سلام به روی ماه خدای بسیار زیبا و بخشنده و مهربان و عزیزدلم
سلام به روی ماه رسول الله ص
سلام به روی ماه بانو فاطمه زهراس و مولا علی ع
سلام به روی ماه ده دسته گل محمدی بسیار زیبا و خوشبو و پاک بانو فاطمه زهراس و مولا علی ع
سلام به روی ماه آخرین دسته گل محمدی بسیار زیبا و پاک و خوشبوی بانو فاطمه زهراس و مولا علی ع و زیباترین و خوشبوترین گل نرگس جهان
سلام به روی ماه تمام خاندان بسیار پاک و مطهر اهل بیت ع
سلام به روی ماه یاران بسیار پاک و باوفای امام حسین ع
سخنان دلنشین حاج اسماعیل دولابی ره :
روی دعایت تفکر کن تا رشد کند ، نکند از سن بچگی تا هشتاد سالگی ، همه اش نخودچی وکشمش (یعنی مادیات ) از خدا بخواهی ، ازخدای متعال ، خودشو و معرفتشو و شناختشو بخواهیم ، وهمچنین درمورد اهل بیت ع و قرآن هم همینطور ، واز مادیات به عنوان وسیله ای برای رسیدن به این مسائل استفاده کنیم ، و هدف اصلی از خلقت مون رو بدونیم
حاج اسماعیل دولابی ره :
بااخلاق و صفات خوب ریخت و پاش معنوی کنید ، اگر کسی مشکلی دارد ، دست روی سرش بکشید و مشکلش را حل کنید ، اگر ریخت و پاش کنید ، خدا زیاد می کند ، اخلاق خوب هم زیاد می شود ، سخاوت و رأفت هم زیاد می شود ، هرچه داری ریزش کن ، بعضی ها مثل پروانه غم های دیگران را از بین می برند
یا لطیف
ارحم عبدک الضعیف الذلیل
سلام به روی ماه خدای بسیار بخشنده و مهربان و زیبارویم و عزیز دلم
سلام به روی ماه رسول الله ص
سلام به روی ماه دخت بسیار عزیز ومهربان و پاک نبی اکرم ص ، بانو حضرت زهراس و داماد بسیار پاک و عزیز و شریفش ،مولا علی ع
سلام به روی ماه ده دسته گل محمدی ، بسیار زیبا و خوشبو وپاک و ناب بانو فاطمه زهراس و مولا علی ع
سلام به روی ماه آخرین دسته گل زیبا و خوشبو وپاک و ناب محمدی ، بانو فاطمه زهراس و مولا علی ع و زیباترین و خوشبوترین گل نرگس جهان
سلام به روی ماه تمام خاندان پاک و مطهر اهل بیت ع
سلام به روی ماه یاران بسیار پاک و باوفای امام حسین ع
بسم الله الرحمن الرحیم
حاج آقا انجوی نژاد تعریف می کنند :
یه بنده خدایی اومد کنارم نشست و گفت : حاج آقا یک خاطره براتون تعریف کنم ؟ گفتم : بفرمایید ، عکس یه جوان رو بهم نشون داد و گفت : اسمش عبدالمطلب اکبری بود ، زمان جنگ توی محله ی ما مکانیکی می کرد وچون کرو لال بود ، خیلی ها مسخره اش می کردند ، یه روز با عبدالمطلب ، رفتیم سر قبر پسر عموی شهیدش ، غلامرضا اکبری ، عبدالمطلب کنار قبر پسر عموش با انگشت ،یه چارچوب قبر کشید وتوش نوشت : شهید عبدالمطلب اکبری ، ما تا این کارش رو دیدیم ، زدیم زیر خنده و شروع کردیم به مسخره کردن ،عبدالمطلب هم وقتی دید مسخره اش می کنیم و بهش می خندیم ، بنده خدا هیچی نگفت ، فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد وبا دست ، نوشته اش رو پاک کرد ،بعد سرش رو انداخت پایین و آروم از کنارمان پاشد و رفت ،فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش ، ده روزبعد شهید شد و پیکرش رو آوردند ، جالب اینجا بود که دقیقا همونجایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود ،و مسخرش کردیم ،وصیت نامه اش خیلی سوزناک بود
