سلام دوستان
امام رضا ع می فرمایند :
سکوت ،دری از درهای حکمت است ، محبت می آورد و راهنمای هرگونه خیری است
یادمان باشد از سو ءتفاهمات ، بحث و جدل ها و شکستن دل ها ، دروغ ها و تهمت ها و حتی غیبت ها رهایی خواهیم یافت ، زمانی که پر گویی را کنار بگذاریم ، وبه راستی انسان در زبان خود گم است ، پس زبان خود را به بهترین نحو به کار بگیر ،تا گرفتار حسرت طولانی نشوی
کم گو ی و گزیده گو چون گوی
تا ز اندک تو جهان شود پر
با اجازه این زبان سرخ که سر سبز را می دهد بر باد دلش می خواد ، لال مونی بگیر ه و سکوت کنه ،طفلی خسته شده ،و نوبتی هم باشه نوبت استراحتشه ، گاهی نباید حرف زد ،
حرف زیاد ،حتی از نوع خوبش هم خوب نیست، چون از تو فردی خسته کننده و کسالت اور برای طرف مقابلت می سازه ، و شما هم از شر پرحرفی های من در امان باشید
خب این مریم گاهی آنه شرلی میشه و حراف و گاهی هم مثل لاکپشتی در لاک خود فرو می رود ،الان از اون وقتها هست که خدا جونم یه زیپ بزرگ زده به دهنم و گفته فقط و فقط با من حرف بزن ، چون از درون دارم لال میشم
ومحتاج سکوتی هستم که گویا از هر فریادی واجب تر است
الان شدم اون لاکپشته که احتیاج شدید به لاکش داره ، نمی دونم این سکوت تا کی به درازا بکشه ، ولی کسی از فردا خبر نداره و کرونا هر لحظه منتظر و در کمین است ، شاید فرصت های آخر باشد ،وآینده خبر نمی کند ، پس بدی هایم را حلال کنید از ته ته قلب های پاکتون .
یا زهرا س
در پناه حق باشید
واما این متن رو میزارم تا من تو سکوت عمیقم، خوب و عمیق راجع بهش فکر کنین ، تا من در دوران لال مونی به سر می برم ، خوب راجع بهش فکر کنید :التماس تفکر از همه دارم :
هیچ فکر کرده اید اگر وضعیت کنونی بر عکس می بود چه میشد ، مثلا به جای اینکه در خانه بمانیم ، می گفتند که هیچکس در خانه نماند ، و اگر در خانه بمانید جانتان را از دست می دهید و به چه علت ؟به علت ، مثلا نبود اکسیژن !
اگر در خانه بمانیدبه علت نبود اکسیژن از بین می روید ،
داخل ماشینها و هرگونه وسایل نقلیه هم نمی توانید بروید ، چون آنجا هم اکسیژن وجود ندارد و فقط در محیط باز باشید ، ،حال فکرش را بکنید چقدر می توانیم در محیط باز دوام بیاوریم و آیا بیرون از خانه امنیت داریم ، آیا می توانیم آنطور که در خانه راحت هستیم ،بیرون از خانه هم راحت باشیم ، از نظر امنیت، آسایش و راحتی نداشتیم ، امکان مزاحمتها ،دزدیها،سرما،وگرما بود ،و امکاناتی مثل حمام و سرویس بهداشتی و خواب راحت نبود ، حسابش را بکن همه مردم بیرون باشند و سرو صدا و داد و فریاد بچه ها و تفاوت زندگی و سلایق و فرهنگ مردم ، این همه جمعیت ،واین همه شلوغی واقعا در تصور نمی گنجید .
فکرش را بکن اولا که معلوم نیست ، که بتوانی یه جای راحت و دنج برای خودت گیر بیاوری ، اگر هم بتوانی ،اطمینان داشته باش به خاطر کمبود جا مردم بهم چسبیده اند ، و کیپ در کیپ اسکان خواهند کرد ، و بیخ گوش هم و به اجبار باید زندگی کنند ،بچه ها تو سر هم می زنند ، و خانواده ها درگیر می شوند وچه بلبشویی خواهد شد۰
پس در حال حاضر ناشکری نکنید ودر خانه هایتان بمانید ، واز زندگی در کنار خانوا ده هایتان لذت ببرید و دعا کنید وضع از این که هست بدتر نشود ، واز گناهان بعلت ناشکری از داشته هایتان استغفار کنید،واز خدا طلب مغفرت کنیم و زمانی که به زندگی عادی برگشتیم ،دیگر رفتارهای بد گذشته امان را تکرار نکنیم ، و سطح توقعاتمان را پایین بیاوریم ، واز زمین و زمان شکایت نکنید ، واین روزها را هرگز فراموش نکنید ، وهر زمان که از زندگی شکایت داشتیم ، یاد این روزها بیفتیم و شاکر خداوند مهربان باشیم که اوست که خیر خواه ماست و تنها کسی است که برای بندگانش بد نمی خواهد ،و اطمینان داشته باشید این وضعیتی که پیش آمده است ، حتما خیری در آن است و ما از آن بی خبریم و فقط خدا می دهند و بس
با آرزوی روزهای بهتر و آینده ای درخشان تر
خدایا چنان کن سر انجام کار که تو خشنود باشی و ما رستگار
برحمتک یا الرحمن الراحمین
امین یا رب العالمین
مادر بزرگ به من وصیت کرده : کفنم که از کربلا آمده و رویش آیت الکرسی نوشته شده است ، در کشوی اول و زیر لباسهایم هست ، و بعد از رفتنم ،کسی را خبر نمی کنی و خودت هم در این بازار کرونایی به سر مزار نیا، و من بی سرو صدا دفن شوم ، و از دور برایم نماز میت و فاتحه وقران بخوان و طلب مغفرت کن ، و خودت حلالم کن و از دیگران هم برایم حلالیت بطلب ،و پول مراسم و خرج کفن و دفن را هم خرج بیماران کرونایی کنید
فقط بغضم رو قورت میدهم و لبخند می زنم ، لبخندی که فقط تلخیش رو خودم حس می کنم و قربان صدقه اش می روم ، وبه او امید و انگیزه و اعتماد به نفس و دلداری دادم و بعد یک لیوان گل گاو زبان با لیمو عمانی دم کردم و به او خوراندم
و شب اشکهای فرو خورده ام رو بی صدا روی بالش جاری کردم
خدا جانم
این روزها دلمان را هم به وسیله ی چهار فرشته ضدعفونی کن ، و کلیدش هم تا ابد دست خودمهربانت باشد و بنشینیم در حسینیه ای و معطرکنیم دل را ، با چند قطره اشک پاک و همراه با شعور و معرفت که برای سرور و سالار شهیدان ، امام حسین ع، میریزیم ، تا در عملمان هم تاثیر بگذارد و روسفیدی و عاقبت بخیریمون رو نزد خود مهربونت در آخرت را تضمین کند
شهدا سلام منو به ارباب بی کفن برسانید
بهشون بگید اگر یک لحظه نظر عنایتشون رو ازم بردارند ، می میرم
منم دلم می خواد بیام پیش شما و ارباب
من خجالت می کشم ، کفن داشته باشم و اما اربابم بی کفن باشه
من از خودم و بدی هام شرم دارم
اخه آقا امام حسین ع خرج ما شدند ، و شهدا هم خرج ما شدند
چطور جوابشون رو بدم خدایا
چطور شرمندشون نشم
به یاد آن طلبه ی جوان آذری که در بیمارستانی که خودش به مریضان کرونایی خدمت می کرد ، همسرش هم در اثر فشار خون حاملگی به همراه دوقلو هایش ، از دنیا رفتند ، اما برای اینکه روحیه بیماران کرونایی از دست نرود ، خارج از بیمارستان در گوشه ای می نشیند و به روضه ی حضرت زهرا س گوش می دهد و آرام اشک می ریزد ، و غمگین از اینکه فرزندانش زودتر از او از دنیا رفته اند و به دنیا نیامده رفته اند، به یاد محسن سقط شده ی حضرت زهرا س آرام اشک می ریزد ، چون قرار بود ،اسم یکی از دوقلوها رو که پسر بوده رو ، محسن بگذارند و وبعد دوباره با روحیه به سرکار برمی گردد و به مریضان کرونایی خدمت می کند ، چون عقیده اش این است که با خدمت کردن به مریضان ، روحیه اش خوب می شود و ثوابش به روح همسرش و فرزندان دلبندش می رسد
خدایا ما رو در حال خدمتگزاری در راه خودت و خلقت و در حال اشک ریختن با معرفت بر حسین ع عزیز دلت و حضرت زهرای مرضیه س که در عمل هم تاثیر بگذارد ، از دنیا ببر
برحمتک یا الرحمن الراحمین
امین یا رب العالمین