معبود زیبا ی جهان

معبود من قلبم به عشق تو زنده است

معبود زیبا ی جهان

معبود من قلبم به عشق تو زنده است

امید به زندگانی با پشتکار

سلام به روی  خدای بسیار مهربان و بخشنده و زیبا و عزیز دلم 

سلام به روی ماه  رسول نور و مهربانی ص 

سلام به روی ماه  دختر بسیار مهربان و دوست داشتنی رسول نورومهربانی ص ، بانو فاطمه زهرا س و داماد بسیار عزیز و شریفش ، مولا علی ع 

سلام به روی ماه ده دسته گل بسیار زیبا و ناب و پاک و دوست داشتنی و خوشبوی   محمدی ، مولا علی ع و بانو فاطمه زهراس 

سلام به روی ماه آخرین دسته گل بسیار زیبا و ناب و پاک و دوست داشتنی  و خوشبوی محمدی ، مولا علی ع و بانو فاطمه زهراس  و خوشبوترین گل نرگس جهان 

سلام به روی ماه تمام خاندان پاک و مطهر اهل بیت ع 

سلام به روی ماه یاران بسیار پاک و وفادار امام حسین ع 

امید به زندگانی با پشتکار : 

داستان امروز ما درمورد دختر کوچکی است که در یک کلبه ی محقر ودور از شهر دریک خانواده ی فقیر به دنیا آمده بود ، زایمان زودتر از زمان مقرر انجام شده بود ، و او نوزاد زودرس و ضعیف و شکننده ای بود ، همه شک داشتند که او  زنده بماند ، وقتی چهار ساله شد ، بیماری ذات الریه و مخملک را باهم گرفت ، ترکیب خطرناکی که پای چپ اورا از کار انداخت و فلج کرد ، اما او خوش شانس بود ، چون مادری داشت که اورا تشویق و دلگرم می کرد ،مادرش به او گفت : علی رغم مشکلی که در پایت داری ، باز در  زندگیت هر کاری که بخواهی می توانی بکنی ، تنها چیزی که احتیاج داری ایمان ، مداومت در کار ، جرأت ویک روح سرسخت و مقاوم است ، بدین ترتیب در ۹سالگی ،دختر کوچولو بست های آهنی پایش را کنار گذاشت ‌وبرخلاف آنچه دکترها می گفتند ، که هیچ گاه به طور طبیعی  نمی تواند راه برود ، راه رفت و چهار سال طول کشید تا قدم های منظم و بلندی را برداشت واین یک معجزه بود ، او یک آرزوی باور نکردنی داشت ، آرزو داشت بزرگ ترین دونده ی زن جهان شود ، اما با پاهایی مثل پاهای او ، این آرزو چه معنایی می توانست داشته باشد ؟ در سیزده سالگی دریک مسابقه ی دو،  شرکت کرد ودر تمام مسابقات ، آخرین نفر بود ، همه به اصرار به او می گفتند : که این کاررا کنار بگذارد ، اما روزی فرارسیدکه او قهرمان مسابقه شد ، ازآن زمان به بعد ویلما در هر مسابقه ای شرکت کرد و برنده شد ، در سال ۱۹۶۰، اوبه بازی های المپیک راه یافت ، وآنجا در برابر اولین دونده ی زن  دنیا ، یک دختر آلمانی قرار گرفت وتابحال کسی نتوانسته بود آن دختر آلمانی را  شکست دهد ، اما ویلما پیروز شد ودر دو ۱۰۰متر و۲۰۰متر ودوامدادی ۴۰۰متر ، سه مدال المپیک گرفت ، در آن زمان  ویلما ، اولین زنی بود که توانست دریک دوره المپیک ۳مدال طلا کسب کند ، در حالی که گفته بودند که هیچ وقت نمی تواند دوباره راه برود 

یا لطیف 

ارحم عبدک الضعیف الذلیل 

سریال پزشک دهکده

سلام به روی ماه خدای بی نهایت بخشنده و مهربان و زیبا و عزیزدلم 

سلام به روی ماه رسول نور و مهربانی ص 

سلام به روی ماه دختر بسیار مهربان و دوست داشتنی رسول نور و مهربانی ص ، بانو فاطمه زهراس و داماد بسیار پاک و عزیز و شریفش ، مولا علی ع 

سلام به روی ماه ده دسته گل بسیار پاک و عزیز و ناب و زیبا و خوشبوی محمدی ، بانو فاطمه زهراس و مولا علی ع 

سلام به روی ماه آخرین دسته گل بسیار پاک و عزیز و ناب و زیبا و خوشبوی محمدی ، مولاعلی ع و بانو فاطمه زهراس و خوشبوترین دسته گل نرگس جهان 

سلام به روی ماه تمام خاندان پاک و مطهر اهل بیت ع 

سلام به روی ماه یاران بسیار پاک و باوفای امام حسین ع 

سریال پزشک دهکده : 

