معبود زیبا ی جهان

معبود من قلبم به عشق تو زنده است

معبود زیبا ی جهان

معبود من قلبم به عشق تو زنده است

دختر نابینا ،امام رضا ع جانم کاش کبوتر حرمت بودم

سلام به روی ماه خدای بسیار زیبا و عزیز دلم و بینهایت بخشنده و مهربونم 

سلام به روی ماه رسول الله ص 

سلام به روی ماه دختر دسته گل رسول الله ص ، حضرت زهرای اطهر س و داماد بسیار عزیزش مولا علی ع 

سلام به روی ماه  ده دسته گل بسیار زیبا و خوشبوی محمدی ،مولاعلی ع و بانو حضرت زهراس 

سلام به روی ماه آخرین دسته  گل بسیار زیبا و خوشبوی محمدی ،مولا علی ع و بانو فاطمه زهراس وخوشبوترین گل نرگس جهان 

سلام به روی ماه  تمام خاندان پاک و مطهر اهل بیت ع 

سلام به روی ماه یاران بسیار پاک و باوفای امام حسین ع 

دختر نابینا :

خادم های امام رضا ع، مثل همیشه در حال عوض کردن گل های بالای حرم امام رضا ع بودند ، ناگهان گلدان از دست خادم رها میشه و به طرفی که بانوان در حال زیارت بودند ، می افته ، وروی سر دختری که در کنار نشسته بود ، می افته و همه به سمت  دختر می دوند ، سر دختر کاملا شکافته شده بود و خون همه جارو  فرا گرفته بود ،سریع این دختر رو به بیمارستان می برند ، خادم که از ترس جرأت حرکت نداشت ، در جای خود می لرزید تا اینکه تقریبا چهار ساعت بعد از حادثه ، پدر دختر به حرم اومد و سراغ اون خادمی که گلدون از  دستش  افتاده بود رو گرفت ،به محض اینکه ،  خادم پدر دختر رو دید ، ترس همه ی وجودش رو فرا گرفته بود ، و باخود می گفت : نکنه دختر فوت شده باشه ونکنه ....وزمانی که پدر  دختر به این خادم رسید ، در کمال ناباروری  ، خادم رو بغل کرد و می بوسید  ، و اشک در چشمان پدر جمع شده بود  ، و خادم گفت : من سر دختر شما رو شکستم ، و شما من رو بغل می کنید و می بوسید ؟ 

پدر گفت : دخترمن‌ زمانی که به دنیا آمد ، نابینا بود و به مشهد اومده بودیم  تا شفا بگیره ، زمانی که اون گلدون به سر دخترم خورده بود ، دکترا می گفتند که به طرز  کاملا عجیبی چشمان دخترم بینا و باز شده بودند  وخدای مهربون به حرمت وجود مبارک امام رضا ع و دعای آن حضرت ، شفاش رو داد ، یا امام رضا ع قربونت برم 

پی نوشت : 

امام رضا ع جونم کاش من کبوتر حرمت بودم ، که هر وقت دلم برات تنگ می شد ، دوبالم را باز می کردم ، وبر بلندای گنبد طلایی ات آن قدر پرواز می کردم تا به مرحله ای برسم که خسته و درمانده سر بر آستان تو فرود آورم ،ودر کنار گلدسته های حرمت امان بگیرم ، آقا جان چراغ های خانه ات تا دورترین نقطه ی آسمان را روشن کرده است ، از آن بالا که نگاه می کنی ، درست مثل نگین طلایی زمین خاکی  هستی که می درخشی ، ‌مغناطیس حرمت همه را به سوی خود می کشد 

چه تربتی دارد حرمت آقا جان که همه و همه از غریبه تا خودی را دامن گیر می کند ؟ 

کبوتران حرمت آقا جان هر وقت دلشان تنگ شما باشد ، هروقت از دام دشمن رهیده باشند ،به حرمت پناه می آورند ؟ اما من چه ؟ 

من به کجا پناه ببرم ، وقتی بین من و حرمت  به اندازه هزارها کیلومتر فاصله هست ؟ 

اما من می دانم آن قدر بزرگ و مهربانی که می توانم در هر کجای دنیا که باشم ، چشمانم را ببندم و خودم را مقابل گنبد طلاییت  ببینم و بگویم : سلام آقا جانم‌

یالطیف 

ارحم عبدک الضعیف الذلیل 



نظرات 4 + ارسال نظر
یاس جمعه 14 خرداد 1400 ساعت 18:10

سلام مریم جان.
حالت خوبه؟ خونواده خوبن؟

سلام گلم
همه خوبیم به جز مامان که کرونا گرفته ولی الان نسبت به روزهای قبل خیلی بهتره وخدارو بی نهایت بارشکر
التماس دعا برای مامان و تمام بیماران جهان
خیلی خیلی مراقب خودت و حامی جون باش گلم
می بوسمتون

سروش سه‌شنبه 11 خرداد 1400 ساعت 12:47 http://javan202.blogfa.com/

روزی که بتونی با پولدارتر از خودت
هم نشینی کنی و معذب نشی


با فقیر تر از خودت
بنشینی و خردش نکنی


با باهوش تر از خودت باشی
و هم صحبتش بشی


با کم هوش تر از خودت باشی
و مسخرش نکنی


با عقاید و سلایق دیگران کاری نداشته باشی


با زندگی شخصی بقیه کاری نداشته باشی


اونوقت میتونی بگی انسانی

ان شالله که انسان باشیم و انسان بمانیم و انسان محشور بشیم
الهی آمییییین

رهگذر سه‌شنبه 11 خرداد 1400 ساعت 10:38

این یک چشمه اش هست
آنهایی که نجات یافتتد و پرونده لی تدارند که زیاده

سلام بر شما
دقیقا ، چه بسیار افرادی هستند که از لحاظ روحی و فکری و معنوی و جسمی واز جهات دیگر شفا گرفتند و فقط پرونده اشان در دلشان و بین خدای مهربون و امام رئوف ع محفوظ هست

معلم شنبه 8 خرداد 1400 ساعت 20:35

سلام.
خوبید ؟

سلام
ممنون ،شکر خدای بزرگ ومهربون
شما خوبید؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد