و مهربانش مولا علی ع

سلام به روی ماه،ده دسته گل بسیار پاک و ناب و زیبا و دوست داشتنی و خوشبو و مطهر محمدی ،مولا علی ع و بانو حضرت زهرای مرضیه س 

سلام به روی ماه،آخرین دسته گل بسیار پاک و ناب و زیبا و دوست داشتنی و خوشبو و مطهر محمدی ،مولا علی ع و بانو حضرت زهرای مرضیه س و خوشبوترین گل نرگس جهان 

سلام به روی ماه،تمام اولاد بسیار پاک و مطهر و عزیز و شریف تمام پیامبران الهی و تمام معصومین ع

سلام به روی ماه،تمام اصحاب بسیار پاک و باوفا و عشق و ناب و دلسوز و مهربان و فداکار و شجاع امام حسین ع

سلام به روی ماه،تمام خاندان بسیار پاک و مطهر و عزیز و شریف تمام پیامبران الهی و تمام معصومین ع

سلام به روی ماه،تمام ارواح بسیار پاک و مطهر تمام شهدا و صالحین و صدیقین و ایثارگران 

سلام به روی ماه ،تمام صالحین و صدیقین و ایثارگران  در قید حیات 

سلام به روی ماه،تمام جانبازان و ایثارگران بسیار شجاع و فداکار 

ماجرای شیعه شدن یک جوان وهابی :

حمید شیرانی جوان  وهابی ، شیعه شده،  جریان ایمان آوردن به مکتب تشیع را اینچنین بیان کرد : 