نوشته بود :
بسم الله الرحمن الرحیم
یک عمر هرچی گفتم به من می خندیدند، یک عمر هرچی خواستم به مردم محبت کنم ، فکر کردند من آدم نیستم و مسخره ام کردند ،یک عمر هرچی جدی گفتم ، شوخی گرفتند ،یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم ،خیلی تنها بودم ،اما مردم ! حالا که ما رفتیم ، بدونید ، هرروز با آقام امام زمان عج حرف می زدم ،آقا خودش بهم گفت : توشهید میشی ، جای قبرم رو هم بهم نشون داد ،
پی نوشت : آی اونایی که فکر می کنین هرکی فقیر باشه ، ارزش رفاقت نداره ،آی اونایی که عارتون میشه با یه رفتگر و کارگر و.... همکلام و همنشین بشین ،آی اونایی که ارزش رو توی شیک پوشی و موقعیت اجتماعی و پول و خوشگلی می دونین ، اگر تمام افتخارات عالم رو داشته باشید ، و امام زمانت عج بهت نگاه نکنه ، هیچی نداری ، کمی به خودتون بیاین ،نکنه همون رفتگر و همون فقیر وندار محله وشهر ، سنگ صبور مهدی فاطمه س بشه ،اما من و شما که ادعا داریم ...... سنگ صبور مهدی فاطمه س نباشیم ، توروخدا بیایم معیار ارزشمندی آدم هارو انسانیت قرار بدیم ،نه تیپ و شغل و پول ،وقتی از کنار فقیر و رفتگر و آدم ساده ای گذشتیم ، یه احتمال بدیم که شاید اون پیش خدا و امام زمان عج از ما عزیزتر باشه ، اونوقت قشنگ تر زندگی می کنیم
یا لطیف
ارحم عبدک الضعیف الذلیل
سلام به روی ماه خدای بسیار زیبا و عزیز دلم و بینهایت بخشنده و مهربونم
سلام به روی ماه رسول الله ص
سلام به روی ماه دختر دسته گل رسول الله ص ، حضرت زهرای اطهر س و داماد بسیار عزیزش مولا علی ع
سلام به روی ماه ده دسته گل بسیار زیبا و خوشبوی محمدی ،مولاعلی ع و بانو حضرت زهراس
سلام به روی ماه آخرین دسته گل بسیار زیبا و خوشبوی محمدی ،مولا علی ع و بانو فاطمه زهراس وخوشبوترین گل نرگس جهان
سلام به روی ماه تمام خاندان پاک و مطهر اهل بیت ع
سلام به روی ماه یاران بسیار پاک و باوفای امام حسین ع
دختر نابینا :
خادم های امام رضا ع، مثل همیشه در حال عوض کردن گل های بالای حرم امام رضا ع بودند ، ناگهان گلدان از دست خادم رها میشه و به طرفی که بانوان در حال زیارت بودند ، می افته ، وروی سر دختری که در کنار نشسته بود ، می افته و همه به سمت دختر می دوند ، سر دختر کاملا شکافته شده بود و خون همه جارو فرا گرفته بود ،سریع این دختر رو به بیمارستان می برند ، خادم که از ترس جرأت حرکت نداشت ، در جای خود می لرزید تا اینکه تقریبا چهار ساعت بعد از حادثه ، پدر دختر به حرم اومد و سراغ اون خادمی که گلدون از دستش افتاده بود رو گرفت ،به محض اینکه ، خادم پدر دختر رو دید ، ترس همه ی وجودش رو فرا گرفته بود ، و باخود می گفت : نکنه دختر فوت شده باشه ونکنه ....وزمانی که پدر دختر به این خادم رسید ، در کمال ناباروری ، خادم رو بغل کرد و می بوسید ، و اشک در چشمان پدر جمع شده بود ، و خادم گفت : من سر دختر شما رو شکستم ، و شما من رو بغل می کنید و می بوسید ؟
پدر گفت : دخترمن زمانی که به دنیا آمد ، نابینا بود و به مشهد اومده بودیم تا شفا بگیره ، زمانی که اون گلدون به سر دخترم خورده بود ، دکترا می گفتند که به طرز کاملا عجیبی چشمان دخترم بینا و باز شده بودند وخدای مهربون به حرمت وجود مبارک امام رضا ع و دعای آن حضرت ، شفاش رو داد ، یا امام رضا ع قربونت برم