سریال پزشک دهکده ، درباره ی دختر سوم از یک خانواده مرفه به نام مایکلا کوئین که اهل بوستونه ،هست ، که عاشق رشته ی پزشکی میشه و با وجود مخالفت های مادر و خواهرش که آنها هم مانند عرف جامعه ی آن روز ، شغل پزشکی را منحصر به مردان می دانستند ،به دانشگاه می رود ، اما وقتی که با هزار امید فارغ التحصیل می شود ، هیچ کس در بوستون حاضر نمیشه به مطب او بیاید ، داستان می توانست همینجا تمام بشه و مایکلا مثل دوستش خانه نشین بشه ، اما او عاشق حرفه اش است ،پس خانواده و خانه ی اشرافی وزندگی در شهر مرفه بوستون و ‌فرصت های مناسب ازدواج و همه وهمه را رها می کند و به یک دهکده کوچک ، جایی که هیچ پزشکی نیست می آید ، ‌وفکر می کند وقتی با افراد کمتری سروکار دارد ،  بهتر می تواند آنها را متقاعد کند ، ولی وضع دهکده هم چندان بهتر از بوستون نیست ، هیچ کس او را نمی پذیرد و حاضر نیست خودرا به دست پزشک زن بسپارد ، 

تلاش و جدیت آغاز می شود ، به مکان های مختلف می رود ،بسیاری اورا پوزخند می کنند ، بعضی ها با پرخاشگری و تندی با او برخورد می کنند ، وبعضی تا آن اندازه پیش می روند که ، حتی اجازه ی دست زدن به بیمارشان را به دکتر کوئین نمی دهند ، اما مایکلا ناامید نمی شود ،او عاشق حرفه اش است و به هدفش ایمان دارد ، وسرانجام افراد معدودی اورا می پذیرند، کسانی چون  پدر روحانی ، مادر فرزندانی که مایکلا بعدا آن ها را به فرزندی می پذیرد و سالی که بعدها شریک زندگی اش می شود ،دکتر کوئین با تمام اراده اش تلاش می کند ، اگرچه روند پیشرفت ، کند و آهسته نشان داده می شود ، اما امیدوار کننده است و سرانجام توانایی ها و قابلیت های اورا دیگران می پذیرند ، تا جایی که او دیگر یک پزشک معمولی نیست ، او زنی محکم و مدیری توانا و مقتدر است که اعضای دهکده اورا به عضویت شورای دهکده  انتخاب می کنند ، ودر تصمیم گیری ها به نظر او احترام می گذراند ، 

وسرانجام به شخصی محبوب تبدیل می شود ،ودکتر مایک به اتفاق سالی و اعضای خانواده اش و چند تن از اعضای دهکده ،به یاری سرخ پوستان می شتابند ،تا گوشه ای از چپاول ها و خسارت های سربازان آمریکایی را جبران کنند ، وسالی تا به آن حد پیش می رود که به جرم خیانت به کشور ، محکوم به اعدام می شود ،اما بازهم مایکلا با اراده‌ی قوی خود ، وتحمل مشقت های فراوان ، وترفندهای زیرکانه ، طناب دار را از گردن شوهرش در می آورد وسالی پس از ماهها دوری به کانون گرم خانواده اش باز می گردد 

سریال پزشک دهکده پیام می دهد ، بدون آنکه شعاری در بین باشد ،دکتر کوئین ازابتدا در مقابل مشکلاتی که می تواند اورا مضطرب و افسرده و  پشیمان کند ، ایستادگی می کند ،وبا حوصله و دقت تصمیم گیری می کند ،هرچند همیشه موفق نیست وگاهی اشتباه می کند و گاهی به نتیجه نمی رسد ،شخصیت های سریال پزشک دهکده نه سیاهند و نه سفید ،آنها را می توان همین دور و بر یافت ،خود مایکلا هم اگرچه قهرمان داستان است اما ضعف ها و اشتباهاتی دارد که به آنها اشاره می کند ، سریال پزشک دهکده درباره ی همه چیز حرف می زند ،مشکلاتی که شاید همه ی ما به طور روزمره ،با آنها برخورد داشته باشیم ،مثل فقر ، عشق ، بیماری ، مرگ ، اشتباه و……..

پی نوشت : این سریال نوستالژیک هم اکنون ۶قسمتش ازشبکه ی تماشا پخش شده ، واین سریال هرشب ساعت ده از شبکه ی تماشا پخش میشه و چهار بعدازظهر هرروز تکرارش  پخش میشه و اگر فرصت ندارید از طریق تلویزیون این سریال رو ببینید ،از طریق تلویبیون می توانید در اینترنت این سریال رو دانلود کنید و سر فرصت ببینید ، درسته سریال قدیمی هست و چندین بار هم از شبکه های مختلف پخش شده، ولی به نظرم هر چندبارم که پخش بشه، بازم ارزش دیدن رو داره 

یا لطیف 

ارحم عبدک الضعیف الذلیل