به منطقه ی کرمان سفری داشتم ، که یک شیعه در محل کارش ، چند روایت به نقل از ،کتاب وهابیت نوشته و در بالای سرش چسبانده است و یکی از این احادیث  به نقل از رسول الله ص بود که فرموده بود : اگر کسی بمیرد و امام زمانش را نشناسد ، به مرگ جاهلیت مرده است  و یکی دیگر حدیث  ثقلین بود، وقتی این ها را خواندم با خودم گفتم که شیعه ها دروغ می گویند، چه کسی می آید ، کتاب وهابیت را ورق بزند و درستی این احادیث را پیگیر شود،شیرانی افزود :بعد از آن مصمم شدم تا ببینم این  احادیث واقعا در کتب اهل سنت و وهابی هم هست یا نه ؟ به سراغ منابع وهابیت و اهل سنت رفتم و دیدم واقعا  چنین احادیثی وجو دارد و دریافتم تنها ، شیعیان هستند که به این احادیث چنگ می زنند تا گمراه نشوند ، بعد از این دائما در شک به سر می بردم و سر نماز با خود می گفتم ، نکند که من اشتباه می کنم که به شکل وهابی نماز می خوانم ، بنابراین به خود جرأت دادم که به سمت کتاب های شیعه بروم و با گروه تبلیغی شیعه شروع به مطالعه کردم ، آن ها ابتدا در باره ی اختلا فات با من صحبت نکردند، بلکه بحث عقل و امامت را با من مطرح کردند، وی تأکید کرد ، کتابهایی که در شیعه شدنم بسیار مؤثر بودند ، کتاب الغدیر علامه امینی  ره و نهج البلاغه ، کتاب دکتر تیجانی و شب های پیشاور بود ، ابتدا کتاب الغدیر را که خواندم ، آن قدر ناراحت شدم که کتاب را محکم به دیوار کوبیدم و تصمیم گرفتم تا نقدی بر آن بنویسم و نام کتاب را دروغگوی بزرگ علامه ی امینی بگذارم ، زیرا در رابطه با بعضی اصحاب پیامبر ص مطالبی  بود که مرا ناراحت می کرد و در نهایت با تصمیم بر اینکه بر کتاب علامه نقدی بنویسم ، پیگیر روایات شدم و متوجه شدم که تمام روایات درست است و همه ی ادله ی آن از کتاب های وهابیت و اهل سنت نقل شده است ، اما همچنان در تردید بودم و یک شب که داشتم ، دعای سی و سوم صحیفه ی سجادیه را که مضمونش این بود که ،خدایا پای مرا به سمت خوبی ها ببر را می خواندم،خوابم برد،صبح روز بعد‌خواب دیدم که در شهر شیعه نشینی هستم و فردی به نام علی مرا بیدار کرد و گفت حمید‌بلند شو و وضو بگیر و نماز بخوان‌، پس از آن که بلند شدم تا وضو بگیرم در خواب دیدم که دو تن از دوستانم در حال مشاجره هستند و پس از آن دیدم که نماز جماعت شیعه برپاست ، می خواستم به شکل وهابی نماز بخوانم که فرد دیگری به من گفت ، دیگر نیازی نیست و مثل شیعیان نماز بخوان ، آنجا ایستادم و مثل شیعیان نماز خواندم ، آنجا در تشویش به سر می بردم و دیدم که یک روحانی شیعه ، به من نگاه کرد‌ و لبخند زد و این لبخند مانند آبی بر روی آتش بود ،  جالب اینجاست که دقیقا آن لحظه با صدای دوستم از خواب بیدار شدم و تمام اتفاقاتی که در خواب برایم افتاده بود ، یک به یک اتفاق افتاد، بعد از این جریان به دنبال کتاب تعبیر خواب رفتم ، اما چون صبح زود بود ، هیچ کتابخانه ای باز نبود ،یک روحانی شیعه را دیدم و به او گفتم که آیا شما تعبیر خواب بلدید؟ و او پیشنهاد کرد که به دارالقرآن بروم و در آنجا جمعی از روحانیون حضور داشتند و وقتی خوابم را برایشان تعریف کردم ، گفتند که خواب شما تعبیر ندارد و مفهومی است و خودت باید بفهمی که به دنبال چه منظوری بوده ای ،  همان لحظه بلند شدم و در کمال تعجب همگان به شهادت مولا علی ع ایمان آوردم و از همان‌جا بود که تازه فهمیدم که رسالت بزرگی بر روی دوش من است ،پس از شیعه شدنم ، وهابی ها با کتک زدن و تهدید کردن، من و خانواده ام را تحت فشار گذاشتند، اما بعد از اینکه ، متوجه شدند که تهدید کارساز نیست ، به من پیشنهاد پول دادند و گفتند که هرچقدر شیعه ها به تو پول دادند ، ما دو برابر آن را به تو می دهیم ، تا از این بازی ها دست برداری و من در پاسخ گفتم که این یک  بازی نیست و این یک حقیقت است ، هرچند خانواده ام مدتی مرا ترک کردند ، اما بسیار نگران من بودند و می ترسیدند که وهابی ها مرا بکشند و در نهایت پدر و مادرم پیشنهاد دادند که مهاجرت کنم ، من شرایط خوبی برای مهاجرت نداشتم ولی حکم پیامبر ص بود، در نهایت از این شهر به آن شهر دنبال انتقالی بودم ، اما یک روز که از قم می گذشتم ، برای زیارت وارد شهر شدم و به حرم حضرت معصومه س رفتم و دیدم ، همه ی مردم از بی بی س ، حاجت می خواهند و همانجا دست به دامن بی بی  س شدم و در کمال حیرت وقتی از حرم بیرون آمدم ، مردی بلوچی با من آشنا شد و وقتی جریان مرا فهمید ، با یک تماس تلفنی ، مشکل انتقالی مرا از بیمارستان حل کرد و من در جوار حضرت معصومه س قرار گرفتم  و نداشتن اسکان و سرپناه ، مشکل اصلی دیگر من بود و به دلیل نداشتن خانه ، نمی توانستم همسرم را از سیستان و بلوچستان به قم بیاورم و باز هم به حرم رفتم و گفتم بی بی قرار بود من تنها از شما یک حاجت بخواهم ، اما بازهم حاجتی دارم  و در حرم دعا کردم و وقتی از حرم بیرون آمدم ،مردی به دلیل لهجه ام ، توجهش به سمت من جلب شد و با اصرار از من پرسید که در قم چه می کنی ؟و بعد از شنیدن ماجرای من ، مرا به یک برنامه ی تلویزیونی دعوت کرد و دقیقا بعد از برنامه ی تلویزیونی بود که مردی با اصرار خواسته بود ،تا مرا ببیند و وقتی مرا دید ،با خواهش از من خواست که ،تا در خانه ی او اسکان پیدا کنم و اینگونه بود که بعد از ایمان آوردنم ،مشکلاتم با عنایت ائمه ع به راحتی حل شد و در حال حاضر  عشق به ولایت و ائمه ع مثل عسل شیرین است  و الان به اهل بیت ع عشقی پیدا کرده ام که به خاطر آن خدا را سپاسگزارم ،خصوصا حضرت زهرا س که اصلا  نه در زندگی من کمرنگ ،که اصلا وجود نداشت ،من از خدا خواستم که مرا به راه راست هدایت بکند و در ابتدا هم می دانستم که شیعه حق است ،اما در آن زمان ،طنابی از تعصب به دور گردن من قرار گرفته بود و به تک تک شیعیان ،به خصوص به جوانان شیعه می گویم که دعاهای شیعیان ،به خصوص دعای کمیل که مضمونی زیبا و عارفانه دارد  ،نعمت بزرگی است که در دست شیعیان است  و وهابی ها هیچ بهره ای از آن نمی برند ،زمانی که من شیعه شدم ،هرچند وهابی ها،اهل سنت  منطقه را ضد من تحریک می کردند ،اما از برادران اهل سنت بلوچستان تشکر می کنم ،زیرا تحت تأثیر بازی آنها قرار نمی گرفتند و همه ی دوستان و همکاران اهل سنت از من حمایت می کردند و این باعث دلگرمی من می شد و دعا می کنم که همه به شهادت ولایت امام زمان عج و امام علی ع شهادت دهند و امیدوارم روزی برسد که بدون وجود فرقه ای ضاله،همه ی انسان‌ها  در راه حقیقت گام بردارند