پی نوشت :
امام رضا ع جونم کاش من کبوتر حرمت بودم ، که هر وقت دلم برات تنگ می شد ، دوبالم را باز می کردم ، وبر بلندای گنبد طلایی ات آن قدر پرواز می کردم تا به مرحله ای برسم که خسته و درمانده سر بر آستان تو فرود آورم ،ودر کنار گلدسته های حرمت امان بگیرم ، آقا جان چراغ های خانه ات تا دورترین نقطه ی آسمان را روشن کرده است ، از آن بالا که نگاه می کنی ، درست مثل نگین طلایی زمین خاکی هستی که می درخشی ، مغناطیس حرمت همه را به سوی خود می کشد
چه تربتی دارد حرمت آقا جان که همه و همه از غریبه تا خودی را دامن گیر می کند ؟
کبوتران حرمت آقا جان هر وقت دلشان تنگ شما باشد ، هروقت از دام دشمن رهیده باشند ،به حرمت پناه می آورند ؟ اما من چه ؟
من به کجا پناه ببرم ، وقتی بین من و حرمت به اندازه هزارها کیلومتر فاصله هست ؟
اما من می دانم آن قدر بزرگ و مهربانی که می توانم در هر کجای دنیا که باشم ، چشمانم را ببندم و خودم را مقابل گنبد طلاییت ببینم و بگویم : سلام آقا جانم
یالطیف
ارحم عبدک الضعیف الذلیل
سلام به روی ماه خدای بسیار مهربان و بخشنده و زیبا و عزیز دلم
سلام به روی ماه رسول الله ص
سلام به روی ماه مولاعلی ع و همسر بسیار عزیزش بانو فاطمه زهرا س
سلام به روی ماه ده دسته گل زیبا و بسیار خوشبوی مولا علی ع و بانو فاطمه زهرا س
سلام به روی ماه آخرین دسته گل زیبا و خوشبوی مولاعلی ع و بانو فاطمه زهراس وخوشبوترین گل نرگس جهان
سلام به روی ماه تمام خاندان بسیار پاک و مطهر اهل بیت ع
سلام به روی ماه یاران بسیار پاک و باوفای امام حسین ع
الهی :
الهی رحمتت را، شاملم کن
سراپا عیب و نقصم ،کاملم کن
کمال آدمیت حق شناسیست
به جمع حق شناسان واصلم کن
هزاران مشکل هم در کار باشد
زلطف خویش ،حل مشکلم کن
منم غافل خدایا ، آگهم ساز
منم جاهل خدایا ، عاقلم کن
نخستین منزل ،کوی تو تقواست
خدایا ، ساکن این منزلم کن
برحمتک یا ارحم الراحمین
آمین یا رب العالمین
به برکت صلوات بر محمد ص و آل محمد ص :
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
پی نوشت۱:
آقای شهید مرتضی آوینی :
دل کاغذها برایت تنگ شده ، برای آنکه بر آن بنویسی ، زندگی زیباست ، اما شهادت از آن زیباتر است ، مگر نه آنکه گردنها را باریک آفریده اند ، تا در مقتل کربلای عشق آسان تر بریده شود ؟
ومگر نه آنکه خانه ی تن راه فرسودگی می پیماید تا خانه روح آباد شود ؟ اگر قبرستان جایی است که مردگان را در آن به خاک سپرده اند ، پس ما قبرستان نشینان ، عادات روزمرگی ها را کی راهی به معنای زندگی است ؟
اگر مقصد پرواز است ، قفس ویران بهتر ، پرستویی که مقصدرا در کوچ می بیند از ویرانی لانه اش نمی هراسد ، آقا مرتضی ، دلنوشته هایت هنوز که هنوز است ،برای ما نسل سومی ها شور آفرین و وجد آفرین است
پی نوشت ۲:
آقا مرتضی بسیار عزیز ،ای شهید بزرگوار ، از پیش خدای مهربان برای پاک شدنم از گناهان و شهادتم بسیار دعا کنید
یا لطیف
ارحم عبدک الضعیف الذلیل