پی نوشت ۱:خدا جانمان راه حقیقت را برای ما و تمام جویندگان این راه در سراسر جهان روشن بکن و کمکمون بکن تا آخرین نفس در این راه ثابت قدم باشیم و در این راه بسیار زیبا و نورانی ،جان ناقابلمون را فدا کنیم و در این مسیر بسیار زیبا ، دست تمام کسانی که مستعد هستند از ظلمات به نور بیایند را بگیریم و چراغ زندگی آنها شویم و خداجانمان کمکمون کن با توکل بر تو مهربونمون و یاری تو عزیزدلمون ، امام زمانمون رو به طور شایسته بشناسیم تا به مرگ جاهلیت از دنیا نریم و مرگ و زندگیمون را همانند مرگ و زندگی محمد ص و آل محمد ص قرار بده  و یار و سربازی وفادار و توانمند در تمام زمینه ها برای آقامون باشیم و شهادت در رکاب امام زمان عج که شیرین تر از عسل هست رو نصیب ما و تمام آرزومندان در جهان بگردان 

برحمتک یا ارحم الراحمین 

آمین یا رب العالمین 

به برکت صلوات بر محمد ص و آل محمد ص :

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 

پی نوشت ۲:

خدا جانم مرا بی نهایت بار در راه خودت بمیران و زنده بگردان ، دلم می خواهد بی نهایت بار طعم شیرین تر از عسل  فنا شدن در راه تو مهربونمون را بچشم 

برحمتک یا ارحم الراحمین 

آمین یا رب العالمین 

به برکت صلوات بر محمد ص و آل محمد ص :

اللهم صلی علی محمد‌ و آل محمد و عجل فرجهم‌

یا لطیف 

ارحم عبدک الضعیف الذلیل

نظرات 1 + ارسال نظر
اف. شین یکشنبه 2 مرداد 1401 ساعت 02:02

سلام عزیزم
با افتخار میگم منم شیعه 12 امام هستم و بزرگترین دستاوردم تو زندگی نوکری امام علی و خانواده عزیزشون هست..
با اقتدار غدیری ام

سلام به روی ماهت عزیزم
الهی که همیشه لحظه ،لحظه ی زندگی خودت و عزیزانت در راه خدمت به مولا علی ع و آل طاهرینش ع سپری بشه که انتهای این راه بسیار زیبا ،ختم میشه به عاقبت بخیری و خدای مهربون در این راه به حق وجود نورانی مولا علی ع خیلی به خودت و عزیزانت کمک کنه و مولا علی ع دستگیر و شفیع خودت و عزیزانت در دنیا و آخرت باشه،الهی آمین
به برکت صلوات برمحمد ص و آل محمد ص:
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد